جهان در سیر تحول خود، شاهد انواع مداخلات قدرتهای بزرگ در حاکمیت ملی و استقلال کشورهای ضعیف بوده و این قدرتها تلاش دارند تا با اعمال قدرت خود در نظام تصمیمگیری این کشورها و تحت فشار قرار دادن رهبران کشورهای کوچک به تأمین منافع خویش بپردازند. این رویه امروزه نیز با روش های جدید در حال پیگیری است
امروزه یکی از ابزارهای غیرانسانی و ضدبشری آمریکا به نام تحریم، با تمام شدت و حدت علیه جمهوری اسلامی ایران در حال اجراست. اما در عین حال، جمهوری اسلامی ایران از قبل این تحریمها، دارای منافع راهبردی بودهاست، چندان اهمیتی نمیداد که تحریمهای آمریکا افزایش یابد.
از یک سو برای خود آمریکا استفاده از این ابزار در مقابل سایر کشورها، در نهایت به کاهش نفوذ این کشور در سطح جهانی منجر خواهد شد و برای جمهوری اسلامی نیز بر اثر این تحریمها؛ فرصت استراتژیکی مانند کاهش وابستگی به صادرات نفت، حفظ ذخایر برای نسل های آینده و افزایش قیمت و واقعیتر شدن قیمت آن، تامین درآمد ارز با صادرات کمتر نفت و خودکفایی در صنعت نفت و همچنین اثر پرچم فراهم شده است.
ضمن آنکه جمهوری اسلامی ثابت کرد که میتواند دلار را از گردونه تجارت نفتی خود خارج کرده، از سیستم سوئیفت خارج شود و به طور کلی از تمامی ابزارهای قدرت اقتصادی آمریکا خارج شود، در عین حال به پیشرفت خود ادامه دهد. همچنین رویه کنونی وابستگی به نفت و روند مصرفی نفت و درآمد نفتی کشور و تبدیل شدن به یک جامعه مصرفی (بارها مقام معظم رهبری، اصلاح الگوی مصرف را ندا داده بود) مورد توجه جدیتری قرارگرفت و تحریمها توفیقی اجباری برای اصلاح این روند شد، گرچه به دلیل شدت مصرفگرایی همچنان بازار داخلی به سختی در تلاش است تا وابستگی خود را به واردات بخصوص کالاهای مصرفی تعدیل کند.
استراتژی جمهوری اسلامی ایران بر این است که وابستگیهای راهبردی نفت خود را به خارج کم کند، اما در طول سالهای گذشته با افزایش درآمدهای نفتی این امر مورد توجه قرار نگرفت و صنایع داخلی را در خطر ورشکستگی ناشی از واردات کالاهای مصرفی قرار داد. نگاهی به سفرهای چندمیلیونی چند سال اخیر اتباع ایرانی به کشورهای مختلف برای سفرهای سیاحتی، تحصیلی، حتی زیارتی پرشمار عده زیادی و… نشان از تبدیل جامعه به یک رویکرد رفاه زدگی بود که خوشبختانه با اصلاح قیمت ارز تمامی این رویه ها در حال اصلاح و روند کالاهای صادرات غیر نفتی در حال رونق گرفتن است. همچنین قطع وابستگی به واردات بنزین، کاهش رشد سریع مصرف بنزین، کاهش صادرات نفت خام (که از دستورات بنیان گذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری است) و موفقیتهای بزرگ دیگر حاصل شد. لذا این نفت خام به عنوان یک کالای راهبردی برای نسلهای آینده باقی خواهد ماند تا در زمان دوران پیشی گرفتن مصرف نفت از تولید در بازار جهانی به کار آید. لذا به خواست الهی، عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
اما در عین حال رویکرد دیگری در مواجهه آمریکا با جمهوری اسلامی شکل گرفته است که آمریکا در بازی استراتژیک کنونی، استراتژی چندگانه همزمانی انجام میدهد و گمان دارد، بتواند علیه جمهوری اسلامی ایران انواع هزینهها را از جمله هزینههای انسانی و ضدبشری با تکیه بر اجبار و تحت فشار قراردادن سایر کشورها در مقابله اقتصادی با جمهوری اسلامی ایجاد نماید، بدون آنکه هزینه آن را خود بپردازد.
گرچه با افزایش بهای نفت بخشی از هزینه را میپردازد اما اکنون هزینهها به بخشی از مردم عادی رسیده که ماهیت ضدانسانی این استراتژی را بیشتر نمایان میسازد این سازوکار با هدف تنبیه جمعی شهروندان عادی ایران بوده و ناقض حقوق بینالملل است، در این بین آمریکا تلاش دارد هزینههای خود را افزایش ندهد که این امر امکان تداوم نخواهد داشت.
در بازی استراتژیک حاضر برای هر دو کشور، آستانه هزینه خروج از وضع موجود تابعی از سه عامل است: ارزش خواستهای که مدعی (آمریکا) مطرح کرده و جمهوری اسلامی حاضر به پرداخت است، هزینههای تشدید درگیری نظامی، و این احتمال که مدعی یا هدف در این درگیری سطح بالا، موفق شوند.
منطق این امر واضح است دو کشور اطلاعات کاملی دربارة سطوح آستانه طرف مقابل دارند، میدانند که خروج از وضع موجود چه زمانی مؤثر خواهد بود یا نه. مدعی(آمریکا) باید بداند که جمهوری اسلامی با هزینههای خروجی مواجه است که پایینتر از آستانه آن است، در این صورت آمادگی تشدید درگیری در سطوح بالاتر را دارد اما در بازی حاضر راهبردی آمریکا، بیان استراتژی خروج از یک دهه درگیری و جنگ، شروع خوبی برای شعار تغییر رییس جمهور آمریکا و نجات مردم آمریکا از این همه تجاوزگری است. این امر عوایدی خوبی هم برای خود آمریکا و هم سایر ملتهای تحت تجاوز این کشور خواهد داشت.
در مورد این سیاست از نگاه جمهوری اسلامی، ظاهراً برخی سیاستگذاران برآورد دقیقی از میزان وابستگی مقامات آمریکایی به منافع رژیم صهیونیستی حتی بیشتر از منافع آمریکا نداشتهاند، و به این امر واقف نبودهاند که عدهای در آمریکا ابتدا کاملاً منافع رژیم صهیونیستی و سپس منافع آمریکا را پیگیری میکنند و بر این اساس به راهبرد خود درباره نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ادامه میدهند.
نمونه اخیر جلسه تایید کنگره برای “چاگ هاگل” وزیر دفاع آمریکا به خوبی نشان داد، منافع رژیم صهیونیستی تا چه حد برای برخی مقامات آمریکایی، اولویت بسیار بیشتری از منافع آمریکا دارد. هر چند این امر اعتراض مردمی زیادی را در آمریکا بوجود آورده است. این جلسه نمونه ای از رسوایی برای مقامات آمریکایی بود که چگونه یک فرد آمریکایی مستقل با چنان حملاتی از سوی لابی یهود مواجه میشود که ناچار به عقب نشینی از مواضع صحیح قبلی خود میشود.
در این جلسه حدود 170 بار از ایران نام برده میشود، در حالی که در خصوص سایر موضوعات راهبردی به تعداد انگشتان یک دست نیز نام برده نشده، این مساله گرچه نشان از اهمیت جایگاه ایران در تحولات بینالمللی دارد، اما از سوی دیگر، پیگیری صرف منافع اسرائیل توسط کمیته ذی ربط کنگره را نشان میدهد. افراد این کنگره، معمولا با پرداختهای لابیهای صهیونیستی حمایت و تطمیع میشوند. دولت کنونی در صورت اجرای سیاستهای مستقلتر از لابی صهیونیسم، میتواند از مشکلات جدی خود با جهان اسلام و به ویژه جمهوری اسلامی بکاهد.
اما نکته مهم برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در تحریم های اخیر، رفتار آمریکا در ورود وقیحانه موضوع روابط اقتصادی دو جانبه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورهاست. ظاهراً برداشت نادرستی از سعه صدر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و آستانه تحمل کشور شده است. تداوم روند موجود خارج از چارچوب های بازی استراتژیک است، و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. را در آستانه تحمل در مقابل سیاستهای خصمانه علیه کل ملت بزرگ ایران قرار داده است.
نوع اقدامات نشان میدهد که آمریکا قصد تنبیه کل ملت را دارد. اقدام گذشته آمریکا در تحریم به دلیل منافع راهبردی حاصله برای اقتصاد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از جمله کاهش وابستگی به نفت، تاکنون اقدامات آمریکا بدون پاسخ مانده بود (از جمله حفظ ذخایر و فروش نفت به قیمت بالاتر در دهه آینده ) اما ورود آمریکا به خریدهای عادی و حتی غذا و دارو برای اتباع ایرانی و دخالت در روابط ایران با کشورهای همسایه و شرکای تجاری. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را برآن خواهد داشت تا رویه کنونی تحمل سیاست را کنار گذاشته و اقدامات خود را متناسب با همان میزان اقدامات آمریکا صورت دهد.
گر چه انتظار می رود همانطور که اوباما اعلام کرد با اجرای سیاست توقف یک دهه جنگ و خونریزی، دولت جدید رفتار خصمانه خود را تعدیل نماید و سیاست مستقلتری از جریان صهیونیسم در پیش گیرند، در این صورت فضای “گفتگو و تفاهم متوازن” و نه سیاست “گرداندن شمشیر و اعلام آمادگی برای مذاکره” فراهم میشود. زیرا جمهوری اسلامی مطابق فتوای مقام معظم رهبری و همچنین راهبردهای خود قصد ساخت سلاح هسته ای را ندارد، رویه موجود نیز نشان میدهد کشورهای دارنده سلاح هیچ امنیتی را از این ناحیه به دست نیاورده اند. اما نوع رفتار مقامات تحت تاثیر لابی صهیونیسم در آمریکا به گونهای است که ایران، تمامی هزینههای ساخت سلاح هسته ای را میپردازد، بدون اینکه قصد این کار را داشته باشد.
حتی حسن نیت ایران در برگزاری مذاکرات هسته ای نیز همزمان و یا بعد از مذاکرات بلافاصله با تشدید تحریم پاسخ داده شده است. در صورت تداوم یا تشدید تلاش آمریکا به ممانعت از خریدهای عادی و معمول و خرید حتی دارو و غذا، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را باید برآن بدارد تا رویه کنونی تحمل این سیاست را کنار گذاشته و اقداماتی که به همان اندازه که ملت ولایت مدار ایران تحت فشار قرارگرفتهاند را مورد نظر قرار دهد. جمهوری اسلامی بر مبنای فتوای مقام معظم رهبری و همچنین راهبردهای خود، قصد ساخت سلاح هستهای را ندارد اما اکنون تمامی هزینه آن را میپردازد.
بنابراین ابزار تحریم ظاهراً برای جمهوری اسلامی متغیری دائم با روند افزایشی است که به هیچ عنوان به اقدامات جمهوری اسلامی در اقدامات حسن نیت از جمله تعلیق های قبلی داوطلبانه اجرای پادمانها، کند نمودن روند ساخت سانتریفیوژ، توافقنامه تبادل و… این روند را متوقف نکرده و تداوم روند مذاکرات را برای طرف ایرانی بیمعنی نموده است، این در حالی است که تمامی چارچوب های کاری ارتباط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی حفظ شده است و واضح است برای کشوری که قصد ساخت سلاح هسته ای دارد، این رویه ها با این میزان بازرسی بی معناست.
Borse Gucci
hermes handbags outlet
mulberry sale uk
mcm backpack for sale
borse gucci outlet
Sac hermes pas cher
borse alviero martini
chaussures louboutin Pas Cher
portafoglio alviero martini