مقبره ابومحمد اطروش ملقب به ناصرالحق که از او به عنوان نخستین حاکم شیعی سرزمین طبرستان، دیلمان و گیلان نام میبرند در قلب شهر آمل به فراموشی سپرده شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس از آمل، بناهای تاریخی همیشه یادآور تاریخی از وجود یک ملت است، اما اینکه این اماکن به همراه مردانی که برای این سرزمین و این آیین از جان مایه گذاشته باشند فراموش شدهاند جای سوال دارد.
شهرستان آمل در مرکز استان مازندران از شهرهای قدیمی ایران به شمار میرود به طوری که فردوسی از این شهر در شاهنامه خود بارها نام برده است. برخی از مورخان، سابقه آمل را به دوره پیشدادیان و کیانیان نسبت دادهاند.
شهر آمل با توجه به اشیاء و سکههایی که از آن به دست آمده در دوره ساسانی پایتخت یا مرکز آن منطقه بوده است.
ابوالفضل بیهقی در کتاب تاریخ خود در فصل حرکت مسعود غزنوی با لشکریانش به آمل، این شهر را توصیف میکند که این شهر جمعیت زیادی داشته و همگی مردمانی پاکیزه و خوشرو بودند که از مغازهها و دکانها بیرون آمده بودند.
این شهر در طول تاریخ حیات اسلام همواره خواستگاه، محل تولد و زندگی عالمان بزرگ دینی بوده است.
چهار گروه در زمانهای متفاوت در سرزمین طبرستان حکومت کردهاند که همگی نیز گرایش اسلامی داشتهاند، علویان حسنی توسط حسنابنزید، علویان حسینی توسط ابومحمد اطروش ملقب به ناصرالحق، علویان اصائروبالله توسط سید ابیض و مرعشیان در این سرزمین اقدام به تشکیل حکومت اسلامی کردهاند.
آرامگاه نخستین کسی که در سرزمین طبرستان اقدام به تشکیل حکومت شیعی کرد ابومحمد حسن ابنعلی اطروش ملقب به ناصرالحق با ناصرکبیر در آمل قرار دارد.
مقبره این فرد که از وی به عنوان نخستین مروج اسلام در سرزمینهای دیلمان، گیلان و طبرستان نام برده میشود در محله پایینبازار آمل است.
شهرستان آمل به دلیل قدمت تاریخی آن دارای محلههای قدیمی است که هنوز هم بناهای تاریخی مهم این شهر که به نوعی قدیمیترین بناهای تاریخی مازندران و سرزمین طبرستان محسوب میشوند در منطقه پایینبازار آمل قرار دارد.
این منطقه از محلات قدیمی شهر آمل است که در هر گذر و در هر معبری از این محله بناهای تاریخی چشمنوازی دیده میشود.
مقبره میر قوامالدین مرعشی، سر سلسله مرعشیان مازندران که از بناهای دوره صفویه است، مقبره ناصرالحق حسنبن علی، بازار قدیم آمل، مسجد و حوزه علمیه امام حسن عسگری(ع) و بناهایی که از دورههای بعد در این منطقه احداث شده در منطقه پایینبازار قرار دارد.
گفته میشود منطقه پایینبازار همان شهر قدیم آمل است و هنوز هم بقایای شهر قدیم آمل در این منطقه قرار دارد.
پایین بازار با توسعه شهری امروز تقریبا در مرکز آمل قرار گرفته است.
در گشت و گذری که در این محله تاریخی داشته باشید شاید تنهای بنایی که از ساختوسازها و هجوم سنگ و سیمان تقریبا در امان مانده محدودهای است که بقعه و آرامگاه ناصرالحق در آن قرار دارد.
این بقعه که سادگی و تک بنا بودن آن در میان ظاهر کج شده و مظلومش در هجوم ساختمانهای اطراف به چشم میخورد در طی سالها دستخوش حوادث بیشماری شده است.
در میان همه جفاهایی که بر بناهای تاریخی میآوریم بقعه ناصرالحق علاوه بر اینکه از سوی همسایگانش مورد هجوم و تعدی قرار گرفته از سوی متولیان میراث فرهنگی نیز به فراموشی سپرده شده است.
از این نیز به سادگی میگذریم که اهالی این منطقه میگویند زمانی این بقعه هیچ حائل و دیواری نداشت، کودکان در اطراف بقعهای که متعلق به قرن نهم هجری است فوتبال بازی میکردند و برخی روستاییان اطراف نیز در زمینهای اندک اطراف آن گوسفند میچراندند.
حجتالاسلام محمدرضا مداح آملی از تاریخپژوهان و پژوهندگان تاریخ طبری شهرستان آمل است که در این زمینه کتابهایی را نیز به نگارش درآورده است.
مداح، نسب ابومحمد اطروش ملقب به ناصرالحق را به امام سجاد(ع) میداند و میگوید: ابومحمد حسین بن علی بن حسن عمرالاشرف ابن علی زینالعابدین بن الشهید بن علی بن ابوطالب به واسطه سه نسل به امام زینالعابدین میرسد.
وی ادامه میداد: لقب او ناصرالحق و اصم اطروش است، به او اطروش میگفتند که به معنی کر یا ناشنوا است.
مداح میگوید: ناصرالحق جد مادری سید مرتضی علمالهدی و سید رضی گردآورنده نهجالبلاغه است.
* ناصرالحق رواجدهنده اسلام در طبرستان و گیلان و دیلم
این نویسنده و مورخ در گفتوگو با فارس میگوید: رواج دین اسلام در کناره بحر خزر از اواسط قرن سوم هجری مصادف با قیام داعی کبیر حسن ابن زید در آمل است، پس از وی برادرش محمد ابن زید معروف به داعی صغیر بر جای وی نشست.
وی با اشاره به اینکه این دو برادر سرانجام سامانیان را در نبرد سختی با سپاه علویان از این سرزمین بیرون راندند، میافزاید: ناصرالحق یا همان ناصرکبیر مدتی در دستگاه داعی کبیر بود و زمانی که داعی صغیر به دست سامانیان به قتل رسید به دیلمان رفت و در آنجا به تعلیم و ارشاد دین اسلام پرداخت.
وی میگوید: در زمان او دین اسلام در طبرستان و گیلان به اوج خود رسید و از این جهت بیشتر مورخان او را موسس و بنیانگذار دین اسلام در دیار دیلم میدانند.
مداح با اشاره به ویژگیهای شخصیتی ناصرالحق عنوان میدارد: ایشان مردی از هر نظر ممتاز بود، عالم فقیه و سیاستمدار و شاعر بود و به علوم زمان خود تسلطی شگفتانگیز داشت.
وی ادامه میدهد: ایشان به مدت 14 سال مشغول ترویج تشیع در دیار دیلم و گیلان بود و برخی گفتهاند حدود ۲ هزار نفر به دست او مسلمان شدهاند و پارهای از مورخان نیز نوشتهاند هزار هزار برده و مملوک بدست او مسلمان شدهاند.
مداح با اشاره به حکومت ناصرالحق در آمل میگوید: سید ناصر سالها به ارشاد و ترویج دین و تدریس علوم مشغول بود تا زمانی که محمد بن صعلوک از سوی سامانیان به حکومت آمل و رویان میشود و مردمان این سرزمین ناصر را ترغیب به گرفتن طبرستان میکنند.
وی میافزاید: پس از جنگی خونین ناصرکبیر به آمل میآید در مسجد آمل طبق نوشته سید حمید شهید یمنی در کتاب حدائق الوردیه مردم آمل را جمع کرده و سخنرانی رسایی ایراد میکند و چون در شهر آباد طبرستان در آمل مستقر میشود بنای عدل و داد حکومت علوی را بنیان میگذارد.
مداح با اشاره به اینکه ناصرکبیر، عبدالله بن حسن عقیقی را به ساری میفرستد، میافزاید: وی با پرچم صلح به این شهر میرود و خلق بیشماری از ساری و اطراف به آمل آمده و با سید پیمان میبندند و حکومت سیدناصر چنان ترقی میکند که سراسر طبرستان، گیلان و دیلم تحت حکومت او در میآیند.
وی با اشاره به اشارات تاریخی درباره ناصرالحق میگوید: علامه دهخدا مینویسد ناصرکبیر مردی عالم، فقیه و سیاستمدار بود، طبری آملی و مسعودی از بزرگان مورخ قرن چهارم در مروج المذهب از کوششهای ابومحمد برای مسلمان کردن مردمان این سرزمین نام میبرند.
* حکومت 12 ساله ناصرالحق در آمل
این پژوهشگر تاریخی تاکید میکند که اطروش در سال 301 هجری به مرکز مازندران، آمل میآید و این شهر را مقر حکومت خود بر میگزیند و 12 سال در آنجا حکومت میکند و دین اسلام اثنیعشری را رونق میبخشد.
وی میافزاید: دولت علویان از ویژگیهای بسیار مثبتی برخوردار بودهاند و دادگستریشان شهره آفاق بود، زیرا تلاششان دادگستری امام علی(ع) بود به طوری که در پارهای از منابع تاریخی آمده که جهان تا آن هنگام حاکم عادلی مانند حسن اطروش ندیده بود و ابوریحان بیرونی نیز به دادگستری وی اشاره میکند.
مداح با اشاره به اینکه درباره مذهب و عقیده ناصرالحق اختلاف زیادی بین مورخین وجود دارد، میگوید: مورخین زیدیه در یمن و کشورهایی که به زیدیه گرایش دارند او را امام زیدی میدانند و در مقابل نیز علمای شیعه تصریح کردهاند که ناصرکبیر شیعه اثنیعشری بوده است.
وی ادامه میدهد: علامه نجاش، علامه حلی، شیخ بهایی و شیخ ابوعلی در منتهی المقال از ناصرالحق به عنوان فردی شیعی نام میبرند که زیدی نبوده است.
مداح میگوید: مهمترین دلیل بر زیدی نبودن وی نوشتارهایی سید رضی جمعآورنده نهجالبلاغه است که ناصرالحق جد مادری وی محسوب میشود که تاکید میکند ناصرالحق شیعه 12 امامی است.
* ناصرالحق موسس نخستین مدرسه علمیه در طبرستان
مداح درباره سالهای آخر زندگی و حکومت ناصرالحق میگوید: ناصرکبیر در اواخر عمر از حکومت و سیاست و جنگ کنارهگیری کرد و در اوج قدرت به زهد و پارسایی پرداخت و با نهایت کوشش به تدریس و تالیف پرداخت که حاصل آن 300 جلد کتاب است.
وی ادامه میدهد: ناصرالحق در ایجاد مدرسه بزرگ آمل که بعدها به مسجد امام حسن عسگری در آمل (هنوز هم این مسجد در محله پایینبازار در نزدیکی مقبره ناصرالحق وجود دارد) معروف شد همت کرد و در آنجا درس میگفت و سرانجام در 25 شعبان 304 هجری قمری دارفانی را وداع گفت.
* ناصرالحق 900 سال زیارتگاه بود
مداح با اشاره به اینکه مقبره ناصرالحق 900 سال به عنوان زیارتگاه به شمار میرفت، میگوید: این مقبره بنایی عظیم بود که به دست تیمور لنگ نابود میشود و سپس بنایی کوچکتر برای ناصرالحق احداث شده است.
وی با تاکید بر اینکه هنوز از کشورهای حاشیه خلیج فارس و به خصوص یمن به زیارت این مقبره میآیند، میافزاید: این بنای عظیم با تاریخی بزرگ و ملتهایی که به آن علاقهمند هستند به حال خود رها شده است.
کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی مازندران نیز درباره این بنا به فارس میگوید: مقبره ناصرالحق در زمره برجهای آرامگاهی مازندران محسوب میشود.
سعید سلیمانی ادامه میدهد: این مقبره دارای پلان مربع است و وقتی به ساقه میرسد شکل گنبدی هشت ضلعی هرمی شکل پیدا میکند.
وی با اشاره به اینکه مشخصات فیزیکی این بنا دارای گنبدی دو پوسته است که گنبد بیضوی شکل در پایین بنا و گنبد بالایی به شکل هرمی است، میافزاید: این بنا در سالهای پایانی دهه 70 زمانی که بنا ترکیدگی داشت و نشست کرده بود مرمت و استحکامبخشی شد.
سلیمانی ادامه میدهد: از نظر شکل و کالبد بنا، شبیه این بقعه در مازندران بسیار است و به لحاظ ظاهری بسیار زیباتر از این بنا هستند به طوری 100 نمونه از آن در مازندران به ثبت ملی رسیده است.
وی میگوید: آنچه درباره این بنا میتوان گفت این است که این بقعه طرفداران زیادی در کشورهای مسلمان به ویژه کشور یمن دارند به گونهای که وی را از بزرگان مذهب زیدیه میدانند.
سلیمانی عنوان میکند: این ارادت به گونهای است که هر ساله مبالغی برای مرمت و نگهداری این بنا اختصاص میدهند.
* زمینهای ناصرالحق ملک شخصی است
مدیر پایگاه پژوهشی برجهای آرامگاهی مازندران درباره اینکه چرا در طی سالها به این بنا بیتوجهی شده است، میگوید: زمینهای اطراف این بقعه را فردی ادعای مالکیت دارد و چون تکلیف آن هنوز مشخص نیست میراث فرهنگی نیز عملا نمیتواند اقدامی انجام دهد.
وی ادامه میدهد: درباره بسیار از بناهای تاریخی این مشکل وجود دارد که باید سند وقفی داشته باشند اما چون وجود ندارد نسلهای قبل برای این زمینها سند تهیه کردهاند و آن را ملک شخصی میدانند.
سلیمانی نیز تاکید میکند: این بنا دارای طرفداران زیادی در کشورهای عربی است و میتواند خواستگاه گردشگری مناسبی باشد.
* مجتمع ارشاد آمل در حریم یک بنای تاریخی
مهمترین نکته در بیتوجهی به این بنا این است که با وجود ثبت ملی این اثر و اینکه بقعه ناصرالحق در محدوده شهر قدیم آمل قرار دارد دارای حریم است، ساختوسازهای اطراف این محدوده به صورت کنترل نشده و بدون نظارت احداث شده و همگی نیز سند دریافت کردهاند.
یکی از شاخصترین بناهایی که در محدوده حریم بنای بقعه ناصرالحق ساخته شده، مجتمع بزرگ اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آمل است.
اینکه در زمان ساخت این ساختمانها چه شخصی و چه دولتی، توجهی به این بنای تاریخی متعلق به قرن نهم هجری نشده پرسشی حیاتی است که امیدواریم بتوانیم پاسخی برای آن بیابیم.
به نظر میرسد تنها توجهی که به این بنا شده این است که این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۶۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده و دیگر هیچ.
==============
گزارش از الناز پاکنیا
مدت ۱۴ سال مشغول ترویج تشیع در دیار دیلم و گیلان بود
به احتمال زیاد این 14 سال مقر اصلی اش در مسجدقدیمی گیلاکجان (گیلان-رودسر-روستای گیلاکجان) بوده است
متأسفانه در با “مرمت” بسیار احمقانه ای که چندی پیش روی این بنای تاریخی انجام داده اند، چیز زیادی از آن باقی نمانده است! به همین راحتی یک بنای تاریخی را به یک مسجد معمولی تبدیل کردند!