تعداد آقایانی که 20 تا 34 سال دارند، اما هرگز ازدواج نکرده‌اند، 5 میلیون و570 هزار نفر است وتعداد خانم‌هایی نیز که 15 تا 29 سال دارند، اما هرگز ازدواج نکرده‌اند، 5 میلیون و 670 هزار نفر است.

5 آسیب تجرد قطعی دختران در جامعه موضوع ازدواج جوانان در حال حاضر به اولویت اول خانواده‌ها تبدیل و به قول معروف سر و سامان دادن بچه‌های دم بخت دغدغه اصلی والدین شده است، چراکه چند سالی است با مشکلات اقتصادی و اجتماعی گوناگون مسیر ازدواج جوانان پردست‌انداز شده و پیمودن این مسیر ناهموار برای جوانان مشکل‌تر از گذشته است. به همین دلیل هم سن ازدواج در جامعه کنونی ما بالا رفته و صرفنظر از آسیب‌های اجتماعی که افزایش سن ازدواج در پی دارد، تبعات جمعیتی این پدیده هم می‌تواند نگران‌کننده باشد.

کمترین تاثیر افزایش سن ازدواج، بر هم خوردن تعادل هرم جمعیتی کشور و در نتیجه، بروز شکل جدیدی از چالش‌های مربوط به سن ازدواج در کشور به نام«تجرد قطعی دختران» است؛ موضوعی که به باور کارشناسان باعث شکل‌گیری 5 آسیب قطعی در جامعه بر اثر این پدیده می‌شود:« از بین رفتن ارتباط عاطفی، افزایش فساد، تزلزل بنیان خانواده، عوارض روان رفتاری، برهم خوردن مناسبات اجتماعی در جامعه».

آمار سخن می‌گوید

به تازگی سازمان ثبت‌احوال نتایج سرشماری سال 90 را با نتایج برخی پژوهش‌های خود تلفیق کرده و آماری را منتشر کرده که براساس آن می‌توان تعداد دختران و پسران مجرد را با هم مقایسه کرد. به گفته علی اکبر محزون، براساس آمار‌های ارائه شده 86 درصد ازدواج‌های آقایان بین 20 تا 34 سالگی ثبت شده است. درباره خانم‌ها نیز باید یادآور شد که 85 درصد آنها بین 15 تا 29 سالگی ازدواج کرده‌اند. به همین دلیل می‌توان این سنین را به عنوان سن متعارف ازدواج برای دختران و پسران در نظر گرفت و با توجه به آن تعداد افراد ازدواج نکرده را محاسبه کرد.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور ادامه داد: در بررسی‌های ما مشخص شد تعداد آقایانی که 20 تا 34 سال دارند، اما هرگز ازدواج نکرده‌اند، 5 میلیون و570 هزار نفر است وتعداد خانم‌هایی نیز که 15 تا 29 سال دارند، اما هرگز ازدواج نکرده‌اند، 5 میلیون و 670 هزار نفر است.  بنابراین می‌توان گفت در کل کشور 11 میلیون و 240 هزار نفر در سن متعارف ازدواج هستند، اما هنوز مجرد باقی مانده‌اند.

زنگ خطر به صدا درآمد

این درحالی است که بخش نگران‌کننده این آمار به افرادی مربوط می‌شود که از سن متعارف ازدواج عبور کرده‌اند، چرا که دیر یا زود آمار تجرد قطعی را در کشور افزایش خواهند داد. به باور محزون، با ورود جمعیت کشور به میانسالی، با توجه به اختلاف پنج ساله سن زوج و زوجه که در بسیاری از ازدواج‌ها رعایت می‌شود، به مرور اختلاف آمار جمعیتی بین زنان و مردان پدیدار می‌شود و اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، تا سال 97 تعداد مردان در سن ازدواج (20 تا 34 ساله) حدود دو میلیون نفر بیش از زنان در سن ازدواج (15 تا 29 ساله) خواهد شد.

افزایش آمار تجرد تحصیلکرده‌ها

در همین باره حمید حبشی کارشناس خانواده می‌گوید: تلاطم آمار در بین این قشر از جامعه بسیار بالاست اما آنچه به طور حتم در صورت سخت‌گیری دختر‌های تحصیلکرده اتفاق خواهد افتاد، پدیده تجرد قطعی است. حبشی در این باره می‌گوید: یک دهه است که نسبت دانشجویان دختر به پسر در دانشگاه‌ها 2به یک است یعنی اگر تمام دخترهای تحصیلکرده خواهان ازدواج با پسر تحصیلکرده باشند به طور حتم نیمی از آنها از ازدواج باز خواهند ماند.

وی به دانشجویان توصیه می‌کند، این موضوع را در نظر داشته باشند که خانم‌ها به دلیل اینکه در مشاغل دیگر اجتماع کمتر حضور دارند فرصت درس خواندن را پیدا می‌کنند و اگر شرط تحصیلات را برای خواستگاران خود در نظر بگیرند در همسریابی دچار مشکل خواهند شد.

عوارض روان رفتاری

به باور حبشی، نیازهای درونی دختران دم‌بخت که شامل نیاز‌های جنسی و عاطفی می‌شود از یک سو و انتظارهای خانواده و اطرافیان از سوی دیگر باعث تشدید فشارهای درونی دختر خواهد شد. در این میان انتظار خانواده و فشارهای روانی اطرافیان فرد را بشدت آزار می‌دهد و باعث آسیب و عوارض روان‌رفتاری خواهد شد.

وی درباره آسیب‌های اجتماعی این پدیده می‌افزاید: ممکن است تداوم این فشارها آسیب‌های اجتماعی در قالب آلودگی محیطی و افزایش فساد اجتماعی را سبب شود که باز من معتقدم فشارها و آسیب‌های درونی این پدیده به مراتب جدی‌تر از آسیب‌های اجتماعی آن است.

خانواده‌ها همه به گوش

موضوع افزایش سن ازدواج دختران را باید به همه خانواده‌ها گوشزد کرد. حبشی در این باره توضیح می‌دهد که فرهنگ سهل‌گیری ازدواج باید در خانواده‌ها نهادینه شود و به عنوان یک دارو برای درمان چنین پدیده‌هایی می‌تواند موثر باشد. اگر خانواده‌ها و به دنبال آن دخترها واقع‌بینانه تصمیم‌گیری کنند و شرایط سخت و ناممکن را برای ازدواج در نظر نگیرند هیچ کدام از این پدیده‌ها بروز نخواهد کرد.

تأخیر در بلوغ اقتصادی و اجتماعی

عزیر‌الله تاجیک اسماعیلی از دیگر پژوهشگران حوزه ازدواج می‌گوید: در بروز پدیده تجرد قطعی دختران عوامل گوناگونی دخیل هستند که از آن جمله می‌توان به تاخیر در بلوغ اقتصادی و اجتماعی جوانان اشاره کرد. در حال حاضر زمان تحصیلات طولانی‌تر شده و موقعیت ادامه تحصیل هم بیشتر شده است و مشاغل هم نیاز به مهارت‌های بیشتری پیدا کرده‌اند که این موضوع باعث می‌شود فرد در جامعه دیرتر به استقلال اقتصادی و اجتماعی برسد و ازدواج کند.

به باور این کارشناس خانواده هر چه زمان انجام ازدواج و تشکیل خانواده، به تعویق افتد در کنار آن احتمال ایجاد فرصت‌های جایگزین در خارج از چارچوب ازدواج و آشنایی با جنس مخالف بیشتر خواهد شد و این موضوع اصلی‌ترین پیامد تجرد است.

وی می‌افزاید: تجرد هم برای پسران و هم برای دختران مشکل‌زاست، اما تجرد دختران به مراتب آسیب‌زایی بیشتری دارد چرا که دخترها در ازدواج به یک تکیه‌گاه عاطفی دست پیدا خواهند کرد که نبود این تکیه‌گاه می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به دنبال داشته باشد.

نبود شوهر تحصیلکرده برای نیمی از دختران باسواد/ دخترها کوتاه بیایند


دخترها کوتاه بیایند

تاجیک اسماعیلی در این باره اظهار داشت: یکی دیگر از دلایل محروم ماندن دختران از این تکیه‌گاه عاطفی کمال‌طلبی آنان است که این کمال‌جویی، دختران را دچار وسواس فکری در انتخاب و سخت‌گیری برای ازدواج می‌کند. یعنی دختر خانم‌ها برای اینکه به دنبال رشد و امتیازات فردی هستند تن به مسؤولیت زندگی و ازدواج نمی‌دهند.

وی می‌افزاید: این نوع تفکر در دختران باعث می‌شود با کتمان نیازها و خواسته‌های درونی خود به ازدواج تن ندهند و تجرد را انتخاب کنند. به نظر می‌رسد اگر دخترها کمی منطقی تصمیم‌گیری کنند و از خواسته‌های آرمانی خود کوتاه بیایند آمار تجرد هم به صورت چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.

آسیب‌های تجرد

تاجیک اسماعیلی درباره آسیب‌های تجرد دختران می‌گوید: بروز پدیده تجرد در میان دختران می‌تواند آسیب‌های روانی و اجتماعی خطرناکی را به دنبال داشته باشد. کتمان نیازهای طبیعی فرد می‌تواند از نظر روانی آسیب‌رسانی کرده و فرد را در مناسبات اجتماعی دچار مشکل کند. از طرف دیگر آسیب‌های اجتماعی این پدیده می‌تواند به مراتب بیشتر باشد چرا که مجرد ماندن به معنای ترک روابط عاطفی نیست و احتمال ایجاد ارتباط عاطفی در خارج از چارچوب ازدواج را بالا می‌برد که این موضوع در جامعه می‌تواند با هدف گرفتن کانون گرم خانواده آسیب‌زایی بالایی داشته باشد.

بزرگ‌ترین آسیب

وی در این باره می‌افزاید: زمانی که افراد در خارج از چارچوب ازدواج توانستند ارتباط عاطفی برقرار کنند خود به خود نرخ ازدواج در جامعه پایین می‌آید یا حتی ممکن است روابط سالم بین خانواده‌های دیگر را هم بر هم زند که این موضوع بزرگ‌ترین آسیب اجتماعی تجرد است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *