به گزارش «تابناک»، هرچند جشنواره امسال به سبک فستیوالهای معتبر خارجی با مراسم فرش قرمز برگزار شد، ولی به مانند این فستیوالها با یک مراسم جذاب اختتامیه پایان نیافت و مانند هر سال در سالنی که آکنده از علاقهمندان به سینما بود، در عین بی سلیقگی برگزار شد و مانند سالهای گذشته، مردم امکان دیدن این مراسم از تلویزیون را نداشتند؛ اما چرا ما امکان دیدن جشنهای اینچنین را در تلویزیون نداریم؟!
پخش مستقیم (بخوانید با دیرکرد) این برنامه از شبکه «آی فیلم» نیز با بیسیلقگیهای فراوان و کیفیت پایین فیلمبرداری همراه بود که ندیدنش بهتر از دیدن آن بود.
اکنون کافی است که یک هفته پس از برگزاری مراسم اسکار در خیابانهای تهران به دنبال دی وی دیهای این مراسم بگردید. خیلی راحت امکان دسترسی به ویدئوهای این مراسم خواهد بود. بی گمان، تقاضای مخاطبان داخلی برای دیدن مراسمی از این دست، کم از دیدن مراسم اختتامیه اسکار نیست، به ویژه اینکه دستاندرکاران این جشن، ستارههای سینمای خودی هستند که طرفداران بی شماری در میان مردم دارند، ولی این رویداد تا کنون رخ نداده است.
ولی اکنون که تصمیم به پخش مستقیم این مراسم از یکی از شبکههای تلویزیونی گرفته شده، چرا بدون هیچ گونه آگاهیرسانی خاصی، این مراسم را از شبکه آی فیلم پخش کردند؟ این در حالی بود که در بخشهایی از این برنامه، یک کارشناس به زبان عربی همراه با دوبله فارسی (!) در میان پخش برنامه، مصاحبههایی را انجام میداد که البته در ادامه پخش این روند اصلاح شد.
ولی همچنان این پرسش باقی است که چرا تلویزیون برای پخش این مراسم ـ برای نمونه ـ شبکه ملی را که مخاطب مشخصی از اقشار جامعه دارد، برنگزیده و این کار بی سابقه را از شبکهای که یکی از زبانهایش عربی است و با هدف جذب مخاطب در میان کشورهای عرب زبان راهاندازی شده، برگزیده است؟!
چرا مخاطبان داخلی که مهمترین منبع تأمین هزینههای تلویزیون از طریق پرداخت آبونمان هستند، نمیتوانند مراسمی اینچنین را ـ که همه عوامل آن ستارههای سینمای ایران هستند و تلویزیون و سینما به ایفای نقش پرداختهاند ـ ببیند و سهمشان از جشنهای ملی و مذهبی در تلویزیون، دیدن خوشمزگیهای مجریهای به ظاهر بامزه تلویزیون است!
بحث اصلی این است که پخش مراسم اختتامیه جشنوارهای که برگزار کنندگانش دولتی هستند و عواملش همه در درون ایران فعالیت میکنند، هیچگاه نباید در یک شبکه خاص تلویزیونی ـ که پوشش سراسری ندارد ـ پخش شود، بلکه باید در صورت پخش، این حق را برای همه مخاطبان ایرانی قایل شد که در صورت تمایل، بتوانند از این برنامه بهره گیرند.
در پایان باید گفت، دستاندرکاران برگزاری این جشن بزرگ و جشنهایی از این قبیل، بد نیست غیر یاد گرفتن برگزاری فرش قرمر، مراسمی از این دست را که البته در نوع خود کار جذابی است، اندکی به سلیقه مخاطب داخلی هم اخترام بگذارند و با ذایقهسنجی مناسب، جای جشنهای ملی از این دست را در میان مخاطبان داخلی باز کنند.
به هر حال و با همه این انتقادات، همین که ضرورت پخش تلویزیونی چنین جشنوارهای در میان مسئولان احساس شده است، خود به نوبه خود جای تقدیر دارد. بیسلیقگی و پوشش ندادن عمومی برای مردمی که علاقهمندند، نواقصی هستند که شاید با تذکراتی اینچنین در سالهای آینده رفع شود.