البته رئیس دفتر و سرپرست نهاد ریاست جمهوری با اشاره به اعلام معرفی علی ربیعی به عنوان سخنگوی دولت در صفحه توئیتر خود اعلام کرد: «مراحل نهایی کار و صدور حکم هم در هفته آتی انجام خواهد شد.» محمود واعظی نوشته که «همان گونه که چهارشنبه در جمع خبرنگاران دولت گفتم، مراحل مقدماتی تعیین سخنگوی دولت انجام شد و روز پنجشنبه آقای دکتر ربیعی با رئیس جمهوری دیدار و برنامه خود را تقدیم ایشان کرد.» وی ادامه داده است: «ان شاءالله مراحل نهایی کار و صدور حکم ایشان هم در هفته آتی انجام خواهد شد.»
دولت دوازدهم تا اینجا 10 ماه را بدون سخنگو تجربه کرده است؛ 10 ماهی که پر بود از موقعیتهایی که نیاز به پاسخگویی دولت در آن حس میشد اما کسی نبود که این کار را انجام دهد. در این 10 ماه نامهای متعددی به عنوان گزینههای احتمالی سخنگویی دولت در شنیدهها و خبرهای تأیید نشده مطرح شدند؛ از حسامالدین آشنا و علی جنتی گرفته تا فریدون وردینژاد و محسن حاجی میرزایی. حتی در مقطعی گفته شد که شاید دولت دو سخنگوی مختلف برای حوزههای اقتصادی و سیاسی برگزیند. اما از همان ابتدا همیشه وقتی پای گمانهزنیها پیش میآمد نام علی ربیعی به عنوان محتملترین گزینه مطرح بود. گزینهای که در نهایت با گذشت 10 ماه تثبیت شد. اما سابقه این گزینه تثبیت شده آیا میتواند برای بیست و شش ماه باقی مانده از عمر دولت در جایگاه سخنگویی امیدآفرین باشد؟
علی ربیعی شب 17 مرداد سال قبل میهمان ویژه مراسم انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران بود. درست ساعاتی پس از آنکه با رأی نمایندگان مجلس از وزارت کار برکنار شده بود. او آن شب در جمع اهالی رسانه استان تهران گفت که بعد از 5 سال سکانداری وزارت کار دوباره به جای اصلی خود یعنی رسانه بازگشته است. در 10 ماه فاصله بین آن روز تا انتصاب وی به عنوان سخنگوی دولت هم، ربیعی نه دولت را رها کرد و نه دغدغهاش را به عنوان فردی نزدیک به رسانهها. اواخر مهرماه 97 بود که برخی خبرگزاریها از مسئولیت جدید علی ربیعی در همکاری اش با دولت روحانی خبردادند. بر اساس آن اخبار وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی از سوی رئیس جمهوری عهدهدار مأموریت ایجاد «فضای گفتوگوی اجتماعی» شده بود. پیشتر در زمانی که عهده دار وزارت کار بود نشان داد که به عملیاتی کردنش در حل مسائل اعتقاد دارد؛ همان طور که در اواخر سال 96 در ماجرای تعیین حداقل دستمزد کارگران با برگزاری نشست تخصصی گفت وگوی اجتماعی سه جانبه میان نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت در شورای عالی کار زمینه ایجاد تفاهم میان آنها را فراهم آورد. همان زمان بود که دیدگاهش درباره گفتوگوهای اجتماعی را این گونه ترسیم کرد که «ما نیاز داریم در بسیاری از مسائل در گفتوگوهای اجتماعی نظراتمان به یکدیگر نزدیک شود. منظور مواضع مشترک نیست بلکه منافع مشترک است یعنی نقطهای که همه از آن نفع ببرند.» در این مدت او در قامت مسئولیت جدیدی که پیدا کرده بود نشستهایی را با همین فلسفه ترتیب داد؛ از نشست مشترک رئیس جمهوری برای گفت و گو با سیاسیون جناحهای مختلف گرفته تا نشست مشترک با اقتصاددانان و همین طور نشست با اساتید جامعهشناسی. در همه این نشستها نام علی ربیعی به عنوان بانی جلسه به چشم میخورد.
این پیشینه در کنار سابقه رسانهای علی ربیعی نه تنها میتواند امیدبخش باشد که حتی شاید زمینهای شود برای تجربه دوره متفاوتی از سخنگویی دولت در پاستور. چه اینکه او همزمان با سخنگویی دولت، دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری هم هست؛ جایگاهی که قبلاً به عنوان وزیر کار هم نشان داده که کارویژه این دست ارتباطات را تا چه اندازه مؤثر میداند.
او در 5 سال تصدی وزارت کار به عنوان مدیری متفاوت از کلیشههای مرسوم و فراتر از چارچوبهای اداری موجود ایفای نقش کرده بود. علی ربیعی در آن 5 سال به شکل مشهودی تلاش داشت تا بتواند به شیوههای مختلف، از سفر به گوشه و کنار کشور گرفته تا حضور در جمعهای صنفی و مردمی شیوه دیگری از ارتباط بین مردم و دولتمردان را برقرار کند.
ریشه این نوع رفتار را شاید بتوان در سابقه علمی او جست، جایی که با همین دیدگاه نگارش مقالات علمی چون «نقش ارتباطات در مدیریت بحران» در کارنامه علی ربیعی دیده میشود.
سخنگوی تازه دولت اسفند سال قبل در یک مصاحبه درباره این سؤال که «چرا ما به گفتوگو نیاز داریم؟» به روزنامه ایران گفته بود که «چون گفتوگو اجماع ساز است؛ سوء ظنها را کم میکند و سیاستگذاریها را به متن اجتماع میبرد و آن را معطوف به نیاز واقعی جامعه میسازد. چون هر سیاستی باید به نیازی پاسخ دهد و کارکرد خاص خود را تولید کند.
گفتوگو میتواند سیاستها را از متن جامعه و نخبگان بگیرد و فقدان سیاست های مؤثر را از بین ببرد و گفتوگو میتواند اجرای سیاستها را تسریع کند.
گفت وگو زیرساخت ارتباطات اجتماعی است و به دلیل فقدان گفت و گوی مؤثر شاهد لطماتی هستیم که در ارتباطات مختلف از رابطه میان همسران تا رابطه والدین با فرزندان و از رابطه میان افراد در گروههای اجتماعی تا ارتباط میان نهادهای مختلف در کشور پدید آمده است.»
این دیدگاه اگر در عمل هم پیاده شود میتواند امید بخش شروع دورهای تازه و متفاوت برای حوزه سخنگویی دولت در ارتباط بین مردم و قوه مجریه باشد.جلب اعتماد عمومی و بازگرداندن مرجعیت اخباربهروز نعمتی
سخنگوی هیأت رئیسه مجلس
در شرایطی که سیل شایعات شبکههای مجازی و همین طور شبکههای خارجی واقعیت موجود در کشور و عملکرد دستگاههای نظام را هدف قرار میدهد، پر شدن کرسی سخنگویی دولت خبر خوشحالکننده ای است. هر چند خالی ماندن این صندلی مهم در 10 ماه گذشته نیز خود اتفاقی قابل تأمل بود که متأسفانه زمینههایی را برای شایعهسازان در تولید خبرهای کذب ایجاد کرده بود. در عین حال گزینه انتخاب شده برای این سمت یعنی آقای ربیعی هم با توجه به سوابقی که دارد، میتواند تجربهای جدید در سخنگویی دولت را از خود به یادگار بگذارد.
در شرایط فعلی در کنار جنگ تمام عیار اقتصادی اصلاً بیراه نیست بگوییم که کشور ما در یک جنگ رسانهای و خبری هم به سر میبرد. جنگی که حتی مقدم بر جنگ اقتصادی شروع شده بود و میتوان گفت وظیفه آمادهسازی مسیر برای موفقیت دشمنان در جنگ اقتصادی هم بر عهده سربازان و طراحان این جنگ گذاشته شده است. جنگی که در آن شایعه جای خبر و اکاذیب و تصورات واهی جای واقعیت را میگیرند و تصویری متفاوت از آنچه وجود دارد، از موقعیت کشور و عملکرد نهادهای نظام را ارائه میکنند. در این شرایط توضیح و تشریح واقعی، شفاف و صادقانه فضای موجود کشور برای جامعه از طریق سخنگوی دولت وظیفه خطیری است که باید به آن توجه شود. فضایی که فارغ از بزرگنمایی در تعریفها یا انتقادات از همه ابعاد برای مردم قابل پذیرش و باور باشد.
سخنگوی دولت هم اکنون کارویژهای استراتژیکتر و حیاتیتر از قبل دارد که میتواند حتی همتراز با نقش معاونان و وزرای دولت، برای کشور سرنوشتساز باشد و اصلیترین بخش این کارویژه جلب اعتماد عمومی و بازگرداندن مرجعیت اخبار و گزارشهای مورد وثوق جامعه در حوزه دولت به داخل کشور است. پشتوانه علمی و اجرایی آقای ربیعی حکایت از آن دارد که وی میتواند از این منظر به موفقیتهایی در جایگاه سخنگویی دولت دست یابد.
انسجامبخشی به مواضع دولتیها
عبدالله ناصری
مدیرعامل
پیشین ایرنا
علی ربیعی در بین اعضای دولت دوازدهم، سابقه بیشتری از لحاظ آشنایی و حضور در رسانه دارد؛ هم به جهت رشته تحصیلیاش در دانشگاه و هم از این منظر که خود او از مؤسسین خبرگزاری کار (ایلنا) بوده است. این امر نشان دهنده توانایی او برای امر سخنگویی دولت است اما به شرطی که برنامهریزی درستی با مشورت صاحب نظران و کارشناسان رسانه و ارتباطات داشته باشد. در جایگاهی که علی ربیعی قرار گرفته لازم است که چند نکته را مورد توجه قرار دهد.
اول اینکه حوزه سخنگویی دولت را متمرکز کند. نه به این معنا که وزرا حرفی از اقدامات وزارتخانههای تحت مدیریت خود نزنند بلکه به گونهای باشد که بتوانند به طور منسجم عمل کنند و حرف واحدی از هیأت دولت بیرون بیاید. در 6 سال گذشته به طور پیاپی شاهد انتشار اخبار و اطلاعاتی بودیم که اعضای کابینه به طور ضد و نقیض اعلام میکردند. بنابراین باید سامانه رسانهای در حوزه سخنگویی ایجاد شود و حتماً با حضور در جلسات هیأت دولت در جریان مذاکرات هیأت وزیران قرار بگیرد.
مورد دوم به عدم گفت وگوی رئیس جمهوری با مردم مربوط است. آقای روحانی چندین ماه است که با مردم سخن نگفته است. علی ربیعی به عنوان سخنگوی دولت باید برنامههای مشخصی را برای او طراحی کند تا از این روند بیرون بیاید. نه اینکه هر چند وقت یکبار جلوی دوربین تلویزیون بنشیند و به سؤالات از قبل تعیین شده پاسخ دهد. آقای ربیعی باید برای رئیس جمهوری گفتوگوهای اختصاصی تهیه کند. عادتی که رؤسای جمهور ما دارند این است که یا در کنفرانسهای مطبوعاتی شرکت میکنند یا اینکه در تلویزیون حاضر میشوند و به سؤالات خبرنگاران پاسخ میدهند. این عادت باید کنار گذاشته شود و رئیس جمهور هم با رسانههای مهم داخلی اعم از همسو و غیرهمسو و مخالف گفتوگو کند و هم مصاحبه با رسانههای خارجی برای او طراحی شود.
توصیه نگارنده به علی ربیعی این است که نخستین گفت وگوی مشروح خود را به مسائل مربوط به سیل و میزان خسارتها اختصاص دهد و خیلی عیان و مستند بگوید که دولت برای رفع این مشکل و بازسازی مناطق سیلزده چه برنامهای داشته و به چه میزان منابع مالی نیاز دارد.
در انتظار نخستین نشست
محمدکاظم انبارلویی
سردبیر پیشین روزنامه رسالت
شرایط فعلی کشور به گونهای است که نیاز به پاسخگویی به دغدغه های موجود بیش از پیش احساس میشود. چرا که مردم ایران درگیر یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستند.
در این وضعیت دولت در پیشانی این جنگ قرار دارد و در مواجهه با توطئههای امریکا باید تدبیری بیندیشد تا بتواند به مقابله با آنها بپردازد. طبیعی است که مردم هم سؤالاتی داشته باشند و انتظار هم دارند در برابر پرسش هایی که مطرح می کنند، دولت در نقش پاسخگو ظاهر شود. البته بر کسی پوشیده نیست که بخشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم ربطی به تحریمها ندارد و شکل مدیریت دولت بوده که چنین وضعیتی را رقم زده است.
با وجود این، انتظار میرود که دولت در آن بخشهایی که انگشت ابهام مردم روی آن قرار دارد و سؤالاتی را درخصوص امور اجرایی کشور مطرح میکنند، پاسخگو باشد. جای شکر دارد که فترتی که در انتخاب سخنگوی دولت پیدا شده بود بالاخره پایان یافت.
سخنگویی باید تعیین میشد تا در چنین وضعیتی پاسخگوی سؤالات و ابهامات مردم باشد. آقای علی ربیعی که این سمت را برعهده گرفتهاند، در گذشته مسئولیت های زیادی در این نظام داشته و جای بسی امیدواری است که توفیق لازم را برای اقناع افکار عمومی پیدا کند.
البته داوری نهایی در مورد انتخاب ربیعی به سمت سخنگویی دولت را باید به عملکرد ایشان در نخستین نشست خبری موکول کرد؛ جایی که او قرار است پس از حدود 10 ماه، در مقابل خبرنگاران حاضر شده و به سؤالات آنان پاسخ دهد.
علی ربیعی عصا قورت میدهد؟
محمد مهاجری
سردبیر خبرآنلاین
انتخاب سخنگوی دولت را ما رسانهایها قاعدتاً باید یک خبر خوب تلقی کنیم. آن هم بعد از مدتها که نبودن سخنگو، اطلاعرسانی را با اختلال روبهرو کرده بود. علی ربیعی از روز نخست پیروزی انقلاب، وسط گود بوده است. جایگاههای مهمی داشته و کارهای مختلفی را آزموده است. گاه بر صدر نشسته و گاه خانهنشین بوده است. اما تا آنجا که یادم است، روحیاتش کمتر تغییر کرده است. زود احساساتی میشود؛ عواطف جایگاه خاصی در زندگیاش دارد؛ عصبانی هم میشود… سیاست را از پایینترین پلههای نردبان شروع کرده و به گمانم پلههای زیادی را بالا رفته؛ هوشمندیاش در سیاست تردیدناپذیر است؛ بیشتر چپ سنتی است (که با اصلاحطلبی مرزهای پررنگی دارد) و این خصلت سیاسیاش ریشه در دوران کارگری او دارد. مدیری دوراندیش است و وقتی جایی را اداره میکند، حواسش به همه جا هست. صراحت لهجه و شجاعت دارد. زیر و بالای همه چهرههای سیاسی و غیرسیاسی کشور را میداند. ساختارهای نظام و کشور را میشناسد… حتی بخشی از این ویژگیها میتواند دارندهاش را دارای صلاحیت سخنگویی دولت کند. اما به گمانم آنچه کار او را تسهیل میکند، حضور طولانی او در دنیای رسانه است. به همه اینها بیفزایم مردمداری و رفیق بودن و تواضعش را و نیز خوش قلم و خوش مجلس بودنش را. با این همه از یک نکته برای او میترسم. نگرانم که وقتی کت سخنگویی میپوشد، رفتارش عوض شود. ماله دست بگیرد برای مالهکشی رفتار این وزارتخانه و آن سازمان و بدتر اینکه عصا قورت بدهد و شق و رق راه برود و جوابهای سربالا بدهد. نه اینکه دلش بخواهد چنین باشد بلکه روزگار، مجبورش کند. از همان اولین مصاحبه اش با خبرنگاران فهمیده خواهد شد که علی ربیعی، چقدر شفاف و صریح است. منتظر اولین حضورش میمانم.