زیست نیوز، فاطمه باباخانی- در جلسهها و نشستهای زیستمحیطی تفاوتش با دیگران حتی در ظاهر نیز به چشم میآید. این را نه به خاطر قامت بلندش یا به خاطر لهجه خراسانیش میگویم، بلکه روی سخنم بیشتر به واسطه نحوه متفاوت زندگی و عملکردش است؛ اهل هیاهو و جار وجنجال نیست، اغلب با هزینه شخصی برنامههایش را برگزار میکند و اگر حامیانی دارد بیشتر دانشجویانی هستند که همراهیاش میکنند؛ از طراحی پوستر گرفته تا تهیه فیلم برنامههایش که همواره با یار صمیمی خود، محمدجواد محسنپور برگزار میشود؛ دوستانی که چند سال است برنامههای رکابزنی خود را با شعارهای زیستمحیطی همراه کردهاند. با بهمن عظیمی “دبیر کانون دوستداران محیط زیست دانشگاه شهید رجایی” به مناسبت برنامه جدیدش در عبور از بیابان ریگجن در تاریخ 13 آبان با شعار تنوع زیست فرهنگی گفتوگو کردیم.
· بهمن عظیمی را فعالان محیط زیست به واسطه برنامههای سخت و پاسداری سختتر از محیطزیست میشناسند، فردی که نگاه انتقادی خود را نسبت به برخی فعالیتهای دولت و سازمانهای زیستمحیطی همواره حفظ کرده است. شما برای رسیدن به هدفهای زیستمحیطی و اشاعه حمایت از تنوع زیستی برنامههای رکابزنی را چند سال است دنبال میکنید، برجستهترین برنامههایی که برگزار کردید، چه بودهاند؟
برنامههای ما (من و محمدجواد محسنپور) با اهداف متنوعی در حوزه محیطزیست همراه بوده است. به عنوان مثال عبور با دوچرخه از عرض بیابان لوت با تاكید بر گردشگری پایدار( اسفند 87) ، عبور با دوچرخه ازعرض بیابان مركزی در مسیر گرمسار تا بادرود با هدف معرفی سال جهانی تنوع زیستی(آذر 88)، ركابزنی آموزشی در مسیر میانكاله تا آلاگل به مناسبت روز جهانی تالاب ها ( سفند 88 )، پیمایش پهنای بیابان مركزی ایران در مسیر ورامین تا انارك اصفهان با هدف آموزش درباره تنوع زیستی(فروردین 89 )، رکابزنی در حاشیه زایندهرود با شعار(زنده باد زایندهرود) (سال 1391) و رکابزنی در حاشیه رود ارس( تابستان 1392) از جمله این برنامههاست. ما در طول مسیر در گفتوگو با مردم محلی تلاش میکنیم آنها را با گنجینه منابع طبیعی منطقه آنها آشنا کنیم. از نگاه ما نشان دادن تخریبها نمیتواند راهکار مناسبی برای حفاظت از محیطزیست باشد، به جای آن ما باید زیباییها را به مردم نشان دهیم و روحیه امید و حرکت را در مردم زنده کنیم.
· ایده عبور از بیابان ریگجن از چه زمانی در ذهن شما مطرح شد؟ و چرا آنجا را انتخاب کردید؟
بعد از برنامه رکابزنی در حاشیه رود ارس که با موضوع «تنوع زیست فرهنگی، میراثی برای همه» برگزار شد ما تصمیم گرفتیم این بار برنامه رکابزنی در بیابان را داشته باشیم. البته ایده گذر از این بیابان با دوچرخه دو سال پیش مطرح شده بود اما ما درباره زمان آن هنوز تصمیم نهایی را نگرفته بودیم. از نظر عامه مردم بیابان محلی خالی از هر گونه جانوری و گیاهی است که بحث تنوع زیستی در آن بیمعناست. از این رو ما برای ایجاد حساسیت در این زمینه یکی از مخوفترین بیایانهای جهان یعنی ریگجن را انتخاب کردیم. این بیابان در جنوب سرخه در استان سمنان و در شمال انارک واقع شده است. از آنجا که برای قرنها به واسطه خشکی و بدون آب بودن، تردد در این منطقه صورت نگرفته، افسانههای زیادی درباره آن از زبان محلیها شنیده میشود. آنها معتقدند به حضور اجنه در این بیابان هستند و برخی نیز آن را مثلث برمودای ایران نامیدهاند. در واقع خشکی این بیابان، فراوانی باتلاقها و عدم وجود چشمه منشا این گفتههاست و موجب رمزآلود شدن این منطه شده است. ما در این بیابان هیچ قلعه، چشمه و یا کاروانسرایی را نخواهیم دید.
· شما شعار سفرتان را «تنوع زیست فرهنگی، میراثی برای همه» انتخاب کردهاید، فکر نمیکنید بین این شعار و عبور از یک بیابان که به واسطه سختی شرایط آبوهوا هیچ گونه گیاهی و جانوری در آن به چشم نمیخورد، تناقض وجود دارد؟
برنامه عبور از ریگجن آنقدر سخت است و شکل اجرای آن نیز بیهمتاست که میتواند خود تبدیل به یک شعار تبلیغاتی برای محیطزیست شود. ما ضمن اینکه به شدت به آموزش و پژوهش در زمینه محیطزیست اعتقاد داریم اما فکر میکنیم آموزش مستقیم نمیتواند توجه جامعه را به چنین فعالیتهایی جذب کند. از این رو ما تلاش میکنیم اهداف خود را به شکل متفاوت پیاده کنیم. به عنوان مثال پس از برگزاری برنامه ریگجن، از آنجا که جامعه نگاه رمزآلود و افسانهای نسبت به منطقه دارد، ما گزارش آن را همراه با شعارهای زیستمحیطی به جامعه محلی و سایر افراد ارائه میکنیم. به این ترتیب آنها گوناگونی اکوسیستم را از دل گزارش درک کرده و ما نیز به اهدافمان رسیدهایم.
· شما از برنامه خود به عنوان یک برنامه بیهمتا یاد کردید، آیا تا به حال عبور از این بیابان صورت نگرفته است؟
عبور از ریگجن تاکنون با ماشین و پیاده صورت گرفته، منتها ما اولین گروهی هستیم که این کار را با دوچرخه انجام میدهیم. سختترین شیوه گذر از این بیابان عبور با ماشین است. از آنجا که ما در آنجا با تپههای باتلاقی مواجهیم به واسطه سنگینی ماشین، عبور از آنها بسیار دشوار است. عبور پیاده در مقایسه با دو شیوه دیگر راحتتر است اما شما حتما باید لوازم ضروری برای شش روز را به همراه داشته باشید.
· شما از چه زمانی برنامهریزی سفرتان را انجام دادید و آیا با مختصات مسیر به صورت کامل اشراف دارید؟
ما دو سال است که روی این مسیر مطالعه میکنیم و همه گزارشها اعم از ماشین یا پیاده را نیز مرور کردهایم. گفتوگو با افرادی نظیر آقای قزوینیان -که چندین بار از ریگجن با ماشین عبور کرده است- برای گرفتن اطلاعات فنی مسیر از دیگر فعالیتهای ما برای یک عبور موفق بوده است. پیشبینی ما این است که مسیر 330 کیلومتری سرخه تا انارک را طی چهار روز – از سه شنبه تا جمعه- رکاب بزنیم و شنبه تهران باشیم. البته ما یک روز را برای احتمالات در نظر گرفتیم، زیرا به واسطه بارندگی ممکن است باتلاقها فعال شوند. همچنین ما دو نقطه را در شمال و جنوب مسیر بارگذاری کردهایم تا در صورت تمام شدن آذوقه غذایی از ذخیره آنها استفاده کنیم.
· در اجرای برنامههایتان عموما با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
بیشتر مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم از جنس مشکلات مالی هستند. اگر این مشکلات برطرف میشدند ما میتوانستیم خروجی بهتری داشته باشیم و بتوانیم مستندهای ارزشمندی را از طول مسیر تهیه کنیم. در بقیه موارد نظیر سختی راه و… چون با عشق و ایمان این کار را انجام میدهیم مشکلی پیش روی ما نیست. به عنوان مثال در این برنامه شرکت نگین زعفران، لوازم کوهنوردی دنا، دانشگاه شهید رجایی، کانون گردشگری آراد، موسسه طنین طبیعت تیرگان، انجمن علمی- آموزشی محیطزیست و توسعه پایدار ایران، انجمن حافظان محیطزیست بادرود، انجمن پایشگران محیطزیست و فروشگاه آقای جباری با ما همراه بودند. دامنه این حمایتها از حمایتهای مالی گرفته تا تهیه یک شیشه عسل یا تنها درج خبر برنامه در سایتهاست. ما به میزان این حمایتها اهمیتی نمیدهیم، مهم همراهی انجمنها و دوستداران محیطزیست است که در کنار هم میتواند امید را بار دیگر در دل ما زنده کند.