دختر جوان ٢ ماه بازیچه نقشه سیاه مرد مامورنما شد
٢ داستان عجیب در پرونده سیاه

 

شهروند| پسرجوانی که در برابر اتهام آزار و اذیت و انتشار فیلم‌های سیاه از دختر جوان قرار گرفته، ادعا می‌کند که هیچ اجباری در این پرونده وجود نداشته و تصاویر صحنه‌های آزار و اذیت را برای رسیدن به پول میلیونی که به دختر جوان قرض داده، منتشر کرده است.
اوایل اردیبهشت‌ماه امسال بود که دختر جوان در خیابان پاسداران درحال پیاده‌روی بود که چند پسر جوان برای او ایجاد مزاحمت کردند.
شیدا ابتدا به حرف‌ها و رفتارهای چند پسر جوان بی‌تفاوت بود اما آنها دست‌بردار نبودند و قدم به قدم در تعقیب دختر جوان بودند تا این‌که لحظاتی بعد مرد جوانی که راننده خودروی شاسی‌بلند بود، با دیدن این صحنه و برای کمک دختر جوان دست به کار شد.
مرد شیک‌پوش از خودرویش پیاده شد و به سمت چند پسر جوان رفت و پس از یک درگیری کوتاه و شلوغ‌کاری افراد مزاحم بی‌خیال ماجرا شده و مسیرشان را تغییر دادند.
مرد شیک‌پوش در ادامه برای این‌که جوانمردی خودش را ثابت کند، از دختر جوان خواست تا سوار بر خودرویش شود تا او را به خانه برساند.
شیدا که نمی‌خواست دیگر در محاصره پسران مزاحم گرفتار شود، پیشنهاد مرد شیک‌پوش را پذیرفت و سوار بر خودروی لوکس شد و در همان ابتدا مرد جوان خود را آرمان و مامور پلیس معرفی کرد.
دختر جوان خیلی زود به آرمان اعتماد کرد و درحالی ‌که پسر جوان با چرب‌زبانی‌هایش شیدا را سرگرم حرف‌هایش کرده بود، ناگهان شیدا خود را در مسیر بزرگراه تهران- قم دید و وقتی به جوان اعتراض کرد، او خواست تا ساکت باشد و
حرف اضافه‌ای نزند.
شیدا با جیغ و فریادهایش از مردم کمک می‌خواست اما هیچ‌کس صدای دختر جوان را از داخل خودروی درحال حرکت نمی‌شنید تا این‌که خودرو شاسی‌بلند وارد خانه‌ای شد و آرمان که از قبل این نقشه شوم را طراحی کرده بود، با تهدید دختر جوان را اسیر نیت سیاه خود کرد.
آرمان پس از اجرای نقشه‌اش دختر جوان را که به او پناه آورده بود را سوار برخودرویش کرد و به سمت خانه‌اش در شمال تهران برد اما در میان راه درباره فیلمبرداری از صحنه‌های سیاه رابطه‌اش با دختر جوان حرف زد و او را تهدید کرد که اگر درباره این ماجرا به کسی حرفی بزند، زندگی را سیاه و آبرویش را با انتشار این فیلم‌ها در شبکه‌های مجازی خواهد برد.
شیدا پس از رهایی فکر می‌کرد که دیگر از دست مرد مامورنما نجات پیدا کرده اما آرمان دست ‌بردار نبود و در دو نقشه دیگر و با تهدید فیلم‌های ضبط‌کرده‌اش دختر جوان را تسلیم نیت شوم خود کرد و در یکی از اقداماتش طلاها و پول‌های دختر جوان را سرقت کرد.
همدستی برای زورگیری از مردان هوسران
دختر جوان از ترس آبرویش همه خواسته‌های آرمان را به اجرا رساند اما وقتی در برابر آخرین خواسته مرد مامورنما قرار گرفت،از همکاری با وی صرف‌نظر کرد و درحالی ‌که پسر جوان او را تهدید به انتشار فیلم و عکس‌های سیاه می‌کرد، به خواسته‌اش جواب منفی داد.
آرمان برای اجرای نقشه اخاذی از مردان هوسران از شیدا خواسته بود که با پوشیدن لباس‌های شیک و آرایش زیاد در شمال تهران به انتظار خودروهای لوکس بایستد و به بهانه این‌که خودرویش خراب شده، با مردان و جوان‌های پولدار طرح دوستی بریزد و پس از این‌که سوار بر خودروی آنها می‌شود، آرمان در نقش شوهر وی جلوی راه آنها را گرفته و با نقشه شکایت از مردان هوسران اقدام به اخاذی از آنها کند.
شیدا دیگر نمی‌خواست تسلیم بازی‌های آرمان شود و پذیرفت تا برای رهایی از دست این جوان شیاد طعم بی‌آبرویی را به جان بخرد که در این مرحله مرد مامورنما با توجه به این‌که شماره تماس بیشتر خانواده و اقوام شیدا را داشت، اقدام به انتشار فیلم‌های سیاه این دختر جوان کرد.
دختر جوان در این مرحله پای در اداره پلیس گذاشت و از ماجرای آدم‌ربایی و اقدام سیاه پسر جوان که زندگی را برای او سیاه کرده بود، اعلام شکایت کرد و همین کافی بود تا تیمی از ماموران پلیس پایتخت برای دستگیری این جوان تبهکار وارد عمل شوند.
تجسس‌های پلیسی برای دستگیری آرمان کلید زده شد و ماموران با دراختیارداشتن مخفیگاه آرمان که در جنوب تهران بود، عملیات دستگیری را آغاز کرده و پس از تحت‌نظر قراردادن خانه این جوان مامورنما در اقدامی غافلگیرانه وی را دستگیر کردند.
آرمان زمانی که در برابر ماموران قرار گرفت، ادعای عجیبی را پیش‌روی ماموران قرار داد و گفت: آزار و اذیت دختر جوان به اجبار نبوده و شیدا با خواسته خودش پای در خانه او گذاشته اما وقتی دیدم شیدا قصد ندارد پول‌هایم را پس بدهد، اقدام به انتشار فیلم‌های سیاه او کردم.
آرمان ادامه داد: چندی قبل شیدا ادعا می‌کرد که به پول زیادی نیاز دارد و من نیز برای کمک ٢٠‌میلیون تومان به صورت قرضی در اختیارش قرار دادم اما پس از مدتی که خودم به پول نیاز داشتم، از شیدا خواستم تا پول میلیونی را پس دهد اما او به حرف‌هایم توجهی نمی‌کرد که مجبور شدم برای پس‌گرفتن ٢٠‌میلیون تومان او را تهدید به انتشار فیلم‌هایش کردم اما بی‌فایده بود.
وقتی دیدم شیدا به هیچ عنوان قصد بازگرداندن پول را ندارد، تصمیم به انتشار فیلم‌های سیاه کردم و قصد داشتم با این کار به او درس عبرت بدهم و شاید به این شیوه پول‌هایم را پس بگیرم.
بنا به این گزارش، به دستور بازپرس پرونده تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران برای تحقیقات و افشای راز این دو داستان عجیب وارد عمل شده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *