کدام نهاداسلامی بایدپاسخگوباشد؟

(مقدمه) ماانسانها که آفریده خداوند متعال هستیم وخداهم برای ازدیاد نسل انسان برای آنها جفت آفریدوپیامبران را برای هدایت انسانها فرستاد تا انسانها رااز گمراهی نجات دهند وحلال وحرام وواجبات را به انسانها گوشزدکنند تا دچار عذاب الهی نشوند.

خداوند در قر آن میفرماید: به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم «ذريّه» آنها را برگرفت، آنان را گواه بر خودشان گرفت و از آنها پرسيد: آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: آرى، ما گواهى داديم. اين براى آن است كه در روز قيامت نگوييد: ما از اين مسئله (توحيد و معرفةاللَّه) غافل بوديم».

انسان موجودى است مركب از جسم و روح، كه پس از مرگ، جسم او متلاشى مى‏شود ولى روح او به حيات خود ادامه مى‏دهد، و مرگ انسان به معناى فناى او نيست. از اين جهت تا برپايى قيامت، در عالم برزخ زندگى خواهد داشت. قرآن در بيان مراتب آفرينش انسان، آخرين مرحله آن را كه با نفخه روح در كالبد وى صورت مى‏پذيرد،با اين جمله ياد مى‏كند:‹‹ثم انشاناه خلقا آخر›› (مؤمنون/14): آنگاه او را موجودى ديگر قرار داديم. هر انسانى با فطرت پاك و توحيدى آفريده مى‏شود، به گونه‏اى كه اگر به همين حالت پيش برود و عوامل خارجى او را منحرف نكنند، راه حق را خواهد پيمود.

هيچ فردى از مادر خويش خطاكار، گنهكار، و يا بد سگال زاده نشده است، و پليديها و زشتيها جنبه عرضى داشته و معلول عوامل بيرونى و اختيارى است.وروحيات ناپسند موروثى نيز به گونه‏اى نيست كه در سايه اراده و خواست انسان تغيير ناپذير باشد. بنابراين انديشه گناه ذاتى فرزندان آدم، كه در مسيحيت كنونى مطرح است، بى‏پايه است. قرآن كريم در اين باره مى‏فرمايد:‹ (روم/30): بدون هيچگونه انحراف به چپ و راست، به آيين الهى روى آور كه خداوند انسانها را بر اساس آن آفريده است.

پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم نيز مى‏فرمايد:«ما من مولود الا يولد على الفطرة‏» (2) : هيچ مولودى نيست مگر اينكه بر فطرت پاك (توحيد و يگانه پرستى) به دنيا مى‏آيد. بنابراین برابردستورات پیامبران الهی بخصوص پیامبرگرامی اسلام(ص) ازدواج کنید تا هم دین تان کامل گرددوهم نسلتان زیاد.

ازدواج، در ميان پيروان تمام اديان، با قاعده‌هاي متفاوت وجود دارد. اما دين اسلام ازدواج را يک امر جدي اخلاقي، اجتماعي و شرعي دانسته، بنابراين به جزئيات در اين مورد پرداخته و چارچوب مشخصي را براي ازدواج تعيين کرده است که ازدواج با کدام شرايط صورت بگيرد و چرا اين شرايط براي ازدواج معتبر است.

شرايطي که در اسلام براي ازدواج درنظر گرفته شده است همه عقلي و منطقي است.

بنابراين در مقاله حاضر به شرط‌هاي ازدواج و به محرمات مطلق ازدواج و محرمات نسبي در ازدواج پرداخته شده است و در کل ديدگاه اسلامي ازدواج را با حکمتي که اسلام از آن در نظر داشته، بازتاب يافته است.

بينش انسان در اين راه بسيار موثر است با پيش‌بيني‌ها و بررسي‌ها درباره صفات و خصايص همسر آينده تاحدود زيادي از ناهنجاري‌هاي که بعدها در اين امر رخ دهد جلوگيري نمود پس در اسلام هرمردي با هر زني نمي‌تواند ازدواج کند اصول و ضوابطي در اين زمينه وجود دارد، که بايد مطرح و مورد نظر باشد.

اصول کلي در انتخاب همسر

1-توجه به خانواده؛

2-توجه به جنبه ايمان وتقوي؛

3-توجه به کفويت؛

4-توجه به تناسب سني وجسمي؛ و

5-توجه به رشد و آگاهي.

سرانجام براي انعقاد عقد نکاح شروطي درنظر گرفته شده که برخي از آنها به عاقد ارتباط مي‌گيرد و بعضي از آن متوجه صيغه عقد و تعدادي با محل عقد مرتبط است.

عقد نکاح و ازدواج

رضايت طرفين و توافق اراده طرفين رکن حقيقي ازدواج مي‌باشد. اما رضايت خاطر و توافق اراده چون از تمايلات نفساني و دروني است وکسي بر آن اطلاع پيدا نمي‌کند، پس بايد کلمات و عباراتي دال برتصميم طرفين برايجاد پيوند زناشويي در بين آنان در ميان باشد تا اين رضايت و تمايلي دروني را بيان کند و عبارات و جملات بين دو طرف ازدواج رد وبدل گردد.

آنچه که نخست به وسيله يکي از متعاقدين و طرفين ازدواج ادا مي‌شود و بر زبان مي‌‌آيد و بيانگر ايجاد پيوند زناشويي است (ايجاب) نام دارد که مي‌گويند (انه اوجب) (او ايجاب کرد). و آنچه که به دنبال آن وسيله طرف دوم ازدواج گفته مي‌شود و صدور مي‌‌يابد که بيانگر رضا و موافقت و پذيرش او است (قبول) نام دارد. بنابراين فقها مي‌‌گويند: ارکان تشکيل دهنده ازدواج (ايجاب) و (قبول) است.

اذن پدر در ازدواج موقت

 

علمای شیعه، با توجه به نظرات متفاوتی که درباره اذن پدر در ازدواج موقت دارند در 5گروه قرار می گیرند. عده ای از آنها معتقدند در ازدواج موقت دختر باکره ای که به حد بلوغ رسیده و مصلحت خود را تشخیص می دهد، اذن پدر لازم است. عده ای آن را بنابر احتیاط واجب، لازم می دانند و بر اساس احکام دینی، در چنین موردی می توان به مرجع تقلید دیگری رجوع کرد.

عده ای از مراجع، معتقدند اذن پدر در ازدواج موقت تکلیفا لازم است یعنی اگر بدون اذن پدر عقد خوانده شود صحیح است، ولی فردی که باید اجازه می‌گرفت و نگرفته، معصیت کار است. گروهی دیگر، اعتقاد دارند اذن پدر لازم نیست ولی خوب است رعایت شود. و در نهایت، عده ای معتقدند که ازدواج موقت درباره دختری که مستقل است و صلاح خود را می داند، نیازی به اذن پدر ندارد.

 

کدام مراجع اذن پدر را ضروری می دانند؟

 

آیات عظام امام خمینی(ره)، شبیری زنجانی، تبریزی و نوری همدانی عقیده دارند اذن پدر در ازدواج موقت لازم است. آیت الله سیستانی هم پیرو همین نظر هستند اما در دختری که متصدی امور زندگی خودش باشد اذن پدر را بنا بر احتیاط واجب لازم می‌دانند نه به فتوا.

 

آیت الله سیستانی در پاسخ به استفتای یکی از مقدانشان که پرسیده بود: «آیا صحیح است که اگر دختری بالغ باشد از نظر فکری و سنی، می تواند بدون اطلاع پدر صیغه پسری شود که بعد ها قصد ازدواج دارند؟» پاسخ داده اند: «صحّت ندارد و اذن پدر لازم است حتی اگر مستقل در شؤون زندگی باشد بنابر احتیاط واجب در این صورت.» اما در پاسخ به سوال دیگری با این مضمون که «اگر دختر و پسر ندانند که اجازه ی پدر دختر برای عقد موقت لازم است و بعد از جاری شدن عقد متوجه آن موضوع بشوند عقد آنها چه حکمی دارد؟» گفته اند عقد باطل است.

درحال حاضر درکشور اسلامی همچوایران عزیز این سنت پیامبربسیار رواج داردوعقدونکاح در دفاتر قانونی ورسمی جهت این عمل خیرواین سنت دیرینه صورت میگیرد.

واما معضل ؟ ولی متاسفانه در بعضی جاها ومکانها افرادی هستندکه خودرا عاقد میدانند وبدون توجه به مسائلی که در بالا گفته شده بدون داشتن دفاترقانونی و رسمی دختران مردم را بدون اذن خانواده ها به محرمیت پسرها در می آورند تا روابط راحت تربا پسرها داشته باشند که این کار را برای فرار از جرم انجام میدهند نه زندگی درست؟ درست است که صیغه انسانهارا به همدیگرمحرم میکند ولی حد و حدود دارد که باید عاقد محترم رعایت وبه اصولش پایبند باشد باید با اجازه خانواده باشد

چندین مورد مشاهده شده که باعث شد چنین مطالبی را جمع آوری وبنویسم چرا یک عاقد محترم فقط با مقداری حق الزحمه دختران جوان وکم سن وسال مردم را به محرمیت پسرها یی که هم معتاد وهم بی بندوبارنددر میاورد که این خود یک معضل اجتماعی در جامعه کنونی شده این محرمیت یا زندگی دوام ندارد وفقط وقت دادگاه محترم را میگیرد؟برای مثال به یک موردی برخورد کردیم که دختر سیزده سال بیشتر نداشت وبایک پسری در محیطی بودندوقتی از آنها سئوال کردیم چه نسبتی دارید سریعا دفترچه صیغه را نشان دادند که مامحرمیم ولی اصلا نام وامضا خانواده دختر نبوده وپسره هم دوتااز دوستان ناباب را بعنوان گواه در صیغه نامه معرفی کرده بود وقتی تماس تلفنی با خانواده ها گرفته شد همه از این موضوع بی اطلاعی کردند آیا بنظر شما این یک معضل نیست؟ آیا این باعث دردسر جامعه اسلامی وخانواده ها نمی شود؟چه کسی باید با چنین افرادی که مجوزدفاتر قانونی ازدواج ندارند وچنین عملی را انجام میدهند برخورد کند؟اگر کارشان قانونی وشرعی است وبنظر شان درست است چرا ذیل دفتر صیغه نامه را با نام ومهرشان امضاء نمیکنند وخودشان را مخفی میکنند؟کدام نهاد اسلامی محترمی باید با آنها برخورد کند؟مسئولین محترم بایداین موضوع را جدی بگیرندتا با چنین مواردی برخورد نکنیم به امید آن روز

والسلام

 

منبع :

کتاب قانون یار محمد صادق صاعم

فتوای فقها ،پایگاه فرارو

 

 

 

One thought on “صیغه بدون اذن خانواده ها”
  1. جناب فضلی ازدواج موقت کلاه شرعی است که بعضی به اصطلاح علما آن را مطرح کردند اگر بخواهم این مقاله را نقد کنم درحوصله ی این سایت نیست ما به همان فتوای حضرت امام راحل بسنده می کنیم هر چندبااصل ازدواج موقت مشکل دارم که یکی از آنها به وجود آمدن بچه است که درآن وقت بایدحضانت بچه راچه کسی باید به عهده بگیرد که نتیجه آن می شود ازدیادکودکان خیابانی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *