مقدمه:
گروهی تحت عنوان “اتحاد علیه ایران هسته‌ای ” United Against Nuclear Iran (UANI)” در نیویورک تشکیل شده است که هدف آن تشدید تحریم ها علیه مردم ایران از طریق اقدامات فراقانونی، تهدید و تطمیع است. این گروه با ارسال نامه پستی، نامه الکترونیکی (رایانامه)، تماس تلفنی و… به مراکز مختلف سیاسی و اقتصادی مختلف که با ایران مراوده دارند آنها را تهدید و ترغیب به قطع ارتباط با جمهوی اسلامی ایران می‌کند.
به دلیل حضور عوامل اطلاعاتی که نقش مستقیم در تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی داشته‌اند، این گروه با استفاده از الگوی مذکور و بکارگیری این گونه روش‌ها (که در دیپلماسی پنهان و مسیر دوم کاربرد نیز دارد) اقدامات خود را پیگیری می کند.

شناخت گروه استکباری «اتحاد علیه ایران هسته‌ای»

این گروه در سال 2008 با هدایت سازمان سیا و لابی صهیونیسم و رژیم صهیونیستی ایجاد شد. گر چه در ظاهر توسط مدیر گروه «مارک دی والاس»، جیمز ولسی، آلبروک و دنیس راس راه اندازی شده است. والاس سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل است؛ ‌او پیش از این برای فرماندار «جب بوش» در فلوریدا کار می‌کرد که در آنجا به یکی از اعضای موثر مبارزات انتخاباتی بحث برانگیز‌ جرج بوش در سال 2000 تبدیل و به سرکوب مشارکت رنگین پوست‌ها و دزدی رای متهم شد. از زمان تاسیس گروه «اتحاد علیه ایران هسته‌ای»، این گروه با استفاده از ابزارهای اطلاعاتی و ایجاد رعب و وحشت علیه ده‌ها شرکت تجاری همچون شرکت‌های چند ملیتی جنرال الکتریک، هانتزمن، کاترپیلار، پورشه، هیوندای، فیات، زیمنس و… را واداشت تا معاملات تجاری عادی و مشروع خود را با ایران به دلیل نگرانی از عواقب اقدامات این گروه مرموز رها کنند.
این گروه بر این مبنا شکل گرفته که از یک طرف، ایران را به عنوان تهدید هسته‌ای جهانی به افکار عمومی جهانیان معرفی کند و از سوی دیگر، تلاش می‌کند با فشار بر شرکت‌های بزرگ بین‌المللی که با ایران رابطه اقتصادی دارند، آنها را وادار به تحریم اقتصادی ایران کند. این تشکیلات صهیونیستی آمریکایی درصدد است به هر نحوی به بهانه هسته‌ای شدن، اقتصاد ایران و فعالان عادی اقتصادی را تضعیف نماید و با طرح اتهامات بی‌پایه و اساس و بعضا اقدامات ایذایی در سطح جهان علیه ایران، می‌کوشد، شدیدترین تحریم‌های تاریخ را علیه مردم همیشه در صحنه ایران اعمال کند، چرا که موسسان و رهبران این موسسه بر این باورند، تحریم‌های بین‌المللی باید بخش لاینفک روند مذاکرات بین‌المللی با تهران باشد.
«اتحاد علیه ایران هسته‌ای» یک نهاد غیردولتی بین‌المللی معرفی می‌شود اما دارای ریشه ای کاملاً اطلاعاتی و امنیتی است و اعضا و بنیان‌گذاران آن تماماً در خدمت سرویس‌های اطلاعاتی بوده‌اند. و بر این اساس شکل گرفته که از طرفی ضمن انحراف افکار از سلاح های هسته‌ای رژیم صهیونیستی، ایران را علی‌رغم نبود هیچ مدرکی، به عنوان یک تهدید هسته‌ای جهانی به افکار عمومی جهانیان معرفی کرده و از طرف دیگر تلاش می‌کند که با فشار بر شرکت‌های بزرگ بین المللی که با ایران رابطه‌ی اقتصادی دارند آنان را وادار به تحریم اقتصادی ایران کند.

ساختار گروه ضد ایرانی یانی UANI

نگاهی به افراد تاسیس‌کننده این نهاد و اعضای هیات مدیره و مشاوران عالی آن نشان می‌دهد که اغلب این افراد از اعضای بلند مرتبه اطلاعاتی و افراد ذی نفوذ در مراکز تصمیم گیرنده آمریکا بوده و از افرادی هستند که روابط محکمی با رژیم اشغالگر داشته و برخی از این افراد یهودی بوده و کاملا در خدمت صهیونیسم قرار دارند و ارتباطات قوی خود از طریق موسسات و مراکزی که هم اکنون در آن مشغول هستند را حفظ کرده‌اند. همچنین از آنجا که افراد این نهاد از مقامات سابق دولتهای مختلف هستند، اثبات کننده بکارگیری “دیپلماسی مسیر دوم” است که در آن مقامات سابق، دانشگاهیان، نویسندگان و… اهداف سازمان اطلاعاتی را پیگیری می کنند و از ظرفیت و توانایی مقامات سابق برای نفوذ و پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. به منظور شناخت کامل تر این گروه به ظاهر غیر دولتی برخی افراد این سازمان و وابستگی آنان به شرح زیر بیان می‌شود:
1- مارک والاس بنیان گذار و مدیر اجرایی اتحاد علیه ایران هسته‏ای، سیاستمدار جمهوری خواه آمریکایی تندرو و سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد در دوره بوش است.
2- دنیس راس، مشاور ویژه سابق وزیر خارجه آمریکا در امور خلیج فارس و جنوب آسیا؛ مشاور موسسه خاور نزدیک از حامیان جدی صهیونیست ها.
3- جیم ولسی، رئیس پیشین سازمان سیا.
4- مئر دگان رییس سابق موساد.
5- ریچارد دیر لاو رییس سابق سرویس اطلاعاتی انگلستان.
4-آگوست هنینگ رییس سابق سرویس اطلاعاتی آلمان.
5-کریستن سیلوربرگ سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا.
6- چارلز گاتری، فرمانده سابق اطلاعاتی در ارتش و مدیر موسسه روچلید در انگلستان ( خاندان یهودی روچیلد).
7- فرنسز تاون‌سند، معاون مشاور امنیت داخلی بوش و عضو شورای خط مشی اطلاعاتی و اطلاعات خارجی.
8- ولفگانگ شوسل،صدر اعظم سابق اتریش، وزیر سابق و معاون صدر اعظم اتریش.

در این نهاد استکباری، طبق اساس نامه، که زیر نظر هیئت مشاورانی اداره می‏شود چهره‏هایی مختلفی را برای استفاده از تخصص آنها علیه مردم ولایتمدار ایران گرد هم آورده است که از جمله به گری سیمور دستیار ویژه اوباما، والتر راسل مید پژوهشگر ارشد شورای روابط خارجی، اویله هانیون معاون سابق آژانس انرژی اتمی (که علیه ایران گزارش تهیه می کرد)، پولین نویر جونز وزیر سابق کشور انگلستان، ولکوت نماینده سابق آمریکا در آژانس انرژی اتمی، اروین کاتلر نماینده پارلمان کانادا و وزیر سابق دادگستری این کشور، هنری سوکولسکی مدیر اجرایی مرکز آموزش سیاست‏های ‏عدم اشاعه و..اشاره کرد.

اهداف

لابی اتحاد علیه ایران هسته‌ای اهداف زیر را مد نظر دارد:
• فریب افکار عمومی درباره ماهیت صلح آمیز توانمندی هسته ای ایران؛
• جلوگیری از آگاهی‏های ‏ملی و بین‏المللی درباره خطرتهدیدات هسته‌ای رژیم صهیونیستی و برتری تسلیحاتی رژیم صهیونیستی؛
•  بسیج پشتیبانی عمومی، استفاده از گستره رسانه‏ای و متقاعد سازی رهبران کشور برای ایران هراسی؛
•  رایزنی و زمینه‌سازی و پیگیری اهداف موساد و رژیم صهیونیستی در اروپا و آمریکا با هدف افزایش تضاد بین دولت و ملت ایران با دولت و ملت آمریکا؛
•  افزایش فشار به مردم عادی ایران برای مقابله با نظام جمهوی اسلامی ایران و مسبب دانستن رهبران ایران به جای تحریم های ضد انسانی غرب.
این نهاد متولی دیپلماسی مسیر دوم تلاش دارد تا با شناسایی و اعلام قوانین و اقداماتی که برای طراحی و اجرای رژیم تحریم علیه ایران موجود است از طریق تماس کشور به کشور و تجار و فعالان اقتصادی بخش خصوصی، آنها را حتی از طریق تهدید به اقدام علیه فرزندان و خانواده به اتمام و پایان فعالیت در ایران وادار کند.
همچنین با داغ نگه داشتن موضوع توانمندی هسته‌ای و اغراق و بزرگنمایی موضوع در سازمان ملل، آمریکا و اروپا را به القای دائمی خطر ایران در عرصه بین‌المللی و برنامه‌های رهبران و افکار عمومی در سه بعد ( خطر هسته‌ای، حقوق بشر و حمایت از تروریسم) را پیگیری ‌کند.
اهداف ظاهری مبارزه با توانایی اتمی ایران، دست‏آویزی برای مشروعیت بخشیدن و ایجاد ظرفیت برای فعالیت‏های ‏ضد جمهوی اسلامی ایران برای اقدامات سرکوبگرانه در داخل فلسطین اشغالی و از سوی دیگر انحراف افکار عمومی در داخل فلسطین اشغالی از وضعیت نامناسب اقتصادی است و در نهایت کمک به پروژه بزرگ ایران هراسی در سطح جهانی است.

منابع مالی و وابستگی‏ها

گر چه عنوان شده بودجه اتحاد علیه ایران هسته‌ای ازطریق کمک‌ها و حمایت‌های ‏مالی اشخاص حقیقی و حقوقی تأمین می‏شود و این ائتلاف بر اساس قوانین مالیات بر درآمد آمریکا مشمول معافیت مالیاتی است. اما علی‌رغم اینکه اتحاد علیه ایران هسته‌ای می‏کوشد خود را غیر حزبی معرفی کند، اما هیئت مشاوران این اتحاد شامل بعضی چهره‏های ‏برجسته نومحافظه کار و راست گرایان و روسای سابق سرویس های اطلاعاتی و همچنین عناصر صهیونیستی فعال علیه جمهوی اسلامی ایران نشان از وابستگی کامل مالی آن به سرویس‌های اطلاعاتی سیا و موساد و لابی صهیونیسم است.
لابی اتحاد علیه ایران هسته‌ای، پایگاه داده‏هایی ‏به نام «ثبت تجارت ایران» را اداره می‏کند که فهرستی از شرکت‌های ‏بین‌المللی ‏طرف معامله تجاری با ایران را شامل می‌شود. اتحاد علیه ایران هسته‌ای از شهروندان می‌خواهد با این شرکت‌ها و هم‌چنین با مقامات انتخابی تماس بگیرند و آن‏ها را به کاهش ارتباط تجاری با ایران ترغیب کنند. برخی شرکت های طرف معامله به یکباره با انبوهی از نامه مخالفت با همکاری با ایران مواجه می‌شوند که یک اقدام جریان سازی شده برای تحت تاثیر قرار دادن مقامات همکاری کننده با جمهوی اسلامی ایران است و گاه به تهدید این افراد نیز کشیده شده است. هم‏ چنین این اتحاد از شرکت‏‌های ‏مختلف می‏خواهد بیانیه‏ای را امضا کنند که متعهد می‏شود در ایران فعالیت نداشته باشند.
اتحاد علیه ایران هسته‌ای در زمینه تدوین و ارائه برخی طرح‏های ‏قانونی، لابی شدیدی با قانون‌گذاران آمریکایی داشته است. این لابی، در اکتبر ۲۰۰۹، با هم‌کاری‏ ران کلاین و جان میکا، دو عضو مجلس نمایندگان آمریکا، لایحه پاسخ‏گویی درباره گزینه‌های ‏کسب و کار در ایران را تدوین و به این مجلس ارایه کرد که شرکت‏های ‏طرف تجارت با ایران را از عقد قرارداد با دولت آمریکا محروم می‏کرد. روش دیگر این گروه خشن ایجاد کمپین‏های مختلف است که می‌کوشد حتی مراودات معمول و مسلم ایران را مانع شود. برای مثال این اتحاد در آوریل ۲۰۱۲ کوشید صندوق بین المللی پول را تحت فشار قرار دهد تا رابطه خود را با ایران محدود کند در حالی که این مراوده یک موضوع صرفاً اقتصادی کاملاً منطبق بر قانون است و این گونه رفتارها نشان از خصومت عمیق اعضای این گروه با ملت ایران و گرفتار شدن در یک بیماری ایران هراسی ناشی از نفوذ شدید عوامل اطلاعاتی صهیونیسم در ساختار این گروه است.
این گروه حتی انجمن تبادلات مالی بین بانکی جهانی (SWIFT) را واداشت تا برخلاف رویه معمول ارائه خدمات به کلیه بانک‌های ایران را تعطیل کند. سایر اقدامات این گروه از جمله تماس با شرکتهای ارائه کننده خدمات چاپ اسکناس، کشتیرانی،  خودرو و… ناشی از این پارانویید در این گروه است که هر نوع محدودیت خواهد توانست ایران را در نهایت به تسلیم شدن وادارد. غافل از اینکه عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
اقدامات این گروه و به طور کلی برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا موجب شده است که اندیشه حمایت و تقویت تولید ملی و کاهش وابستگی در ساختار اقتصاد کشور شکل گرفته و زمینه تبدیل شدن به کشوری مصرف‌گرا که ساختار اقتصادی کشور را به خطر انداخته بود کاهش یابد و در مقابل توجه به شکوفایی از درون اقتصاد و تولید داخلی اولویت یابد. افشاگری درباره ماهیت پلید ضد ایرانی این گروه از سوی رسانه‌ها باید پیگیری شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *