به گزارش خبرنگار مهر، “دیروز، امروز، فردا” با اجرای محمد حسین رنجبران شب گذشته پنجشنبه 10 بهمن اهداف پیدا و پنهان اختصاص اسکار به فیلم ضد ایرانی “آرگو” را با حضور حسن عباسی و فروز رجايیفر مورد بررسی قرار داد.
رجاییفر که خود نیز در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا حضور داشته است، در ابتدای برنامه گفت: من فیلم را دوبار تماشا کردم. آنچه که مشخص است فیلم به شکل کینهتوزانه به دور از واقعیتها ساخته شده و سازنده آن، دست به تحریف تاریخ زده است. دروغهایی که در این فیلم وجود دارد نشاندهنده این است که آرگو بازسازی مستند یک واقعه تاریخی نیست.
وي تصريح كرد: متاسفانه در بسياري از صحنههای این فیلم، از تکنیکهای ظریف سینمایی استفاده شده تا رفتارهای مردم ایران تند و خشن نشان داده شود. من حس میکنم آنچه باید به آن بپردازیم این است که بتوانیم ادعای اینکه این فیلم یک واقعه تاریخی مستند هست، نقض کنیم. فکر میکنم ما مقداري منفعل عمل می کنیم و منتظریم تا اتفاقات رخ بدهد و بعد از آن احساسات خود را بیان کنیم که این فایدهای ندارد! قطعا من با تماشای این فیلم متاسف شدم.
عباسی نيز در ابتدای برنامه با تایید صحبتهای رجاییفر خاطرنشان كرد: در فضای کلی سینما این اعتقاد وجود دارد که نباید طبق مستندات تاریخی عمل کرد و دست کارگردان باز است تا بر اساس درام کار کند. در سینما حتی این موضوع وجود دارد که شما وقتی میخواهید یک رمان را تبدیل به فیلم کنید، آن را دراماتیزه میکنید و در این صورت میتوانید به اصل رمان هم پایبند نباشید.
وی ادامه داد: در سه سال اخیر منازعهای در فضای دیپلماسی سینما شکل گرفته که اگر به این دیپلماسی دقت نکنیم نمیتوانیم هدف اسکاری شدن “آرگو” را روشن کنیم. ما در طول دو سال گذشته اسکار گرفتن “جدایی نادر از سیمین” را میبینیم و بعد با اسکار گرفتن “آرگو” مواجه میشویم.
“آرگو” در ديپلماسي سينما نقش اساسي دارد
عباسي يادآور شد: مساله سوم این است که سه سال است در تهران همایشی به نام نگاهی به فلسفه هالیوودیزم برگزار میشود و خیلی از اهالی سینمای غرب به این همایش میآیند و هالیوود را آسیبشناسی میکنند. اكنون به نظرم یک نوع دیپلماسی بین نهادهای سینمایی دو طرف اتفاق افتاده است. این فضایی است که تنها میتوان آن را با فضایی که بین چین و آمریکا به وجود آمد مقایسه کرد.
اين تحلیلگر علوم استراتژیک افزود: در برههای از زمان این دو کشور از طریق پینگ پنگ روابط بین خود را اصلاح کردند. در این چند وقت که آمریکاییها ایران را به مذاکره مستقیم دعوت کرده است، اسکاری شدن فیلم آرگو نشان میدهد که جایگاه این فیلم در ادامه دیپلماسی سینما، نقش پر رنگ و اساسی است و در تراز وزارت خارجه آمریکا و ایران است.
وی يادآور شد: چرا سال گذشته اسکار به “جدایی نادر از سیمین” تعلق گرفت و چرا امسال “آرگو” اسکار را دریافت کرد؟ در مقابل ما قضیه مسلمان شدن شان استون و برگزاری همایش هالیوودیزم را هم میبینیم که در واقع جوابی به دیپلماسی سینمای هالیوود است. این تقابل به نظر میآید که رقابت دو ابر قدرت دنیا است.
اشتباه تاريخي در زمينه ديپلماسي
رجاییفر در ادامه برنامه با بیان اینکه “آرگو” یک اشتباه تاریخی در زمینه دیپلماسی است گفت: اگر ظرفیتی هم برای اصلاح رابطه طرفین فراهم شده بود، این فیلم یک اشتباه بزرگ در این مسیر بود و این ظرفیت را تحت شعاع قرار داد.
عباسي در همين راستا اظهار كرد: این روش دیپلماسی آمریکاییها است. مثلاً در مذاکرات آلماتی آمدند سر میز مذاکره و از آن طرف تحریمهای جدید را امضا کردند. اگر شما میبینید که به جای دلجویی و تلطیف فضا، با “آرگو” دست به ملتهب کردن فضا زدهاند، دلیلش شیوه دیپلماسی آمریکاییها است.
رجایی فر نيز يادآور شد: آمریکا در پی این همه تلاشی که برای تعامل با ایران انجام ميدهد، در حقیقت برنامههای دیگری را تعقیب میکند و نمیخواهد اگر در بعضی از حوزههای دیپلماسی به سمت ایران حرکت میکند، جهان فکر کند آمریکا به ایران امتیاز میدهد. آنها میخواهند بگویند در حالی که فیلم “آرگو” بدترین تصویر را از ایران ارائه کرد، ایران بازهم حاضر به مذاکره شد! اگر آنها فکر میکنند این بخشی از دیپلماسی کارآمد است باید بگوییم که آنها در اشتباه هستند و این یک اشتباه تاریخی است.
عباسی در ادامه تأكيد كرد: وقتی اوباما گفت ما برای مذاکره آماده هستیم، رهبری فرمودند ادبیات مذاکره با پیش شرط و از موضع بالا قبول نیست. این خوب است که ما بدانیم که آمریکا در همه مناسبات خود با تکبر و غرور برخورد میکنند. مثلاً می گویند تحریمها را لغو میکنیم اما بلافاصله اعلام میکنند تحریمهای جدیدی وضع خواهیم کرد. دیپلماسی علوی به تعامل صادقانه قائل است اما آنها از موضع تکبر اسکار را به “آرگو” اهدا کردند.
رجایی فر در پاسخ به این سوال رنجبران که مصادف شدن افتتاحیه این فیلم با پخش فیلم موهون به پیامبر اسلام (ص) را چطور ارزیابی میکنید، اظهار كرد: تقارن این دو مساله تصادفی و انحصاری نیست. این اتفاقی است که برای تقابل فرهنگی با جهان اسلام، مخصوصاً ایران اسلامی همیشه انجام شده است. مثلاً ما بعد از اینکه قطعنامه را پذیرفتیم و جنگ هشت ساله به پایان رسید، بلافاصله و اواخر شهریور ماه کتاب سلمان رشدی منتشر شد. این یعنی بعد از ناکام ماندن تلاش آنها برای زمینگیر کردن مردم ایران، به سراغ جبهه فرهنگی آمدند و جریان سلمان رشدی را شروع کردند. آن ها فکر میکردند ایران بعد از خستگی در جنگ، خودش را وارد یک رویارویی فرهنگی با غرب نمیکند اما این نگاه با آن واکنش اسلامی امام مواجه شد. حکم امام باعث شد فضایی که آنها ساخته بودند، به یک امتیاز برای جهان اسلام تبدیل شود.
تأثيرات “آرگو” بر مخاطب جهاني
وی با اشاره به بعضی از سکانسهای فیلم “آرگو” گفت: چقدر این حرکت از سوی یک فیلمساز زشت و قبیح است که در صحنهای شاه را نشان میدهد که میگوید چه کسی گفته در ایران شکنجه وجود دارد و در صحنه بعد تصویری از امام را نشان میدهد که یک خبرنگار آمریکایی در حال نقل قول ناسزایی از قول انور سادات به امام است. خب وقتی مخاطب جهانی این تصویر را میبینید، جز آن کلمه زشت چه چیزی یادش میماند؟!
رجايي فر تصريح كرد: تا وقتی تصاویری با چنین مباحثی به عنوان یک بحث تاریخی ارائه میشود نمیتوانیم بگویم “آرگو” در ذهن مخاطب جهانی تاثیری ندارد. وظیفه ما این است که وقایعی که با تاریخ فاصله دارد را روشن کنیم.
عباسی در ادامه برنامه با بیان اینکه چنین فضایی بین شوروی و آمریکا یک سری فیلم 007 ساخته شد تا رقابت بین شرق و غرب را نشان دهد، افزود: راکی و رمبو هم در همین مضمون ساخته شد. تقابلی که الان در سینمای ایران و آمریکا وجود دارد، پیش از این بین شوروی و آمریکا هم وجود داشته و چیز جدیدی نیست.
وی ادامه داد: کتاب معروف “بر بال عقاب” در زمینه لانه جاسوسی منتشر و بعد از مدتی در ایران هم ترجمه شد. در این کتاب آمریکاییها دو وجه را در مورد تسخیر سفارت بیان میکنند. اول اینکه چرا در عرف دیپلماسی این کار از سمت ایران انجام شده است؟ جواب این سوال خیلی ساده است، آیا عرف دیپلماسی اجازه میدهد کشوری طرح براندازی کشوری را در خاک خودش طراحی و اجرا کند؟ وجه بعدی این است که میگویند دیپلماتهای ما را به گروگان گرفتهاند و از این طریق مظلوم نمایی میکنند.
تضاد اظهارات عباسي و رجايي فر درباره شكست آمريكا در طبس
عباسی با اشاره به واقعه طبس گفت: آمریکا به طبس آمد و شکست خورد. بعد از شکست آمریکا در طبس سه فیلم ساخته شد که بگوید آمریکا پیروز طبس بود. واقعیت شکست آمریکا در طبس چیز دیگری بود که کمتر بیان شده است. آمریکاییها از موجی که ما شروع کردیم و گفتیم طوفان شن باعث شکست آنها شد، استفاده کردند و طوفان شن را عامل شکست خود معرفی کردند، این درحالی است که علت اصلی شکست آمریکا در طبس مساله دیگری بود.
وي افزود: آمریکا با 8 هلی کوپتر وارد طبس شد و قرار بود این 52 گروگان را آزاد کنند و برگردند. آنطور که به نظر میآید نیروهای آمریکایی که قرار بوده به منظریه قم بروند و از آنجه به سمت ترکیه پرواز کنند. از طرفی این موضوع هم وجود داشته که آمریکاییها تصمیم داشتند بعد از پیاده کردن نیروهای خود در طبس، این هشت هلی کوپتر را در طبس بگذارند و بروند. تیمسار رازقی در بندرعباس به من گفت که سوال ما در همه این سالها این بود که چطور میشود هلی کوپترهای آمریکا اینقدر فرسوده باشد؟!
عباسی اذعان كرد: آنچه که برای ما روشن شد این بود که فرمانده تفنگداران آمریکایي میدانست که قرار است این هلی کوپترها در طبس باقی بماند و به همین دلیل هلی کوپترهای فرسوده را به طبس فرستاد. دلیل اصلی شکست آمریکاییها در طبس هم همین بود و این یک تحقیر برای آنها محسوب میشود. امروز وقتی “آرگو” ساخته میشود، آمریکا روی تحقیری که در طبس اتفاق افتاد، سرپوش میگذارد و این درحالی است که ما میدانیم آمریکا به دلیل اشتباه فرمانده سپاه تفنگداران دریایی خود در طبس شکست خورده است.
رجایی فر در این بخش از برنامه با انتقاد از اظهارات عباسی گفت: من از صحبتهای آقای عباسی حیرت زده شدهام. برای ما قابل قبول نیست که آمریکایی به دلیل اینکه با هلی کوپتر های فرسوده وارد ایران شده است، شکست خورده، چون این موضوع معجزه الهی را در طبس زیر سوال میبرد. بحث طوفان شن یک بحث جدی است. من کسی هستم که اسناد سفارتخانه را دیدهام و با قواعد اداری آنها آشنا هستم. همه چیز آن جا برنامه ریزی شده است.
وي تصريح كرد: آمریکا میخواست حیثیت خود را با آزاد کردن دیپلماتهایش احیا کند، چطور ممکن است که با فرستادن هلی کوپترهای فرسوده دوباره حیثیت خود را در شکست جنگی از دست بدهد؟
ايران با قدرت جهاني رويارو شد
عضو دانشجویان پیرو خط امام در مورد فرموده امام در مورد انقلاب دوم خواندن تسخیر لانه جاسوسی نيز گفت: امام صریحا میفرماید که تسخیر لانه جاسوسی انقلابی بزرگتر از انقلاب اول است. انقلاب اول طی 15 ماه درگیریهای خیابانی انجام شد و با ورود مردم به صحنه به پیروزی رسید. شاه از ایران فرار کرد، امام وارد کشور شد و نظام جمهوری اسلامی تاسیس شد.
وی ادامه داد: تراز انقلاب ما در تسخیر لانه جاسوسی تغییر کرد. تا دیروز دشمن ما شاه بود و از آن روز به بعد دشمن ما آمریکا بود. امام در یکی از سخنرانیهای خود انقلاب اسلامی ایران را با نهضت بعثت پیامبر اسلام مقایسه کردهاند و وقتی میگویند تسخیر لانه جاسوسی بزرگتر از انقلاب اول است، یعنی این انقلاب از نظر گستره جغرافیای از مرزهای ایران خارج شد و ایران با ابر قدرت دنیا یعنی آمریکا رویارو شد. چیزی که در این 34 سال میگذرد چیزی است شبیه به آن 15 ماه درگیری خیابانی که نهایتا به پیروزی انقلاب انجامید.
رجایی فر ادامه داد: هدف آمریکا براندازی نظام ایران است تا بتواند از ایران یک دوست برای خود در خاورمیانه بسازد. همانطور که آن سالها مردم در کوچهها با هم متحد میشدند، در این رویارویی سی و چند ساله کشورهای مختلف به ایران ملحق شدهاند و در مقابل استکبار جهانی ایستادهاند. انقلاب دوم هنوز به پیروزی نرسیده است اما ما در این 34 سال موفق عمل کردهایم و دشمن را به دردسر انداختهایم. ما در نقطهای هستیم که شاه در حال فرار از ایران بود. مذاکره امروز ما با آمریکا، مثل مذاکره امام با شاهی است که در حال فرار است!
عباسی در ادامه برنامه با بیان اینکه خیلی از نگاهها ناظر به این است که نباید فضا را امنیتی و جنگي دید، افزود: واقعیت این است که مساله مهمی که امروز وجود دارد، جنگ نرم است. این چیزی نیست که ایران اصراری بر روی آن داشته باشد و غرب خودش اذعان دارد که هدف اصلی امروز ذهن ها و دلها است. کاری که سینما در این دو حوزه انجام میدهد، بسیار مهم و اساسی است.
وی تصريح كرد: در آرگو میبینیم که مسایل تاریخی جعل شده است، حتی با پذیرش دراماتیزه کرده تاریخ باز هم میبینیم یک پدیده شکبرانگيز را تبدیل به یقین میکنند و یک موضوع یقینی را به شک تبدیل میکنند! امروز جنگ ارادهها جنگی است که به تبع کیفیت کار رسانه در جهان، وجود دارد. این نبرد وجود دارد که چه کسی میتواند ذهن و قلب طرف مقابل را با حب و بغض و مدیریت شک و یقین، تسخیر کند. این تقابل بین ایران و آمریکا، مساله بیداری اسلامی و موقعیت غرب در جهان اسلام است. این موضوع موجب شده که این تقابل از برخورد سخت نظامی به تقابل اراده ها، اندیشه ها و الگو ها تغییر چهره دهد.
وی ادامه داد: غرب از انقلاب اسلامی سیلی خورده است و مردم ایران توانستهاند بدون کمک آنها به موفقیتهای بسیار زیادی در زمینه علم و فناوری برسد. انقلاب به موفقیت رسیده و این حس را در کشورهای دیگر هم به وجود آورده است که شما هم میتوانید از زیر چتر استکبار خارج شوید. ما قبل از “آرگو” اقداماتی انجام دادیم که آنها آمدند و “آرگو” را ساختند و حالا باید ببینیم در آینده چه عملکردی باید داشته باشیم. جا دارد از سینماگرها و سریالسازهای خوبمان تشکر داشته باشم که برخی مراجعه کردند و خواستند به این مقوله بپردازند. من فکر میکنم ما باید به سراغ این مسائل ایجابی برویم.
ساخت سريال “پنجه شكسته” درباره تسخير لانه جاسوسي در سيما فيلم
رنجبران در این بخش از برنامه اعلام کرد که سیما فیلم اعلام کرده مراحل تحقیق و نگارش سریال “پنجه شکسته” که به موضوع تسخیر لانه جاسوسی می پردازد، به پایان رسیده است و از سال 92 تولید آن آغاز خواهد شد.
رجاییفر هم در همین راستا از سریال “يك مشت پرعقاب” تشکر کرد که به شکل محدودی به این مساله پرداخته بود.
وي در صحبتهای پایانی برنامه در مورد اینکه دانشجویان پیرو خط امام، در مسیر شناخت دستاوردها و اهداف تسخیر لانه جاسوسی چه اقداماتی انجام دادهاند، اظهار كرد: امکانات و اختیارات برای افراد مختلف متفاوت است. من به حکم اسلام شغل خانهداری را انتخاب کردم به موازات آن فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را انجام میدهم. فکر میکنم هر کس قدرت انجام کاری را دارد، مسئولیت برایش بیشتر ایجاد میشود. دوست داشتم عزت الله ضرغامی اینجا بود و به عنوان عضوی از دانشجویان خط امام پاسخ میداد چرا با قدرتی که در صدا و سیما دارد هیچ کاری در مورد تسخیر لانه جاسوسی انجام نداده است؟ آیا ساخت چند مستند تکراری کفایت میکند؟ ما انتظار داریم او به صورت جدی به این موضوع بپردازند. آیا فقط باید بگوییم اسناد لانه جاسوسی 90 جلد است؟ آیا نمی توان از این 90 جلد سند چند سوژه خوب براي فیلمسازی پیدا کنیم؟
عباسی هم در پایان برنامه گفت: اگر ما در زمین خودمان و زمین دشمن با قواعد او بازی کنیم، کار درستی نیست. روش امام و رهبری این است که همیشه با قواعد خود بازی کنیم. ما “شکارچی شنبه” داریم که نظام سلطه هیچ وقت تحمل دیدن آن را ندارد. اگر روش نامتقارن را بپذیریم باید به سمتی برویم که نه تنها پاسخ آنها را بدهیم بلکه میدانهای جدیدی را ایجاد کنیم تا آنها بیایند و پاسخ ما را بدهند. ما در موضوع تسخیر لانه جاسوسی به احترام تمام زنان و سیاهپوستان لانه جاسوسی را آزاد کردیم. این یک پیام روشن برای غرب داشت که به آن خوب پرداخته نشده است. تاریخ انقلاب، دفاع مقدس، مساله فلسطین و مقوله مهم بیداری اسلامی چهار شاخه است که رهبری فرمودند که اگر در مورد این چهار شاخه درست عمل شود، یک نوع جهاد اتفاق افتاده است که امیدوارم سینمای متعهد ما نگاه ویژهای به این چهار مقوله داشته باشد.