آنچه که در حال وقوع است، این بوده که معتقدان به این موضوع اخیراً اقدام به ساخت اتاقکی کرده و با تزئین و زرق و برق آن به دنبال کسب درآمد بیشتری هستند.
زنی در این شهرستان در اتاقکی با دو پارچهای که بر روی آن قرآن و کتب ادعیه قرار داده و دو عروسک هم کنار دستش بوده، مدعی است که از عالم غیب به او الهام شده که این مکان قبر دو امامزاده است و بنا به گزارشات رسیده، از این راه سوءاستفاده های مالی نیز کرده است.
وی، حدود 20 سال قبل نیز ادعا کرده بوده که خواب دیده در گوشه ای از حیاط منزلش پسر بچهای در حال سنج زدن و مردی هم در حال دُهل زدن است. مجدداً این زن در ادعایی جدیدتر و بی پایه، اظهار داشته که یک برآمدگی سیمانی در حیاط منزلش وجود دارد که بلاتشبیه، مقبرهی دو امامزاده ای است که صاحب کرامات هستند.
ادعاها و دور گرفتن این زن که گویی تازه به اوج خود رسیده، پس از گذشت زمانی از آن مکان به عنوان محل تدفین «بیبی زهره، دختر امام موسی کاظم(ع)» و «همسر امام سجاد(ع)» یاد کرده است.
نکته جالب توجه و قابل تأمل در خصوص این زن و ادعاهای خیالی اش این است که گروهی از مردم ساده دل به منظور شفا و دست بوسی به منزل او می روند و هدایا و نذوراتی تقدیم او می کنند.
پس از گذشت چند سال از این موضوع، یکی از اقوام این زن اقدام به ساخت منزلی در پشت خانهی آنها کرده که به دلیل این که تنها مسیر رفت و آمد آنها از روی همین قبور فرضی بوده، این زن در اقدامی جالب تر، محل جدیدی برای قبور انتخاب کرده است.
آنچه که در حال وقوع است، این بوده که معتقدان به این موضوع اخیراً اقدام به ساخت اتاقکی کرده و با تزئین و زرق و برق آن به دنبال کسب درآمد بیشتری هستند.
این ادعاهای پوشالی از جانب زنی در روستای اسلام آباد میاندورود ابراز می شود که گویی در سایه غفلت متولیان و دستگاه های امنیتی و فرهنگی در حال ترویج فرهنگ خرافه پرستی بوده و با تحریک احساسات مردم و دست مایه قرار دادن باورها و اعتقاداتشان درصدد بهرهبرداری است؛ اتفاقاتی که شاید در درازمدت مشکلاتی را در اعتقادات و باورهای دینی مردم ایجاد کند.
گفتنی است، چندسال پیش نیز اهالی یک روستا در میاندورود مدعی شده بودند که امام زمان(عج) در آنجا حضور دارد و بر درختی تکیه دارد و شیره قرمزی که از درخت خارج می شد را دست مایه قرار دادند و با تبلیغات گسترده مردم دسته دسته و گروه گروه مردم از نقاط مختلف استان برای گرفتن شفا ! به آن درخت کذایی، دخیل می بستند و انتظار شفا داشتند؛ بعد از چندی مشخص شد که داستان آن چیز دیگری بود.
از مسئولان ذیربط انتظار می رود نسبت به این موضوعات که آثار جبران ناپذیری دارد و احساسات و اعتقادات مردم تحت الشعاع قرار می گیرد، برخوردی جدی شود.بلاغ
آقا اداره اوقاف رو شریک کنید تو درآمد قضیه حله…
داستان امازاده بیژن سابق نور که با ابتکار ااداره اوقاف امازاده بی جن نام جدیدش شد رو مگه فراموش کردید؟
من هنوز هم موندم اگه این داستان واقعا اتفاق افتاده باشه دلیل علمی و زبان شناسی این تغییر نام چه بوده؟
بیژن بر اساس چه فاکتور زبان شناسی و فقه اللغه ای تبدیل به بی جن شده؟
اداره اوقاف نور پاسخ بدهد تا مستدل و علمی بهشون ثابت کنم که کجاها رو خطا رفتند. و بگم چرا و منظورشون چی بود..