هـراز نـیـوز: بدون تردید شما نیز نام شرخرها را شنیده اید، کسانی که به هیچ صراطی مستقیم نیستند و به هر طریق ممکن سعی در وصول طلب افرادی دارند که قادر به پرداخت بدهی خود نیستند.
در گذشته ای دور افراد شرخر عمدتا کسانی بودند که به شرارت معروف بوده و کافی بود تا وظیفه طلب به آنها واگذار شود و آنها بلایی سر بدهکار می آوردند که به طرفة العینی بدهی خود را پرداخت می کرد تا آبروی خود را حفظ کند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم این روزها شرخری به یک شغل تبدیل شده و دیگر نیازی نیست تا طرف قلدر باشد تا بتواند طلب دیگران را وصول کند، کافی است این افراد کمی به راهکار های قانونی آشنا باشند و آنوقت دمار از روزگار بدهکار و خانواده اش در بیاورند.
آرش سیفی حقوقدان و استاد دانشگاه در این باره به مهام نیوز می گوید: در چند سال اخیر و به دلیل شرایط بد اقتصادی مناسبات تجاری دستخوش تغییرات جدی شده و بسیاری از تولید کنندگان به دلایل مختلف ورشکست شده و قادر به انجام تعهدات خود نیستند و شاید به همین دلیل است که آمار چک های برگشتی در سیستم بانکی کشور وحشتناک است.
وی اضافه می کند: وقتی چنین شرایطی در جامعه پیش می آید آنوقت نوبت افراد موسوم به شرخر است که با در اختیار قرارگرفتن چک های افراد ورشکسته آنها را در شرایط بدی قرار می دهند و متاسفانه در شرایط حاضر و به دلیل سود آور بودن این کار بسیاری از کسانی که بعضا مجرمان سابقه دار نیز هستند وارد این عرصه شده و اقدام به وصول چک های برگشتی می کنند.
این حقوقدان تصریح می کند: شرخر ها افرادی هستند که علاوه بر وصول چک در زمینه های دیگری نیز از جمله ضرب و جرح دیگران و یا دیگر اعمال مجرمانه از آنها استفاده می شود.
احمد نبوی مرد سالخورده ای که از قدیمی های تهران است در ارتباط با شرخرها به مهام نیوز می گوید: زمان قدیم در تهران افراد شرخری بودند که عمدتا در محله جمشید و اطراف گمرگ تهران پرسه زده و با دریافت مقداری پول هر کاری را انجام می دادند.
وی اضافه می کند: برای نمونه فردی به نام نادر در این منطقه زندگی می کرد که مدام در مسیر زندان رفت و آمد می کرد و این فرد سال تا سال هم حمام نمی رفت و بوی بدی می داد و اگر کسی از فردی طلب داشت نادر را سراغ او می فرستاد و این فرد نیز چنان مزاحمتی برای آن فرد ایجاد می کرد که در همان مرحله اول طلب فرد اجیر کننده را وصول می کرد.
بنا بر این گزارش آمارهای رسمی بانک مرکزی حکایت از آن دارد که در 9 ماهه امسال 4 میلیون و 456 هزار برگ چک برگشت خورده و با بررسی این میزان چک ارزش آن 50 هزار میلیارد تومان اعلام شده است. موضوعی که نیازمند توجه و تامل جدی است. اما روی دیگر سکه نیز حکایت از آن دارد گذشته از چک های برگشتی بخش دیگری از بدهکار های مربوط به سیستم بانکی است که در این میان برخی از بانک ها نیز برای طلب وصول خود دست به دامن شرخرها شده و در پوشش تشکیل یک شرکت که نام وصول مطالبات را نیز یدک می کشد اقدام به وصول مطالبات خود می کنند. در همین ارتباط و بر اساس تحقیقات تنها یکی از بانکهای کشور بیش از 1400 نفر را در این شرکت در اختیار دارد تا از آنها برای دریافت مطالبات خود استفاده کند.
بنا بر این گزارش استفاده از شرخر ها چه بخواهیم و چه نخواهیم ادامه دارد و می توان آنها را در اطراف و راهرو های دادسرا ها مشاهده کرد.شرخر
بررسی ها نشان می دهد ، دستمزد این افراد بستگی به مبلغ چک دارد و گاه برخی از طلبکاران که دیگر امیدی به دریافت پول خود ندارند این چک ها را به قیمت های ناچیزی به این افراد می فروشند و برخی از این افراد از ورزشکاران رشته بدنسازی و یا کشتی هستند که با هیکل تنومند خود عملا موجب وحشت بدهکار می شوند.
در همین ارتباط با یکی از شرخر ها با شرط آن که نامی از او برده نشود گفتگو کرده ایم که در ادامه این گزارش می آید.
• چرا به شما می گویند شرخر؟
– خوب این اسم از قدیم مانده و افرادی را که چک وصول می کنند شرخر می گویند.
• ماهی چقدر در آمد داری؟
– بستگی دارد ماهی چهار ، پنج میلیون و گاهی هم بیشتر
• طلب را چگونه وصول می کنی؟
– با زور چون در این دوره زمانه کسی با زبان خوش به آدم پول نمی دهد ، آنقدر مزاحم طرف و خانواده اش می شویم که مجبور می شود بدهی اش را بدهد . این کار خیلی هم آسان نیست باید خونه طرف را پیدا کنی و گاهی هم دعوا کنی و هزار و یک دردسر دیگر
• فقط چک وصول می کنی؟
– نه بابا هر کاری باشه انجام می دهم فقط پول باشه تا به حال بیش از 10 سگ دزدیده ام.
• چرا سگ؟
– طرف آمده بود سراغم می گفت سگ همسایه ما اذیت می کند من هم کمین کرده و سگ را میدزدم !
• سگ ها را چه می کردی؟
– دو سر سود است می فروختم!( می خندد)
• شده دلت برای بدهکاری بسوزد؟
– خوب آره یک بار یک کفاش چک داشت و ورشکست شده بود وقتی خونه اش رفتم دیدم روی موکت است و بچه هایش هم لباس های پاره پوشیده بودند ، دلم سوخت و چکش را پاره کردم و به صاحب چک هم گفتم آن را گم کردم.
• سابقه هم داری؟
– اره دو سه باری به اتهام زورگیری زندان رفتم ، اما بعدش اومدم توی این کار باور کنید اسمش بد است ، اما در آمدش زیاده…./مهام
چه جالب….
خدا خیرش بده قانون که صد سال طول میکشه کاری کنه تازه از بس کاری نکرده بدهکار باکش نیست