این اواخر مرحوم استاد یک نظریه‌ای راجع‌ به جنگ‌نرم دشمن داشت و این را بارها مطرح می‌فرمود و من خودم در مقالاتم از همین رهنمود ایشان الهام می‌گرفتم. ایشان می‌گفت: “نبرد نرم یعنی سربازگیری از حریف.

محمدکاظم انبارلویی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی نزدیک به سه دهه با استاد حبیب الله عسکراولادی محشور بود. او رییس مرکز سیاسی حزب و عضو هییت امنای روزنامه رسالت است. به همین دلیل بیشترین موانست فکری را با مرحوم عسکراولادی داشته است. شاید همین حشر و نشر با مرحوم عسگراولادی باعث شده که او بسیار آرام و متواضع باشد. خصیصه هایی که در روزنامه نگاران زیادی یافت نمی شود. مشرق به مناسبت گرامیداشت یاد مرحوم استاد حبیب الله عسکراولادی گفتگویی با انبارلویی انجام داده که بخشی از آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.*شما حتما در جریان نامه‌های ایشان بودید. اولا نظرتان را راجع به این نامه‌ها بفرمایید و ثانیا نظر آقای عسگراولادی در مورد واکنش های بعد از نامه‌ها چه بود؟

مرحوم عسگر اولادی در جریان بعد از پیروزی انقلاب جزو کسانی بود که انحراف جریان موسوی در دولت اول را تشخیص داد و نه اینکه با آن مبارزه کند بلکه عدم همراهی با این جریان را نشان داد. او فوق العاده تیزبین بود معمولا ایشان حوادث ۱۰ سال بعد و ۲۰ سال بعد را هم پیش بینی می کرد یعنی اگر فتنه ۸۸ پیش نمی‌‌آمد نمی‌فهمیدم که عسگراولادی در دهه اول انقلاب چرا با موسوی مشکل داشت.

جریان اصلاحات که پیش آمد نامه نگاری‌های ایشان با برخی افراد نظیر محمدرضا خاتمی آغاز شد. این نامه‌ها نگرش عمیق ایشان را به مسائل و انحرافات نشان می‌دهد و انگیزه اصلی‌اش که امر به معروف و نهی از منکر بود در این رابطه خیلی رخ نمایی می‌کند. ایشان یک مشاورانی داشت که در جلسه با مشاورانش طرح موضوع می‌کرد و آنها دیدگاه‌ خودشان را مطرح می‌کردند. بعد جمع بندی می کرد و نهایتا به این نتیجه می‌رسید که چکیده مباحث در حد یک گفت و گو یا در حد یک نامه یا در حد یک مقاله منتشر شود.

نقطه اصلی حرکت، فکر خودش بود؛ اما چون خود محور نبود و تکیه به فکر خودش نمیکرد و معتقد بود باید مشورت کرد، همیشه می‌گفت: “اگر دو نفر که با هم مشورت می‌کنند در مورد یک چیزی نفر سومی هم وجود دارد. انگار که خدا به آنها کمک می‌کند که به صلاح و درستی هدایت شوند.” در این گفت و گوها و در این مکاتبات همیشه سعی داشت جانب ادب و اخلاق را رعایت کند و طرف هم می‌‌فهمید که حرفی که او می‌زند از باب خصومت ورزی نیست بلکه از روی شفقت و مهربانی در مقام هدایت است. همیشه هم این را می‌گفت که اگر شما فکر می‌کنید ما اشتباه می‌گوییم، بفرمایید تا راهمان را اصلاح کنیم.

آن طور که به یاد دارم در زمان آقای محمدرضا خاتمی چهار، پنج بار این نامه‌ها مبادله شد و آخرین بار خود آنها این نامه‌نگاری را متوقف کردند. در مورد روزنامه ایران هم همین اتفاق افتاد.

این اواخر مرحوم استاد یک نظریه‌ای راجع‌ به جنگ‌نرم دشمن داشت و این را بارها مطرح می‌فرمود و من خودم در مقالاتم از همین رهنمود ایشان الهام می‌گرفتم. ایشان می‌گفت: “نبرد نرم یعنی سربازگیری از حریف. آمریکا در فتنه ۸۸ از ما سربازگیری کرد و ما متاسفانه دیدیم که خیلی از عناصری که سابقه انقلابی داشتند و یا سابقه خدمت به انقلاب داشتند در این نبرد یا ساکت بودند و یا در خدمت دشمن بودند در حقیقت به سربازی دشمن رفتند.”

لذا ایشان این راهبرد را داشتند که ما باید باب گفت و گو را باز کنیم و موضع اینهایی که رفتند طرف خیمه دشمن را مشخص کنیم. یا سرباز نظام باشند و به دشمن آسیب بزنند و یا از خیمه آنها بیرون بیایند و اگر به خیمه ولایت هم نیامدند به اصطلاح ایزوله شوند و در نهایت هم ما سعی کنیم اینها را به خیمه ولایت و نظام برگردانیم. لذا لایه بندی می‌کردند و با همه اهل فتنه به یک نوع برخورد نمی‌کردند یعنی شبیه همین برخوردی که مقام معظم رهبری داشتند. مقام معظم رهبری با سران فتنه به عنوان یک مجموعه کلی برخورد نمی‌کردند هر کسی به اندازه معصیتی که داشت مورد انتقاد بود.

آثاری که از ایشان باقی مانده است از جمله مقالات، گفت و گوها و نامه‌ها نشان می‌دهد که ایشان اشراف کلی به ابعاد این نبرد داشته و هدف اصلی این بوده که اینها را به خیمه ولایت بیاورند. در جلسات خصوصی هم می‌گفت که ممکن است این پروژه جواب ندهد اما ما به عنوان یک راهبرد اصلی باید روی این پروژه کار کنیم.

آنچه که الان باقی مانده است شمار زیادی از مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها و نامه‌های ایشان است که در روزنامه‌ها درج شده اما شماری از نامه‌ها و گفت‌وگوها هم هست که با سران فتنه انجام دادند. هم نامه‌های مکتوب که علنی نشده و هم گفت‌وگوهایی که چهره به چهره با آنها صحبت کرده و حجت را بر آنها تمام کرده است. من فکر می‌کنم اگر یک روزی شرایط طوری فراهم شود که آن نامه‌ها و آن گفت‌وگوها فاش شود بخش عظیمی از تاریخ انقلاب در این برش نبرد نرم بازخوانی می شود. یعنی بعدها که انقلابیون بخواهند در یک نبرد دیگری از نوع همین نبرد نرم حضور پیدا کنند تاکتیک‌ها و راهبردهایی که ایشان در این گفت‌وگوها به کار برده و ادبیاتی که استفاده کرده فوق العاده اثر بخش خواهد بود. من فکر می‌کنم که راز پنهان چهره علمی و سیاسی و نقش موثر مرحوم عسگراولادی در خنثی کردن توطئه فتنه نبرد نرم آمریکا علیه ملت ایران در همین نامه‌ها است که یک روزی بنا بر اقتضائاتی که هست فاش خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *