عده زیادی از افراد دور خانمی را گرفتند که گفته می شد تک و تنهاست و همراهی ندارد.افراد در حالی که دور خانم را با چادر در خیابان برمینگهام گرفته بودند همه خنده بر لب منتظر رسیدن امبولانس بودند.

هنگامی که خانم جلو فروشگاه پریمارک درد زایمان او را فرا گرفت فروشنده فورا چند تکه پارچه آورد و دور او را محاصره نمودند تا خانم در ارامش به وضع حمل خود ادامه دهد.
هنگامی که آمبولانس رسید فرزند هم به دنیا امده بود.مادر روی برانکارد حمل شد و نوزاد نورسیده به داخل امبولانس برده شد. یکی از شاهدان می گوید جلو فروشگاه داشتم می رفتم که دیدم عده زیادی دور خانمی جمع شده اند.در ابتدا فکر کردم معرکه گیری خیابانی است اما هنگامی که نزدیکتر رفتم دیدم خانمی زایمان کرده است.
دخترش کنارش گذاشته شده بود. اثری از تجهیزات پزشکی نبود. افراد همه خوشحال بودند. اما جفت هنوز بیرون نیامده بود.البته مدت زیادی طول نکشید که آمبولانس رسید.
امکاناتش از بیمارستان امام علی بیشتره
…
به قول یه بزرگی که میگفت، تولد هر بچه ای نشان دهنده این است که خدا از ما آدم ها هنوز روی بر نگردوند…/ بیچاره بچه که این جمعیت شگفت زده رو دید وگریه اش بیشتر شد.
چقدر ناشکری بازم تو بیمارستان تو سایه بودی. خودشم کسی تو رو دید نمیزد.اون بدبخت دورشم پارچه کشیده بودند ولی بازم مردم سرک میکشیدن