هـراز نـیـوز: اينجا داخل ايران اسلامي، آنها كه او را ميشناسند، از حجب و تواضع و آرامش او ميگويند، مردي كه برخلاف آنچه امريكاييها ميگويند، مرموز نيست.
هر قدر كه داخل ايران، او را كم ميشناسند، خارج از اين مرزهاي جغرافيايي، قصههاي حيرتآوري از او بر سر زبانهاست كه با آميختهاي از راست و دروغ، شبحي ترسناك و هول انگيز از او ارائه ميدهد كه گويي همه منافع امريكاييها را در خاورميانه به خطر انداخته است و جالب آنكه هر قدر آنها او را ترسناكتر و هولانگيزتر معرفي ميكنند، اينجا داخل ايران اسلامي، آنها كه او را ميشناسند، از حجب و تواضع و آرامش او ميگويند، مردي كه برخلاف آنچه امريكاييها ميگويند، مرموز نيست.
هر قدر او آرام و بيسر و صدا ميرود و ميآيد و كارهايش را انجام ميدهد، بيرون از مرزهاي جمهوري اسلامي در مورد او، يعني سردار سرلشكر قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس ايران خيلي خبرها هست. آنها از او و سپاه تحت امرش ميترسند و همين ترس سرآغاز خبرهاي بعدي است، آنها او را تروريست ميخوانند، بارها و بارها تحريمش ميكنند، به او اتهام دخالت در امور ساير كشورها را ميزنند، او را فردي بسيار قدرتمند در عرصه سياست خارجي جمهوري اسلامي در خاورميانه توصيف ميكنند، او را متهم پرونده ترور رفيق حريري ميدانند و سرانجام آنكه، آنها در كنگره امريكا، صريحاً و رسماً پيشنهاد ترور او را ميدهند! شايد تعجبي هم نباشد، آخر آنها از مبارزه با قاسم سليماني و نيروهايش ناتوان شدهاند، به همين سادگي!
و اين البته همه آن چيزي نيست كه در مورد او گفته ميشود. روزنامه انگليسي گاردين در مورد قاسم سليماني مينويسد: «حتي كساني كه سليماني را دوست ندارند، او را فردي با هوش ميدانند. بسياري از مقامات امريكا كه اين چند ساله را صرف متوقف كردن كار افراد وفادار به سليماني كردهاند، ميگويند مايل هستند او را ببينند و معتقدند كه مبهوت كارهاي او شدهاند.»
شايد از سر همين بهت است كه يكي از مقامات بلندپايه ارتش امريكا عاجزانه ميگويد: «من اگر او را ببينم، خيلي ساده از او خواهم پرسيد كه از ما چه ميخواهد؟!»
واقعيت آن است كه گرچه غربيها او را ژنرال مينامند و او فرمانده يك نيروي نظامي است و امريكاييها دوست دارند قبل از هر چيز او يك تروريست به نظر برسد كه فقط با عملياتهاي نظامي به اهدافش دست مييابد، اما خود نيز نميتوانند معترف نباشند كه او، بيآنكه وارد عرصه نظامي شود، از بعد سياسي به پيروزي دست مييابد، اتفاقي كه او با تكيه بر ويژگيهاي اخلاقياش و تكيه بر اصول انقلاب اسلامي كه منشأ منش رفتاري او نيز هست، رقم ميزند، نه با تكيه بر قدرت نظامياش.
روزنامه امريكايي «مك كلثي» در سيام مارس ۲۰۰۸ گزارش داده بود: «سليماني براي توقف درگيريها ميان نيروهاي امنيتي عراق كه بيشترشان شيعه هستند و نيروهاي راديكال مقتدي صدر در شهر بصره، پا در مياني كرده است. . . يكي از نخستين و مهمترين پيروزيهاي سليماني بر امريكا در عراق، ايجاد برتري سياسي بود، نه نظامي.
وي در ژانويه سال ۲۰۰۵، زماني به عراق آمد كه عراقيها براي نخستين بار پس از سقوط صدام حسين، به پاي صندوقهاي رأي ميرفتند. در حالي كه امريكا حمايت شديدي از نخستوزير شدن اياد علاوي ميكرد، سليماني فعاليت خود را در حمايت از شيعيان طرفدار ايران آغازكرد و به شدت به راهنمايي آنان براي پيروزي در انتخابات پرداخت. پس از انتخابات، بوش انگشتهاي رنگي مردم عراق را پيروزي بزرگي براي دمكراسي دانست، اما علاوي و متحدانش شكست خوردند.»
زلماي خليلزاد، سفير سابق امريكا در افغانستان نيز ميگويد: «همانقدر كه مقامات امريكايي سليماني را به جنگ افروزي متهم ميكنند، او در ايجاد صلح نيز براي رسيدن به اهدافش فعال بوده است. او در پايان دادن به درگيريهاي نيروهاي مقتدي صدر و نيروهاي عراقي در بصره، نقشي حياتي داشت، تهديدي كه ميرفت ناآراميهاي آن گسترش يافته و پيامدهاي وخيمي به ويژه براي منابع نفتي عراق در پي داشته باشد.»
يكي از نمايندگان مجلس عراق كه از دستياران ارشد نوري المالكي هم هست، درباره سردار سليماني ميگويد: «او فقط يكبار در اين هشت ساله به عراق آمده است. او فردي است كه آرام سخن ميگويد و منطقي و بسيار مؤدب است. وقتي با او حرف ميزنيد، بسيار ساده برخورد ميكند. تا زماني كه پشتوانه او را نشناسيد، نميدانيد چه قدرتي دارد، هيچ كسي نميتواند با او بجنگد.»
سردار قاسم سلیمانی و سردار شهید کاظمی در دوران دفاع مقدس
قاسم سليماني آن گونه كه آنها در موردش نقل ميكنند، بيمحافظ و فقط با دو همراه، به عراق رفته و در منطقه حفاظت شده توسط امريكاييها، موسوم به منطقه سبز حضور يافته و ديدارهايش را در كمال آرامش سروسامان داده و بعد به ايران بازگشته است!
خيلي فرقي نميكند كه اين ادعاها چقدر مستند است يا حتي چقدر ميتواند صحيح باشد؛ همين مؤلفهها و قصههاي راست و دروغ ديگري كه از او ميگويند، براي ذهن شهروندان غربي كه مقهور شانتاژهاي رسانهاي دولت هايشان هستند، كفايت ميكند تا به نمايندگان كنگره امريكا معترض نشوند كه چرا دور هم نشستهايد و با صراحتي باور نكردني، پيشنهاد ترور ميدهيد!
اين ادعاها براي پروپيمان كردن پروژه ايرانهراسي و به طور اخص، سپاه هراسي كفايت ميكند؛ حتي اگر دليلي بر درستيشان اقامه نشود! ذهن شهروند غربي، براي فريب چنين تبليغاتي را خوردن، از مدتها قبل آماده شده است. او به ديدن و شنيدن افسانههاي هاليوودي عادت دارد!
ما اما به قصههاي هاليوودي عادت نداريم، آرمان ما حقيقت اتفاقي است كه روز دهم محرم سال ۶۱ هجري در صحراي كربلا روي داده است. اين است كه ميگوييم كسي از آن جماعت امريكايي اگر توان ترور حاج قاسم سليماني را داشت، درنگ نميكرد. اين است كه در برابر پيشنهاد ترور او ميگوييم: بسم الله اگر حريف مايي!
قاسم سليماني مرموز نيست اما فرمانده سپاه قدس ايران است و همين فرمانده سپاه قدس ايران بودنش، كافي است تا جماعت امريكايي از او بترسند و در توجيه اين ترس خويش، او را به نحوي اغراقآميز، ترسناك معرفي كنند. بر اين جماعت حرجي هم نيست البته؛ چه آنكه آدم ترسيده، اگر نخواهد كه ترسو لقب بگيرد، بايد علت ترس را ترسناك و ترسناكتر معرفي كند تا ترسش توجيه شود.
اينها، همه كه گفتيم، آن هم از قول آنهايي كه خارج مرزهاي جمهوري اسلامي ايران هستند، تنها يك روي سكه بود؛ روي اشداء علي الكفار سردار قاسم سليماني؛ اين روي سكه اما، در داخل مرزهاي عقيدتي انقلاب اسلامي، او تمام قد سرباز ولايت است. از آن جنس آدمهايي كه مكلف به تكليفند و همه حياتش را از جواني تاكنون، وقف نهضت حضرت روح الله كرده است. اين روي سكه، او، رحماء بينهم است.
جنگ كه شد، قاسم سليماني جوان بنايي بود در كرمان؛ متولد اسفند ۱۳۳۶. سرش هم گرم كار خودش. جنگ كه شد، بنايي را همان جا رها كرد و راهي جبهه شد. كمي بعدتر، اين جوان بسيجي فرمانده بسيجيهاي همولايتياش شد و بعدتر لشكري از همين بسيجيهاي آفتاب سوخته كوير تشكيل داد كه شد لشكر ۴۱ ثارالله.
جنگ كه تمام شد، امنيت آن خطه كويري را كه مستعد جولان اشرار بود به او سپردند و هنوز هم، هر قدر او، ميان مردم كشورش ناشناخته باشد، مردم سيستان و بلوچستان و كرمان خوب ميدانند كه در آن سالهاي فرماندهي او، امنترين دوران را گذراندهاند.
سال ۱۳۷۹، حضرت آيتالله خامنهاي، فرماندهي كل قوا، او را به تهران فراخواند و مسئوليت سپاه قدس را به او سپرد. مسئوليتي كه قاسم سليماني را به كابوسي در ذهن امريكاييها بدل ساخت. كابوسي كه اگر دستشان برسد، خيلي زود، همچون عماد مغنيه ترورش خواهند كرد!
كابوسي كه همان قدر كه غربيها را ميترساند، به جان ما، غروري مقدس ميريزد و اينها اين روي سكه اوست، روي رحماء بينهم قاسم سليماني، فرماندهي با صلابت، با موهايي جوگندمي و بدني لاغر و صورتي آفتاب سوخته و نگاهي محجوب و آرام. فرماندهي كه در ميان همولايتي هايش و در مراسمات و مجالسشان، خيلي خاكي و خودماني حضور دارد. فرماندهي كه اگر لباس نظامي تنش نباشد، كسي حدس هم نخواهد زد كه او يك فرمانده نظامي است. فرماندهي كه در خارج از مرزهاي جمهوري اسلامي، بسيار شناخته شدهتر از داخل مرزهاست. جوان آنلاین
بنازم باین پیامت ای دلاور
همانطور که قبلا گفته ام ﻣﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﺭﺯﻡ به ﺗﻦ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺑﻪ
ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ع) ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺷﺎﻥ ﻋﺒﺎﺱ ابن علی (ﻉ) ﺑﻪ ﻋﺮﺍﻕ ﺳﻔﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ..
ﻭ ﻃﯽ ﺩﯾﺪﺍﺭ با ﺭﻫﺒﺮ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺷﯿﻌه ﻋﺮﺍﻕ و ﺍﺣﺰﺍب ، ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻭ ﺭﺍﻩ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻠﺖ عراق ، ﺑﻪ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺩﺍﻋﺶ ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﮐﻨﻢ
ﺍﮔﺮ ﺭﻫﺒﺮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯾﯽ ﺑﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﻗﺪﺱ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﺪ
ﻧﻪ فقط ﺩﺍﻋﺶ ، ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯ ﮔﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺍﯼ
ﻧﻈﺎﻡ ﻣﻘﺪﺱ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭﻃﻨﻢ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ ﺭﺍ ، ﺑﻪ ﮐﺮﺑﻼﯾﯽ ﻣﯿﮑﺸﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﻧﻌﺮﻩ ﺍﻟﻌطﺸﺶ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯﮔﺮ ، ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺩﺭﺱ ﻭﻋﺒﺮﺗﯽ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺛﺒﺖ ﮔﺮﺩﺩ .
ﻧﻪ فقط ﺩﺍﻋﺶ ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺳﺮﺍییل ﺭﺍ ﺗﺎ ﻣﺮﺯ ﺣﯿﻔﺎ ﻭﺍﻭﺭﺷﻠﯿﻢ ﻭﺑﻠﮑﻮﺭﯾﺘﺲ ، ﺩﺭ 24 ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﻧﻘﺸﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﺬﻑ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ.
راضیم از همتون که اگر نبودید ایران میشد مثل عراق
راضیم از همتون که اگر نبودید ایران میشد مثل عراق ما مدیونتونیم
ما امنیت کشور عزیزمان ایران را مدیون آقا امام خامنه ای وسربازان ایشون همچون سردار رشید سپاه قدس حاج قاسم سلیمانی میدانیم
برای شادی روح شها صلوات.برای سلامتی مختار ایرانی هم صلوات
با سلام من به ایران قدرتمند ترین کشور جهان لقب می دهم چون ایران دارای مردان باهوش زیادی هست که یکیش سردار سلیمانی است چون اوست که منطقه را نگه داشته اگر اونبود خیلی وقت پیش عراق و سوریه و بعضی کشور های منطقه نابود شده بودند
آیا روح باکری آذربایجان در سلیمانی کرمان حلول کرده است.
خیلی مخلصیم سردار
خدایا: بارگاهت را میبوسم و از ساحت قدسیت سپاسگذارم که در هیچ برهه ای ایران را تنها نمیگذاری. در هر خطری مردی آسمانی چون مالک اشتر در اقصی نقاط خاک ایران می آفرینی، صیاد از شیراز، باکری از آذربایجان نیرومند و سلیمانی از کویری پرافتخار.
مرسی خدا
زنده باد بزرگ مرد غیور بی مدعا
سردار سلیمانی سلام شیر مرد جمهوری اسلامی شیر مادرت حلالت باشه (معنوی)
سلام سردار
شهادت در رکابت آرزویم است.
دعایم کن
خدایا از تو ممنونیم که اینچنین مردم با غیرتی را نصیب ایرانیان کرده ای
خدا حفظش کنه و دست علی همراش باشه این مرد شیر پاک خوردس و غیرت داره من بشخصه ازش متشکرم بخاطر امنیتی که دارم و خودمو مدیونش میدونم خدا توفیقش بده
سلام خدا بر فرمانده سرفراز لشکر اسلام فقط دعا میکنیم خدا نگهدارش باشه
من هم می توانم مثل شما بشم