آن کارمند بلوز آبی که پشت آقای رسولی ایستاده از کارمندان فهیم و با بسیار با وجدان فرمانداری آمل هستند. بنده خودم شاهد بودم در برخی موارد وظائفی که مربوط به ایشان نمی شد اما برای رفاه حال پیرمردان و پیرزنان بیچاره ای که ادارات از این دفتر به آن دفتر می فرستادندشان ، کارها و مشکلات ایشان را پی گیری می کردند و شخصا انجام می دادند. جالب است بدانیم ایشان قبلن در شهرهای استان آذربایجان یک سِمَت عالی رتبه داشته اند ولی به خاطر علاقه و عشقی که به آملی ها داشته اند استعفا داده و درخواست انتقالی به آمل که دوران دبیرستان خود را در اینجا گذرانده اند داده اند. قدر این کارمند کاربلد، دلسوز و خاکی و گمنام فرمانداری آمل را بدانیم.
آن کارمند بلوز آبی که پشت آقای رسولی ایستاده از کارمندان فهیم و با بسیار با وجدان فرمانداری آمل هستند. بنده خودم شاهد بودم در برخی موارد وظائفی که مربوط به ایشان نمی شد اما برای رفاه حال پیرمردان و پیرزنان بیچاره ای که ادارات از این دفتر به آن دفتر می فرستادندشان ، کارها و مشکلات ایشان را پی گیری می کردند و شخصا انجام می دادند.
جالب است بدانیم ایشان قبلن در شهرهای استان آذربایجان یک سِمَت عالی رتبه داشته اند ولی به خاطر علاقه و عشقی که به آملی ها داشته اند استعفا داده و درخواست انتقالی به آمل که دوران دبیرستان خود را در اینجا گذرانده اند داده اند.
قدر این کارمند کاربلد، دلسوز و خاکی و گمنام فرمانداری آمل را بدانیم.