قبل از عيد مستقيم و غير مستقيم اعلام مي شود خانواده ها به مسافرت مي روند و براي عيد ديدني منزل نيستند.
هنوز عيد نشده در برنامه ريزي هاي بزرگ ترها، مسافرت اولويت اول است.
بچه ها و جوانان هم چه بخواهند و چه نخواهند با پدر و مادر راهي مي شوند.
مسافرتي که گاهي آن چنان هم معناي سفر ندارد. نوعي ماشين سواري است تا سير و سياحت، سفر براي بزرگ ترها بهانه اي است تا سر و ته عيد را هم بياورند.
امروز و ديروز نوروز
محمدعلي از ريش سفيدان فاميل است. ۸۰ سال دارد و ۷ فرزند. در لابه لاي خاطرات گذشته خود يادي هم از نوروز مي کند و مي گويد: آن روزها رسيدن به نوروز کلي هيجان داشت.
ديد وبازديدهاي نوروزي هم که جاي خود را داشت. از يک ماه قبل از نوروز همه منتظر عيد بودند. ميهماني رفتن و سر زدن به اقوام براي بچه ها و بزرگ ترها هر کدام به شکلي جذابيت داشت به ويژه آن که معمولاً همه افراد فاميل روز اول عيد در منزل بزرگ تر خانواده جمع مي شدند وعملاً کدورت ها و کينه ها را فراموش مي کردند.
محمدعلي اضافه مي کند: همه اين اتفاقات در حالي بود که در طول سال بارها و بارها خانواده و اقوام، دور هم جمع مي شدند اما با وجود اين ديد و بازديد نوروزي جاي خود را داشت و سنتي بود که بايد اجرا مي شد.
او آهي مي کشد و مي گويد: اما امروز شرايط کاملاً فرق کرده، فاميل نه تنها در طول سال همديگر را نمي بينند بلکه حتي در ايام عيد هم ديد وبازديدها فقط به رفتن به خانه اقوام نزديک و پدر و مادر خلاصه مي شود و خبري ازآن همه جنب و جوش قديم نيست.
تمام اين موارد را که مختص سنت هاي کهن ايراني است همه ما مي دانيم اما باز هم انواع و اقسام دلايل را کنار هم مي چينيم تا توجيهي پيدا کنيم براي زير پا گذاشتن آيين و سنت هايي که از گذشتگانمان به ما رسيده است. اشکان ۱۷ سال بيشتر ندارد اما در ذهن او اثري از خاطرات شيريني که محمدعلي از نوروز دارد نيست.
اشکان مي گويد: الان ۳ سال است که با آمدن عيد چادر مسافرتي را برمي داريم و بار سفر مي بنديم. حتي اگر برنامه سفرمان براي روز دوم يا سوم عيد باشد هم عملاً پدر و مادرم به همه مي گويند که ما از قبل عيد تهران نيستيم.
به اين شکل خودشان را از رفت و آمد ميهمان ها خلاص مي کنند. او مي گويد: براي امسال خيلي تلاش کردم تا آن ها را راضي کنم حداقل امسال در خانه باشيم و به جاي مسافرت به اقوام سر بزنيم يا حتي با دوستانمان سفري يک روزه داشته باشيم اما باز هم زور آن ها به اصرار من چربيد.
فرار از خانه؛ مد امروز
براي خانواده ها تعطيلي نوروز که البته امسال ۱۵ روزه شده مي تواند يا فرصتي باشد براي در کنار يکديگر بودن و ديد و بازديدهايي که در طول سال کمتر فرصت آن پيش مي آيد يا مسافرت. اما اين آخري براي برخي بهانه اي است براي فرار از تن دادن به رسم و رسوم گذشته و ديد و بازديدها، به عبارتي «تغيير سنت مهماني رفتن به مسافرت». واقعاً دليل اين تغيير جهت و کاهش ميهماني هاي نوروزي چه مي تواند باشد؟ «مد شدن فرار از خانه».اين پاسخ را يک جامعه شناس مي دهد و اشاره مي کند به اين که ميزان ديد و بازديدهاي نوروز به نسبت جمعيت کم شده است و دليل ريشه اي آن کم رنگ شدن روابط اجتماعي به ويژه در شهرهاي بزرگ از حالت معنويت، همدلي، محبت و يکرنگي است.
دکتر امان ا… قرايي مقدم اشاره اي دارد به تبليغ مسافرت در ايام نوروز توسط مسئولان و مي گويد: اگرچه نفس مسافرت رفتن آثار مثبتي دارد اما اين که مسافرت هاي بي رويه در کشور صورت مي گيرد و با افتخار گفته مي شود که مثلاً ۷۰ ميليون مسافرت داشتيم نمي تواند به خودي خودمثبت باشد چرا که همه اين عوامل به ويژه روابط صوري و بي تفاوتي که از گذشته تاکنون بين مردم به وجود آمده ديد و بازديدها را کم کرده است، به عبارتي چند سالي است که «فرار از خانه» مد شده است. خانواده با افتخار مي گويند که حوصله پذيرايي از ميهمان را ندارند و با اين بهانه ايام نوروز را به مسافرت مي روند.
وي ادامه مي دهد: متاسفانه ديد و بازديدها و شب نشيني ها در جمع خانواده کاهش پيدا کرده آن هم در حالي که اين روابط در پربار و غني کردن اوقات فراغت و ايجاد همدلي و همبستگي اعضاي فاميل تاثير گذار است.
وي خاطرنشان مي کند: علاوه بر اين با خبر شدن از حال و روز يکديگر و گسترش روابط خانوادگي مي تواند به آشنايي هاي بين دختر و پسر و ازدواج و حتي جلوگيري از طلاق و خودکشي بينجامد.
اين جامعه شناس مي گويد: افزايش ۱۴ درصدي آمار خودکشي نسبت به سال گذشته، افزايش طلاق يا کاهش ازدواج همگي ناشي از کاهش روابط و ديد و بازديدها و برگزار نکردن مراسمي مثل نوروز است که مي تواند خانواده را به هم نزديک کند. اين در حالي است که غربي ها مراسم کريسمس را همانند گذشته به خوبي برگزار مي کنند اما ما رسم و رسومات قديمي عيد را کم اهميت مي شماريم و کوشش نمي کنيم تا خانواده ها کنار هم جمع شوند و ديد و بازديد صورت بگيرد. اين کار موجب مي شود به تدريج محبت ها کم شده و افراد خانواده از هم دور شوند. از سوي ديگر کوچک ترها ياد نمي گيرند به بزرگ ترها احترام بگذارند و همين مسئله باعث مي شود تا به تدريج از احترام بزرگ تر هاي خانواده و قدرت مشروع آن ها کاسته شود و متاسفانه مشکلات امروز جوانان ما هم از همين جا نشأت مي گيرد.
افزايش بهداشت رواني محصول عيد
اگرچه ديد و بازديدهاي نوروزي آثار اجتماعي زيادي روي افراد دارد اما اين روابط چقدر مي تواند در سلامت روان افراد و جامعه تاثيرگذار باشد؟ به گفته يک روان شناس ديد و بازديدهاي نوروزي باعث تقويت حس نزديکي، دوست داشتن و پيوند روحي و عاطفي بين افراد مي شود و سطح بهداشت روان جامعه را افزايش مي دهد.
الهام عباسي همچنين مي گويد: اين ديد و بازديدها موجب کاهش استرس و خروج از فردگرايي و افسردگي مي شود. فرد را از تنهايي در مي آورد و موجب گسترش ارتباطات افراد و بروز احساس رضايت و شادي در آن ها مي شود و با افزايش صميميت در بين فاميل روابط خانواده ها را استحکام مي بخشد.
وي ادامه مي دهد: شايد بارها براي شما پيش آمده باشد که با ديدن يکي از اعضاي خانواده يا يکي از دوستان احساس شعف کرده ايد و به ناگاه روحيه شما عوض شده است. از اين رو بايد گفت انزوا و تنهايي و دوري از افراد بيماري هاي روحي را افزايش مي دهد. بر اين اساس ارتباطات فاميلي بايد جدي گرفته شودو بزرگ ترهاي خانواده سعي کنند وابستگي هاي عاطفي را به ويژه در فرزندان خود تقويت کنند و با ديد و بازديدهايي که در ايام نوروز انجام مي دهند به نسل آينده آداب و رسوم و فرهنگ کهن ايراني را بشناسانند.
در اين باره يک پژوهشگر اجتماعي نيز معتقد است در گذشته فضاي زيستي محدود باعث راحت و سهل شدن ديدارها شده بود اما امروزه به دليل بعد مسافت و افزايش گرفتاري ها تا حدودي رفت و آمدها مشکل شده است ضمن آن که امروزه محتواي ميهماني ها هم به سادگي گذشته نيست و همين امر يکي از عوامل کم شدن ديد و بازديدهاست.
امير دبيري مي افزايد: اگر ديد و بازديدها به صورت صميمانه و بدون سوء برداشت انجام شود قطعاً مي تواند زمينه ساز کمک به يکديگر و برطرف کننده مشکلات خانواده ها و بستگان باشد. ضمن آن که بايد شرايط فعلي اجتماع را هم در نظر بگيريم و توقعات ناپسند را به يکديگر تحميل نکنيم. ساده زيستي مي تواند عاملي باشد براي افزايش رفت و آمدها و بهره مندي از مزايا و برکاتي که دارد.
نگاه هزينه اي به نوروز
دغدغه هر ساله مادر خانواده محاسبه خرج و مخارجي است که بايد بابت ميوه، آجيل، شيريني و ديگرمخلفات هزينه شود. هر بار هم که حساب مي کند به رقمي قابل توجه مي رسد. شايد يکي از دلايلي که باعث شده برخي خانواده ها در روزهاي عيد، فرار را بر قرار ترجيح دهند همين نگاه هزينه اي به ميهماني هاي نوروزي باشد. در اين زمينه قرايي مقدم معتقد است که اين نگاه هزينه اي به چشم و هم چشمي ها برمي گردد.
وي مي گويد: به عبارتي ما ميهماني مي دهيم به خاطر اين که «پُتلاچ» کنيم.«پتلاچ» در جامعه شناسي و مردم شناسي به معناي کوبيدن ديگران با اموال و دارايي است. رسمي که در بين سرخپوستان رايج است. به اين شکل که آن ها سعي مي کنند با اموال خودشان ديگران را سرکوب کنند و با به رخ کشيدن دارايي هاي افراد به هر شکل ممکن «پتلاچ» کنند. نوعي خودفروشي و بزرگ کردن خود که معمولاً توسط افراد تازه به دوران رسيده انجام مي شود.
وي مي افزايد: اين درحالي است که در گذشته از ميهمانان نوروزي با مقداري آجيل، زردآلو قيسي و برگه پذيرايي مي کردند ولي اکنون اين رسم خوب و پذيرايي مختصر فقط در بين تعداد کمي از مردم که براي آن ها ماهيت ميهماني داراي اهميت است صورت مي گيرد بي آن که بخواهند دارايي خود را به رخ بکشند و اسراف کنند.
وي ادامه مي دهد: متاسفانه همان طور که مقام معظم رهبري فرمودند سبک زندگي تغيير کرده است و بايد اصالت گذشته ايرانيان به زندگي آن ها برگردد. اگر اين اتفاق بيفتد با فرا رسيدن نوروز پذيرايي از ميهمانان نوروزي براي مردم دغدغه نمي شود و به دنبال راهکار براي فرار از ديد و بازديدهاي نوروزي به دليل هزينه هاي آن نخواهند بود.
وي تاکيد مي کند: مردم بايد درک کنند پذيرايي هاي آن چناني نه تنها محبت نمي آورد بلکه موجب دوري خانواده ها مي شود. بنابراين بايد جلوي اين موضوع گرفته شود.
اين رسم ايراني بايد با سادگي برگزار شود و عاملي شود براي آشنايي دختر و پسر، شناخت از يکديگر و افزايش محبت در خانواده ها.
اين جامعه شناس با تاکيد بر اين که نبايد فراموش کنيم که عيد مهم ترين عامل پيوستگي ماست مي افزايد: البته پذيرايي از ميهمان هزينه بالايي ندارد بلکه اين پز دادن هاست که باعث مي شود هزينه ها بالا برود. ضمن آن که هرهزينه اي که براي پذيرايي از ميهمان و ديد و بازديدها مي شود بدون شک بهره و سرمايه اجتماعي بسيار بالايي خواهد داشت.
دولت نيز بايد کاري کند که اين سنت ملي با ديد و بازديدها حفظ شود. نبايد تمام تلاش ها به اين سمت معطوف شود که مردم ايام عيد را در مسافرت بگذرانند. هدف از عيد در کنار هم بودن مردم و افراد خانواده کنار يکديگر است.
سرمايه اجتماعي و آشنايي کودکان و نوجوانان با مراسم ملي و ميهني و دلبستگي آن ها به کشور در همين مراسم شکل مي گيرد. اگرچه سفر کردن هم مزايايي دارد اما نمي تواند همه اين دستاوردها را يکجا در خود جاي دهد.
دبيري نيز در اين باره خاطرنشان مي کند: آيين نوروز و ديد وبازديدهاي عيد ريشه در تاريخ و فرهنگ و تمدن ايراني ها دارد اما همين آيين تاريخي امروز دچار دگرگوني شده به نحوي که فلسفه اين آيين کهن کاملاً تحت الشعاع قرار گرفته و نه تنها کارايي گذشته را ندارد بلکه گاهي به شکلي منفي عمل مي کند وحتي منجر به بروز کارکردهاي نامطلوبي مي شود.
به گفته اين پژوهشگر اجتماعي رفت و آمدهاي فاميلي و خانوادگي هميشه آثار مثبتي ندارد و گاهي بروز برخي رفتارهاي اجتماعي موجب کم رنگ شدن اين معاشرت ها ورفت وآمدها مي شود.
وي مي افزايد: يکي از مهم ترين عواملي که باعث مي شود ديد و بازديدها در ايام نوروز کمتر شود چشم و هم چشمي و فخرفروشي افراد است و همين مسئله موجب مي شود بستگاني که از نظر سطح اقتصادي و زندگي نسبت به ساير فاميل هاي خود در سطح پايين تر يا بالاتري قرار دارند، تمايلي به رفت و آمد با يکديگر نداشته باشند.
وي مي افزايد: فرهنگ ديد و بازديدهاي نوروزي کارکردهاي آشکار و پنهان دارد که اين کارکردها متناسب با جوامع شهري و روستايي خود را نشان مي دهند از اين رو از آن جا که مردمان روستايي کمتر به تجملات اهميت مي دهند براي آن ها ديد وبازديدآسان تر است اما در جوامع شهري اين تجملات و چشم و هم چشمي در پذيرايي است که حرف اول را مي زند.
وي راهکاري هم ارائه مي دهد:« لازم است تا همه افراد فاميل يا دوستان که توان اقتصادي مشابهي ندارند پذيرايي را بر اساس کم توان ترين عضو فاميل از نظر مالي تنظيم کنند تا با اين کار چشم و هم چشمي کمتر شود و روح ميهماني ها که همان آگاهي از حال و احوال يکديگر است حفظ شود.
عباسي نيز در مورد برخي عواملي که ديد وبازديدهاي نوروز را کمرنگ کرده است مي گويد: در گذشته نگاه مردم به ديد و بازديدهاي نوروزي ساده بود و همه با خيال آسوده در خانه هم ميهمان مي شدند اما امروز مبناي ديد وبازديدها با تجمل گرايي يا افراط و تفريط همراه است به نحوي که گاهي اين گونه ميهماني ها به جاي نزديکي و ايجاد عاطفه موجب بروز رابطه اي ناسالم بين بستگان مي شود و به دنبال آن تمايل و ترغيب به رفت و آمد را کم مي کند.
اين روان شناس تاکيد مي کند: از آن جا که انسان ها ذاتاً موجوداتي اجتماعي هستند هرچه معاشرت ها ورفت و آمدهاي آن ها با يکديگر بيشتر شود بر تعاملات مثبت زندگي آن ها تاثيرگذار خواهد بود از اين رو بايد با توجه به شرايط اجتماعي موقعيت هايي را فراهم کنيم که ديد وبازديدهاي نوروزي کاهش پيدا نکند و مردم به جاي لذت بردن از ساعاتي که بايکديگر مي گذرانند به دنبال راه هاي جايگزين مانند سفر نباشند.
وي مي افزايد: بر اساس تحقيقات انجام شده افرادي که هوش عاطفي و روابط اجتماعي بيشتري دارند از سلامت جسمي بيشتري هم برخوردارند و کمتر بيمار مي شوند. به عبارتي هرچه قدر رابطه صميمانه بيشتري با آدم ها داشته باشيم حالمان بهتر خواهد بود و درنتيجه سلامت جسماني مان هم بهتر مي شود.
از اين رو اگر چه ديد و بازديد عيد بيشتر شبيه يک مراسم است تا فرصتي براي برقراري روابط اجتماعي عميق اما بايد مراقب بود تا شکل آن بيشتر از اين تغيير نکند و تبديل به مراسمي خسته کننده نشود. به نحوي که افراد به اين فکر کنند که بايد پرتقال و سيب با کيلويي فلان قدر بخرند.
اين روان شناس با تاکيد بر اين که نياز ما به خانواده و فاميل محدود به روزهاي عيد نيست بلکه ما هميشه نياز به روابط اجتماعي عميق داريم نسخه اي هم براي بهبود اين شرايط مي پيچد: «به جاي آن که هر روز زودتر به خانه برويم و خودمان را با رايانه و تلويزيون سرگرم کنيم هر روز بعدازظهر قبل از رفتن به خانه به ديدن کساني برويم که دوستشان داريم يا وقتي به ميهماني مي رويم غذايي راهم که داريم ببريم و با هم بخوريم».
اين جاست که بايد گفت اولين گام اين است که تلاش کنيم تا درگير نمايش بيروني نشويم. اين کار را مي توانيم از همين عيد پيش رو شروع کنيم آن هم با اين شعار که عيد فرصت شاد زيستن است.