روزنامه الحیات از زبان این دختر خشمگین میگوید: “ما شدیداً تنگدست هستیم و آنها میدانند چطور از این درماندگی ما استفاده کنند.” به حرام افتادن درست نیست، درست نیست، درست نیست. ولی من نمیتوانم خانوادهام را گرسنه رها کنم، هرچند هزاران بار تن فروشی کنم.
گزارشهای اخیر رسانه های مکتوب حاکی از آن است که شبکه های سوء استفاده جنسی در داخل و خارج سوریه (کشورهایی که این دخترها بدانجا فرار می کنند) افزایش یافته است. این شبکه ها با شکار این دختران از نیازمندیهای آنها در زندگی سوء استفاده میکنند. این دخترها دو بار قربانی می شوند. یک بار قربانی خشونت و بار دیگر قربانی زیادهخواهی افرادی که به وضعیت مردم سوریه به عنوان بازار بردهفروشی نگاه میکنند.

رباب دختر 17 ساله سوری با صدای گرفته میگوید: “هر ساعت 10 دلار. میدانید یعنی چه؟” یعنی آب و نان؛ یعنی تأمین داروی پدر مریضم.
رباب با بیان اینکه “من از این وضعیت نفرت دارم ولی چارهای جز این ندارم” میگوید: هیچ کس نباید بر من خرده گرفته و مرا مسخره کند. کسی که این وضعیت را بد میداند، بیاید و آن را تجربه کند.
لیلا یکی دیگر از دخترانی است که در اردوگاهی خارج از سوریه زندگی میکند، وی میگوید: به اجبار دوبار ازدواج کردم. چه کار باید میکردم؟ مردی متمول مدتی با من بود و سپس مرا طلاق داد ومبلغی را به من داد… دیگر چیزی را احساس نمیکردم. چه چیز مهم است وقتی من خود را فروختهام و خانه و کاشانهام ویران شده و نزدیکانم مرده و یا ناپدید شدهاند؟ قاچاقچیان انسان از این وضعیت سوءاستفاده میکنند، چرا که شرایط سخت، برخی از خانوادههای آواره سوری را مجبور می کند که دختران کم سن خود را شوهر دهند. اگر چه این نوع ازدواج شبیه نوعی خرید و فروش است، لیکن آنها معتقدند این اقدام، مانع از به فساد افتادن دخترانشان میشود.
یک جوان اردنی که نخواسته است نامش فاش شود، میگوید: “در این روزها هر فردی می تواند با چند دینار با یک دختر زیبای سوری ازدواج کند.” این جوان صبحها در یک سوپر مارکت کار میکند و بعد از ظهرها به جوانان عرب که در پی ازدواج متعه با دختران سوری ساکن در اردوگاههای اردن هستند، کمک می کند. وی با لحنی تمسخرآمیز میگوید: با این کار، من وخانوادههای نیازمند سوری مقدار اندکی پول کاسب میشویم…

فقر شدیدِ سمر و رباب در خارج از سوریه راهی جز آنچه گفته شد برایشان باقی نگذاشته است. این در حالی است که برخی از دختران کم سن و سال در داخل سوریه قربانی تاجران فساد جنسی شدهاند. اوضاع ناگوار این کشور، باعث آوارگی صدها هزار نفر شده است و افرادی که با به دوش کشیدن رنجها و گرفتاریهای خود در پی مکانی آرام و یک لقمه نان هستند، برای خود به دنبال جایی امن می گردند. امری که باعث شده است دختران کوچک این خانواده ها که هیچ قدرت و توانی ندارند، شکاری خوب برای تاجران سوء استفاده جنسی باشند!
آیا نه این است که در پی بیتوجهیها، روزانه بر تعداد این دختران افزوده میشود و برای گدایی یا دستیابی به کار و پناهگاه، روانه خیابانها میشوند؟! آیا نه این است که تاجران انسان که وجدانشان مرده است، از شرایط فوقالعاده به وجود آمده و نیز جنگ و مشغول بودن مردم به حفظ امنیت و جان خود، سوء استفاده کرده و با مبالغی وسوسه کننده به شکار دختران معصوم و کم سن و سال می پردازند؟

تجارت جنسی یکی از بدترین حالات ظلم به انسان است. این عمل می تواند اختیاری و یا اجباری باشد. این تجارت شامل دختران جوان و نیز دختران کم سن و سال میشود. این پدیده زاییده فقر و جهالتی است که در محیطهای فقیرنشین و بی سواد شیوع پیدا میکند. افزون بر آنچه گفته شد، ازدواج اجیاری دختران کم سن و سال به دلیل ضعف اقتصادی خانواده، نوعی فاحشگی به حساب میآید، چرا که بهرهکشی از این دخترها از طرفی راحتتر و مقرون به صرفهتر بوده و ازطرفی نیز آنها قادر به مطالبه حقوق خود نیستند.

هشدار
اگر چه بسیاری از دولت ها تلاش دارند تا با هدف حمایت از قربانیان فاحشگی در برابر بسیاری از خطرات بهداشتی و اجتماعی و نیز تلاش برای مهار این پدیده با از بین بردن منشأ و ریشه های آن، قوانینی را در این باره وضع کنند، اما آینده بسیاری از دختران سوری در هاله ای از ابهام وجود دارد. آنها در شرایط ناگواری به سر می برند که هیچ کس نمی تواند آن را مهار کند. شرایطی که خطرات و پیامدهای منفی ناگواری را برای اجتماع به بار خواهد آورد که تا مدت ها از بین نخواهد رفت.
گزارش تجارت جنسی دختران سوری به خبر روز تبدیل شده است. راما دختر سوری ساکن بیروت با ریشخندی تلخ میگوید: وقتی سخنان سرزنشآمیز وفریادهای تحلیلگران و کارشناسان درباره این قضیه را می شنوم، لبخندی تلخ بر لبانم نقش میبندد… چرا که هیچ یک از آنان از واقعیت های موجود و عمق گرفتاریهای ما خبر ندارد. این دختر سوری هق هق کنان و با چشمانی اشک آلود میگوید: آنها از تحلیلها و چرایی های خود سخن میگویند حال آنکه من تنها خدا را دارم.
این هم ثمره آزادی وآزادیخواهی از نوع غربی است هرکجا که امریکا وامریکایها پا گذاشتن اولین ثمرش فقر و بعدش فحشا سه دهه قبل درفیلیپن و کره وخا ور دور یک دهه قبل در کشور های آسیای میانه و اوکراین… وحالا هم خاور میانه سوریه و مصر ..وای بر حاکمان مسلمان نماهاکشور های عربی ذخایر خودشان رابه امریکا و اسراییل میدهند تااینکونه نوامیس خودشان…..
اتفاقا این ثمره دولتمداری آقای اسده که سوریه رو به اینجا کشونده
من به عنوان یک ایرانی شرمنده مردم سوریه هستم
نوري ريكا تا مرد شوي هنوز وقت هست وليكن سعي كن پيش خدا شرمنده نشويي.
کسی پیش خدا شرمنده میشه که از ظالم حمایت کرده باشه. ظالم کیه؟ حاکمی که مردم نمیخوانش!
اگر مردم به معنای واقعی کلمه نخواسته بودن بشار اسد رو تا حالا باید بشار اسد 7 تا کفن پوسونده بود…..
مثل قضیه سال 88 ایران….. مردم مخالف جدی نظام نشده بودن….
اسد هم رئیس جمهور قانونی سوریه هست مثل اینکه مردم در اون حمایت میلیونی برای دومین بار به احمدی نژاد رای داده بودند و بعدا فهمیدن که اشتباه کردند ولی دیگر کار از کار گذشته بود و احمدی نژاد رئیس جمهور قانونی مملکت شده بود….
مردم سوریه در حال حاضر رای ممتنع دارن که حکومت سوریه میتونه با قانع کردنشون رای رو به سمت خودش بیاره.
ببینید طرف مقابل کیست؟
چرا آمریکا و رژیم صهیونیستی از حکومت بحرین دفاع می کند ولی از مردم بحرین که سالهاست دارند مبارزه میکنند دفاع نمیکند در حالی که حکومت بحرین حتی در ظاهر هم حکومتی بر پایه دموکراسی نیست ولی حکومت سوریه و حضور بشار اسد اگر بخواهیم به حداقل ها بنگریم در ظاهر که بر پایه دموکراسی هست پس چرا آمریکا و غرب در اینجا خلاف قضیه بحرین عمل می کند؟؟؟؟؟
کمی بصیرت داشته باشیم خیلی خوب است…
متاسفم برای کسانی که هنوز دوست ودشمنشونو نمیشناسن