“چرا ما از عبادت خود لذت نمی بریم؟” و “چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم؟” پاسخ این دو سوال را از کتاب نسیم اندیشه اثر آیت الله جوادی آملی مرور می کنیم:

 

با توجه به این که انسان به صورت فطری عبادت را دوست دارد، چرا ما از عبادت خود لذت نمی بریم؟ گرایش به خدا فطری است؛ ولی شهوت و غضب هم به عنوان ابزار کار در نهاد ما وجود دارد. انسان عاقل این دو را تعدیل می کند نه تعطیل؛ ولی انسان جاهل شهوت و غضب را امیر فطرت خویش می سازد و به این ترتیب فطرت در میان غرایز دفن می شود و از فطرت مدفون نیز کاری ساخته نیست.

اگر کسی نفس ملهمه را که به توحید گرایش دارد دفن کند، دیگر اثر آن را نمی بیند و از عبادت خود لذت نمی برد.

 

اگر بخواهیم از عبادت لذت ببریم، باید از مال حرام به شدت بپرهیزیم. کسی که جز حلال چیزی نمی خورد و جز به حلال نمی اندیشد، حتما از عبادت لذت می برد. همان طور که انسان گرفتار سرماخوردگی و گرفتگی بینی از بوی خوش لذت نمی برد و چشم ضعیف و کم نور لذت مشاهده مناظر زیبا را در نمی یابد، انسان گنهکار نیز از عبادت لذت نمی برد. تنها فطرت شفاف و شکوفا از عبادت لذت می برد.

 

چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم؟

 

اعضا و جوارح بدن هر یک از ما انسان ها در حکم جماعتی است که به امامت یک نفر کار می کند. امام این جماعت در دنیا عقل، خیال، وهم یا عشق است هر کس امام جماعت درون خود را می شناسد. شئون مادون و اعضا و جوارح زیر دست، همه به امامت او کار می کنند؛ یعنی اگر کسی انسان سالم و سالکی بود، همه ی قوای درونی و بیرونی او به امامت عقل کار می کند.

 

انسان عاقل قوای درونی و رفتارهای بیرونی خود را عاقلانه تدبیر و تنظیم می کند. اگر بخواهیم بدانیم که امام جماعت درون ما عقل است یا هوای نفس باید به اعمال، رفتار و گفتار خود نظری بیفکنیم؛ یعنی گفتار، رفتار و به طور کلی سیره و سنت انسان، نشان دهنده ی امامی است که در محراب درون او نهادینه شده است.

 

اگر شخصی حرف خوب می زند، کار خوب می کند، بد کسی را نمی خواهد و ظاهر و باطنش یکی است، نشان این است امام درون او نور است؛ اما اگر کسی کار بدی کرد، دروغ گفت، عشوه ای کرد، رشوه ای برد یا اختلاس کرد، نشانه آن است که در درون او، خائنی به امامت رسیده است.

 

بر این اساس اگر اعضا و جوارح سالم بود، امام آنها رو به قبله نماز خوانده است و اگر اعضا و جوارح به فساد آلوده شدند، امام آنها پشت به قبله دارد.

 

به هر حال بعضی مختالانه زندگی می کنند نه عاقلانه. در قرآن کریم آمده است: إن الله لا یحب کل مختال فخور.(سوره لقمان، آیه 18) مختال و متخیل یا کسی که با خیال زندگی می کند نه عقل، محبوب خدا نیست. ارزش های اعتباری و من و ماهای زودگذر خیال بافی است، اگر کسی به این گونه مسائل سرگرم شد و خود را به غیر خدا مشغول کرد، مختال است. انسان مختال زندگی و نماز عاقلانه ندارد. نماز عاقلانه روزی کسی است که در بیرون قوای خود را تطهیر کرده باشد. رفتار ناروا، گفتار ناشایست و … موجب می شود که ما زندگی و در نتیجه نماز عاقلانه ای نداشته باشیم.

 

اگر انسان تلاش کند در تمام لحظات زندگی مراقب اعضا، جوارح و اندیشه های خود باشد، قطعا با حضور قلب بیشتری نماز می گزارد، زیرا حضور قلب در نماز، عصاره و خلاصه ی حفظ حضور قلب در تمام ساعت زندگی است. کسی که هر لحظه خود را در محضر خدا می بیند، به راحتی و با حضور قلب کامل به نماز می ایستد، اما اگر کسی در طول شب و روز به همه چیز جز خدا فکر می کند، قطعا نمی تواند در نماز حضور قلب داشته باشد.

 

 

منبع: شبستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *