پنج سال است که انتحاریها منفجر میشوند و مردمی بیگناه به رگبار بسته میشوند. فیلمی از قتل عام 200 کودک منتشر میشود. به فاصله چند روز در حملات تروریستی در جنوب بیروت بیش از 250 نفر کشته و زخمی میشوند. اما گویا خون اینها دیگر رنگی برای دنیا ندارد. یا دیده نمیشوند یا دیگر چشمها به دیدن آن عادت کرده است…
به فاصله کوتاهی، سران کشورهای جهان خود را به پاریس میرسانند تا در راهپیمایی وحدت علیه تروریسم شرکت کنند. نتانیاهو هم در این راهپیمایی شرکت میکند!


اما هفته گذشته فیلم دردناک دیگری هم منتشر شد. گفته شد تروریستهایی که 2500 فرانسوی هم در بین آنهاست، 200 نفر را که کم سن و سال هم به نظر میرسند، دست بسته و برهنه روی زمین ردیف کردهاند. همه را به رگبار میبندند. صحبت از قتل عام 1700 دانشجوی دانشکده نظامی در اسپایکر یا قتل عام مردان موصل و به غنیمت بردن زنان و دخترانشان نیست. 200 نوجوانی که باید در کوچه پس کوچههای عراق یا شام بازی میکردند و تحصیل، قتل عام میشوند. بازهم آب از آب تکان نخورد. نه کسی محکوم میکند، نه پیام تسلیتی میدهد، نه عزای عمومی اعلام میشود و نه کسی وعده «انتقام بیرحمانه» به تروریستها میدهد. گویی از رگهای این کودکان خون جاری نمیشود، یا این خونها دیگر رنگی ندارند… ظاهرا اعداد دیگر مفهوم مطلق ندارند. دیگر 200 بزرگتر از 129 یا حتی 12 نیست. یعنی 200 نفر که در یک روز به رگبار بسته شدهاند کمتر از 12 کشته حادثه شارلی ابدو هستند که سران کشورها برایشان راهپیمایی وحدت در برابر تروریسم برپا نمیکنند.
ظاهرا این افراد حتی در زمره «بشر» هم قرار نمیگیرند که «حق و حقوقی» داشته باشند و کسی تابلوی «حقوق بشر» برایشان بلند کند و به خونخواهی آنان خواستار ائتلاف و تحریم و نشست اضطراری فلان شورا و فلان سازمان شود.
جمعه شب، بازهم فرانسویها بیخواب شدند. این بار تلفات بیشتر شد. آمار کشتهها تا 129 نفر اعلام شده است که احتمال افزایش آن نیز زیاد است. رئیس جمهور فرانسه وعده «انتقام بیرحمانه» میدهد. آمریکا و انگلیس و ناتو اعلام میکنند که تا آخر در کنار فرانسه هستند؛ برای مبارزه با تروریسم. 129 نفر تلفات زیادی است و حادثه تروریستی هم در هر کجا که باشد مذموم و محکوم.آقای دکتر روحانی هم پیام تسلیت و محکومیت این حادثه را به سرعت به همتای فرانسوی خود میفرستد. رئیس جمهور کشورمان هم اندکی بعد به یاد حادثه یک روز قبل از آن در بیروت میافتد و برای آن هم پیام تسلیتی میفرستد؛ با یک روز تأخیر و بعد از پیام تسلیت به همتای فرانسوی.

ظاهرا بعضی خونها دیگر رنگ سابق را ندارند…بعضی پررنگتر شدند و برخی آنقدر بر زمین ریخته شدهاند که دیگر رنگی بر آنها نمانده است… اروپاییها و غربیها هنوز هم «گرانفروشی» میکنند: