خواستگار كینه‌جویی كه اسیر عشق یك‌طرفه شد و دختر مورد علاقه‌اش را قربانی اسیدپاشی كرد دیروز در دادگاه كیفری پایتخت به اشد مجازات محكوم شد.

 

، ظهر یازدهم مرداد ۱۳۸۹ اهالی شهرك «شهید مطهری» اسلامشهر با شنیدن فریادهای دختر ۲۳ ساله‌ای به نام «لیلا- ع» سراسیمه از خانه‌های خود به بیرون دویدند.
آنان وقتی با بدن نیمه‌جان دختر همسایه روبه‌رو شدند بلافاصله با مركز فوریت‌های پزشكی ۱۱۵ و پلیس ۱۱۰ تماس گرفتند و «لیلا» با آمبولانس اورژانس به نزدیك‌ترین بیمارستان فرستاده شد. دست و صورت این دختر بر اثر اسیدپاشی به شدت سوخته بود و وی روانه اتاق عمل شد. تحقیق محلی نشان می‌داد «لیلا» قربانی اسیدپاشی خواستگار سمج شده است و با افشای این موضوع «آرش – ر» ۲۷ ساله تحت تعقیب قرار گرفت.
پلیس در ادامه تجسس باخبر شد «آرش» نیز هنگام اسیدپاشی آسیب دیده و در یكی از بیمارستان‌های تهران بستری است. بدین ترتیب ماموران به سراغ مجرم جوان رفتند و وی تحت محافظت پلیس قرار گرفت. «لیلا» وقتی چشم گشود درباره بلایی كه بر سرش آمده بود «بریده‌بریده» گفت: «آرش» بچه‌محل ماست و چند بار به خواستگاری‌ام آمده بود. من و خانواده‌ام اما به او جواب رد دادیم. با این حال، خواستگار سمج دست‌بردار نبود و می‌گفت یا باید با من ازدواج كند یا قید این زندگی را می‌زند. وی اضافه كرد: آن روز «آرش» تلفنی با من تماس گرفت و به بهانه آوردن نذری و شنیدن آخرین حرف‌هایم، خواست به مقابل در خانه‌مان بروم. من هم دلم سوخت و حرفش را گوش كردم. در را كه باز كردم خواستگار عاشق‌پیشه را مقابل خود دیدم. قابلمه‌ای كوچك در دست داشت اما تا سرم را بلند كردم و سلام دادم مایع درون آن را به صورتم پاشید. «لیلا» ادامه داد: ناگهان سر و صورتم گر گرفت و چشمانم سیاهی رفت. انگار خواب می‌دیدم؛ آرش، جوانی‌ام و زندگی‌ام را با اسید سوزانده بود و باید تقاص پس بدهد.
۱۰ شبانه‌روز از جدال «لیلا» با مرگ گذشته بود كه سرانجام وی بر اثر شدت سوختگی به خواب ابدی رفت و داغ دل خانواده‌اش سنگین‌تر شد. خواستگار اسیدپاش هم كه دچار ۲۵ درصد سوختگی شده به جرم تكان‌‌دهنده با همدستی «مجید» ۲۲ ساله، اعتراف و صحنه جنایت را بازسازی كرد. با صدور كیفرخواست، پرونده به شعبه ۱۱۳ دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد و «آرش» نیمه نخست اسفند ۱۳۸۹ پای میز محاكمه ایستاد. در آن نشست كه به ریاست قاضی «محمدسلطان همتیار» و با حضور چهار مستشار تشكیل شد ابتدا شفیعی- نماینده دادستان – كیفرخواست را خواند و برای «آرش» تقاضای اشد مجازات كرد. «شفیعی» افزود: تحقیق میدانی نشان می‌دهد «مجید» دختر نگونبخت را تعقیب كرد و وقتی «لیلا» وارد خانه پدرش شد موضوع را به «آرش» اطلاع داد. «مجید» خواستگار كینه‌جو را با موتور به مقابل خانه «لیلا» رسانده بود.
پدر داغدار نیز اظهار داشت: «آرش» دروغ می‌گوید كه عاشق دخترم بود. مگر آدم عاشق دست به اسیدپاشی و جنایت وحشیانه می‌زند؟!
نوبت دفاع به «آرش» كه رسید بار دیگر جنایت كینه‌جویانه به‌خاطر عشق یك طرفه را گردن گرفت و در حالی كه سرش را پایین انداخته بود، گفت: «لیلا » را كشتم چون به عشق من «نه» گفت. نمی‌خواستم دست هیچ مرد دیگری به دختر مورد علاقه‌ام برسد و به منظور اجرای نقشه‌ام از پسرعمویم خواستم برایم اسید بیاورد. البته پسرعمویم خیال می‌كرد می‌خواهم با اسید، چاه دستشویی خانه‌مان را باز كنم. من دست به كار احمقانه‌ای زده‌ام و خانواده «لیلا » حق دارد برایم حكم اعدام بخواهد.
همچنین «مجید» اظهار داشت: قسم می‌خورم از تصمیم «آرش» برای اسیدپاشی بی‌خبر بودم. اگر می‌دانستم چه فكر شومی در سر دارد حتما جلوی او را می‌گرفتم و نمی‌گذاشتم كار به اینجا برسد. سپس وكیل‌مدافع «آرش» به دفاع پرداخت و خواست وی برای بررسی سلامت روانی به كمیسیون پزشكی قانونی معرفی شود. با پذیرفته‌شدن این درخواست، پرونده خواستگار اسیدپاش به پزشكی قانونی فرستاده شد و متخصصان پس از بررسی‌های دقیق تایید كردند «آرش» به هنگام اسیدپاشی، دارای اراده و اختیار بوده است و از مسوولیت كیفری، مبرا نیست. بدین ترتیب دیروز پسر عصیانگر و همدستش برای آخرین‌بار در شعبه ۱۱۳ دادگاه كیفری استان تهران پای میز محاكمه ایستادند و باز هم ابراز پشیمانی كردند. در پایان، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و «آرش» را به قصاص نفس (مرگ) محكوم كرد. «مجید» نیز به ۱۰ سال زندان محكوم شد. رأی تا ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی است.

دعوا بر سر یك مسافر ۲ زندگی را تباه كرد
فرهیختگان:  پسر موتورسواری كه به دنبال درگیری خیابانی بر سر جابه‌جا كردن یك مسافر،  آدم كشت دیروز در دادگاه كیفری استان تهران محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما،  عصر بیستم شهریور ۱۳۸۹ به افسر نگهبان كلانتری ۱۰۱ تجریش خبر رسید جدال دو موتورسوار در خیابانی بر سر جابه‌جا كردن یك مسافر به خون كشیده شده و «صفر» ۲۸ ساله كشته شده است. همان موقع بازپرس كشیك وقت دادسرای امور جنایی تهران و پلیس دایره دهم اداره آگاهی مركز رهسپار محل مورد نظر شدند و پس از نمونه‌برداری‌های لازم،  جنازه به پزشكی‌قانونی فرستاده شد. در آن بین،  پسری به نام «مرتضی» بر اثر آنچه عذاب وجدان می‌خواند  تسلیم پلیس شد و به چاقوكشی اعتراف كرد. وی گفت:  از چند سال پیش در تجریش با موتور،  مسافركشی می‌كردم. چند روزی بود كه «صفر» به اینجا آمده بود و مسافران مرا با موتور جابه‌جا می‌كرد. چندبار به او تذكر دادم تا به محله دیگری برود اما قلدری می‌كرد و به همین خاطر با هم درگیر شدیم.
به دنبال بازسازی صحنه جنایت و صدور كیفرخواست، پرونده‌ به شعبه ۷۱ دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد. در نشست رسیدگی به این ماجرا كه دیروز به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی» و با حضور چهار مستشار تشكیل شد ابتدا علی عطار- نماینده دادستان – كیفرخواست را خواند. سپس پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل پسرشان حكم مرگ خواستند. وقتی نوبت دفاع به «مرتضی» رسید سرش را پایین انداخت و گفت: فقط می‌توانم بگویم اشتباه كردم و پشیمانم. كاش خشمم را می‌خوردم تا هم خانواده «صفر» داغدار نمی‌شد و هم خودم به روز سیاه نمی‌نشستم. عاجزانه از پدر و مادر «صفر» می‌خواهم به جوانی‌ام رحم كنند و از خونخواهی بگذرند.
در پایان، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد تا رای صادر كند.

منبع :روزنامه فرهیختگان

By another

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *