سرویس بین الملل «فردا»: از شروع بهار عرب در سال گذشته میلادی، فلسطینان جوان به اتفاقات تونس و مصر با حسرت تمام نگریستهاند و اهداف مشابهی را دنبال کردهاند: حالا آنها برای رسیدن به هدف خود تلاش میکنند.معترضین بهصورت سمبولیک زنجیر به خود و همدیگر بستهاند و بیرون زندانی در نزدیکی شهر کرانهی باختری راملا در حمایت از اعتصاب غذا کنندگان جمع شدهاند.
آخرین نامه از طرف طاهر حلاله توسط صلیب سرخ در 29 فوریه به دست همسرش شیرین رسید، چند روز پیش از آنکه وی خوردن هر گونه غذایی را متوقف کند.نامه میگفت: «حکم بازداشت من تاکنون هفت مرتبه تمدید شده است و هنوز مرا به هیچچیزی متهم نکردهاند. دیگر نمیتوانم بیشتر از این تحمل کنم. من دست به اعتصاب غذا میزنم چون این وضعیت برایم تحملناپذیر شده است.»
در زمان نوشتن این مقاله، اگر او همچنان زنده مانده باشد، شصتوهشتمین روزی است که به اعتراض خود ادامه میدهد، دورانی که در آن حلالهی سیوسه ساله هیچچیزی به جز آب و کمی نمک نخورده است.
او و یک زندانی دیگر، بیلا دیاب در وضعیت بحرانی در یک بیمارستان نظامی اسراییل قرار دارند.تنها دو نفر از ده زندانی ایرلندی جمهوریخواه که در سال 1981 دست به اعتصاب غذا زده و در زندان میز درگذشتند توانستند بیشتر از این دو دوام بیاورند.
اما این دو زندانی تنها نیستند – در حدود 1 هزار و 600 زندانی فلسطینی در زندانهای اسرائیل هفتههاست که از خوردن غذا خودداری میکنند (در حقیقت از 5 ماه می 2012 بیش از 3 هزار زندانی به این اعتصاب ملحق شدهاند.) این یکی از بزرگترین اعتصاب غذاها در طول تاریخ بشریت است، و معترضین حامی زندانیان باور دارند که اگر این زندانیان به شهادت برسند، مرگ آنان مدرکی پراهمیتتر از مرگ زندانیان ایرلند شمالی در سی سال پیش خواهد بود.
هفته گذشته را مهمان خانواده حلاله در خانهشان در کاراس بودم، دهکدهای شکوفا در بخش اشغال شدهی کرانه باختری که منظرهای خیرهکننده از کوهستان هِبرون دارد.
اولا تامیمی، دانشجوی بیستوسه ساله و وبلاگنویس از دانشگاه مرکزی کرانه باختری به نام بیرزیت مینویسد: «از شروع بهار عرب در سال گذشته، فلسطینان جوان به اتفاقات تونس و مصر با حسرت تمام نگریستهاند و اهداف مشابهی را دنبال کردهاند: حالا آنها برای رسیدن به هدف خود تلاش میکنند.»
«امروزفکر میکنم به هدف خود رسیدهایم و از طریق وبلاگها و شبکههای اجتماعی خود را سازماندهی میکنیم. اگر کسی به شهادت برسد، وضعیتی دراماتیک خلق خواهد شد. دانشجوها آماده هستند تا بیرون زندانها دست به راهپیمایی بزنند اما هیچکدام از ما حرفی از بمبگذاری یا تیراندازی نمیزنیم. ما مقاومتی بدون خشونت خواهیم داشت، در میان چهرههای آزاد و بیرون زندان هم کسانی دست به اعتصاب غذا خواهند زد، راهپیماییهایی گسترده برگزار خواهند شد و هرگونه همکاری با اسرائیلیها را کنار خواهیم گذاشت.»
حلاله و دیاب در میان شهروندانی هستند که «بهصورت گروهی محکوم شدهاند»، یا عبارتی مشابه برای بازداشت آنان به کار رفته است. این دو از اعضای جهاد اسلامی بودهاند، سازمانی غیرقانونی که همراه با گروههای دیگر، هزاران راکت را در سالهای اخیر از محدودهی حکومتی فلسطینیان – نوار غزه – بهسمت شهرکهای اسرائیلی پرتاب کردهاند.
این دو اتهام عضویت در این سازمان را رد میکنند، مدرکی دال بر عضویت آنان در این سازمان ارائه نشده است و دادگاهی چنین مدارکی را بررسی نکرده است. به گفتهی شیرین حلاله، همسر او شش سال تمام، البته در دورههای مختلف است که بدون اتهام و محکومیت دادگاه رسمی در زندان نگهداری میشود.
شیرین میگوید: «آخرین مرتبه او را در ژوئن 2010 میلادی بازداشت کردند، دو هفته قبل از تولد اولین فرزندمان، یعنی دخترمان لامار. ما آمادهی رسیدن روز تولد او شده بودیم، فکر کنید بر او چه گذشته است که در این مدت به زندان افتاده است! مرتبهی قبل او را 14 روز بعد از مراسم ازدواج ما بازداشت کرده بودند. آنها ظاهراً با دقت تمام روزهای بازداشت را انتخاب میکنند. بچه پدرش را تنها بعد از شش ماهگی خود دیده است. همسر من خانوادهای جوان دارد. چرا باید خواهان مرگ خود بشود؟ او زندگی میخواهد اما دیگر به بنبست رسیده است.»
شاحر، برادر طاهر نیز دست به اعتصاب غذا زده است. این جوان سیوپنج ساله بهخاطر کمک به حملات سازمان یافته علیه اسرائیل به 18 سال زندان محکوم شده است و وی از 17 آپریل در اعتراض به شرایط سخت زندان رژیم صهیونیستی، دست به اعتصاب غذا زده است.
شرایط سخت زندان شامل بر استفاده مکرر از زندان انفرادی – بعضی وقتها برای دورههایی چند ساله – محدودیتهای شدید در بازدیدهای خانوادگی، تعدد دفعات بازبینی کامل بدنی هم برای زندانیان و هم برای بازدیدکنندگان بدون هیچ لباسی میشود. شرایط زندان همچنان تغییری نکرده است.
ندا همسر وی میگوید: »حالا شاحر آزاد شده است ولی شرایط زندان از همیشه بدتر است، زندانیان احساس میکنند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. هفت سال تمام به من اجازهی ملاقات با همسرم را ندادند، وقتی دخترش برای دیدار با او رفته بود، او را بدون لباس جستوجو کرده بودند، او فقط 13 سال داشت. وقتی شاحر را بازداشت کردند، من همین دختر را حامله بودم. او تنها بعد از پنج سالگی توانست پدرش را ببیند. تنها سلاح زندانیان، شکمهای خالی آنان است، همچنین حمایت کامل مردم بیرون از زندان را نیز دارند.»
در کاراس همانند دیگر نقاط کرانهی باختری معترضین هر روز تجمع میکنند تا تاکید بر اعتصاب غذا زندانیان داشته باشند. در این راهپیماییها رهبران سیاسی و خانوادهی زندانیان صحبت میکنند و تمامی این تجمعها یک وجه مشترک دارند: هرچند سیاستمداران فلسطینی سالهاست از هم دور افتادهاند، مخالف هم هستند و شرایط سختی بر روابط آنان حاکم شده است، هرچند حالا حول محور زندانیان اعتصاب کننده، در کنار هم جمع شدهاند.
یافتن تعداد واقعی زندانیان دست به اعتصاب غذا زده کار راحتی نیست، نمیتوان اطلاعات را بهراحتی جمعآوری کرد. هرچند بهرغم محدودیتهای شدید امنیتی، زندانیان همراه هم دست به اعتراض زدهاند، اخبار مخفیانه از زندانی به زندان دیگر منتقل میشوند و بتدریج به دنیای بیرون میرسند.
چند دلیل برای اعتصاب غذای 3 هزار زندانی فلسطینی در زندانهای اسرائیل
مساله زندانیان فلسطینی یکی از بزرگترین تبعات اشغال اسرائیل بر سرزمین فلسطینیهاست. از سال 1967 میلادی، بیش از 700 هزار فلسطینی، یعنی برابر 20 درصد کل جمعیت کرانهی باختری و نوار غزه به زندان محکوم شدهاند. همچنین 40 درصد فلسطینیهای مقیم بخشهای اشغالی فلسطین نیز از این سال تاکنون به زندان افتادهاند.
امروز بیش از 6 هزار زندانی در 17 زندان اسرائیلی و مراکز نگهداری پلیس نگهداری میشوند. در این زندانها بیش از 200 کودک نیز در زندان نگهداری میشوند.
330 فلسطینی بدون حکم محکومیت سالهاست در زندان نگهداری میشوند. در میان آنان 28 عضو مجلس و 3 وزیر سابق نیز وجود دارند.
اسرائیل زندانیان فلسطینی را در دورترین مکان ممکن از خانههایشان نگه میدارد. این کار، نقض واضح بند چهارم کمیسیون ژنو است.
منبع: وبسایت صلح انگلستان