*چندهمسری خوشایند چه کسی؟
_قوانین دکوریک جامعه نیستند.برای تزیین تصویب نشده اند.تک تک آنهابادلیل ومنطق کارآمدیاناکارآمد خاصی آمده اند.بااستنادبراین نکته که عرف خودقانون است بلکه،قوی ترازقواعدمکتوب، درجامعه ایران که اکثریت زنان ایرانی چند همسری رابرای شوهرانشان نمیپذیرندوحتی اکثر خانواده های سنتی راضی به ازدواج دخترشان بامردمتاهل نمیشوند،لزوم وجود قانون چندهمسری ومجوز صیغه برای مردان متاهل برای چیست؟حتی وجود چنین قانونی برای مردان مجرد هم قابل مناقشه است.چرا این قوانین همچنان به قوت خود باقیست و منسوخ نمیشود!؟
آیا توجیه این قانون ضدعرف با دلایل بی اساسی چون زنان بیوه چه کنند؟یا عذر بدتر از گناه؟آیا میشود بر مبنای آمار که مردان بیشتر از زنان درمعرض خطر مرگ هستندعذر چند همسری را برای مردان پذیرفت؟یا هزار توجیه نه چندان غیر منطقی دیگر؟آیا امکان ازدواج زن بیوه بامردمجرد نیست که زن بیوه صرفا برای داشتن حمایت مالی و ارضای نیازهای طبیعی خود شخص سوم رابطه یک زوج شود؟چگونه میتوانند با این قانون احساسات دو یا چندزن را نادیده بگیرند؟به یکی هم کفایت نمیکنندکه چهار همسر؟
آیازمان آن نرسیده که قانونگذار ضمن لحاظ کردن اینکه جامعه ما درحال گذار فرهنگی است،به بازنگری بخشی ازقوانین حوزه خانواده که خود ریشه به تیشه خانواده ایرانی میزندبپردازد؟؟؟
قوانین نسبت به مقتضیات زمان ونیاز جامعه قابل تغییر هستند وقت آن نیست که تدابیر جدیدی درپیش گرفته شود؟کجاست فقه زنده وپویا؟این شرایط اسفناک است،اما همه چیز را هم به گردن قوانین نیندازیم پیش از هر چیز دردل کوچکی با همجسانم دارم…
اینکه در بدترین شرایط ممکن به اختیار خودمان این حقارت رامیپذیریم دیگر گله و شکایت از چه کسی؟ درک میکنم برخی ها واقعا مجبور میشونداما
این سهل الوصول بودن های بی قید و شرط به قیمت داشتن سایه بالای سر؟چرا از ابتدا دخترانی وابسته و در آرزوی ازدواج تربیت میکنیم تا راه سعادت وامنیت خود را به هرقیمتی در زیر سایه حتی یک مرد همسردار فرض کنند؟ریشه این امربسیار پیچیده است اما
بانویک بارهم شده به جای فحاشی به مردان و قانونگذار به خودمان نگاه کنیم که در مورد خودمان چه تصمیمی میگیریم که ؛اگر اوضاع به همین منوال باشد حال امروزمان بدتراز دیروز خواهد بود.
الهه دبیریان