ماجراهای پیش آمده برای سعید شیرینی موجب شد خبرنگار بانک ورزش با تلفن همراه مدیرعامل سابق پرسپولیس تماس بگیرد تا خبر بازداشت شیرینی را پیگیری کند.
محمد رویانیان تلفنش را دایورت کرده بود تا ناخواسته با برادر رویانیان هم صحبت شویم. مهدی رویانیان، برادر مدیرعامل سابق حسابی از او دلخور است و با شنیدن نام محمد رویانیان کمی عصبی میشود و میگوید: از قدیم میگفتند با پاسبان رفیق باش تا در رفاه باشی اما من برادرم رویانیان است و هیچ چیزی از رفاه ندیدهام. به هرکس می گویم برادر رویانیان هستم میگوید «پس نونت تو روغنه!»وقتی از برادر سردار رویانیان در مورد سعید شیرینی و چند فرد دیگری که با رویانیان به فوتبال آمدند، سوال کردیم، گفت: هیچ کدام از این هایی که اسم بردید نمیشناسم. من راننده کانتر هواپیما هستم. چه کسی باورش میشود برادر رویانیان راننده باشد؟ ولی من سالهاست که کارم همین است و هیچ استفادهای هم از نام برادرم نداشتم.
The numbers are damning.mcm bookbag Dès ce jour, c’est l’image qui mène la danse.portafoglio prada This study identified a crucial time period during which inpatients are more likely to die,” write the researchers.prada bag
The first indication that things would be different this time around came when the Jordanians stunned Iraq 2 0 in their opening game, a result they proved was no fluke by beating China PR 2 1 in Amman four days later.prada bag Attending film school in Vancouver this winter, he managed to get a look in front of the Lions through the help of UBC assistant coach Paul Orazetti.michael kors uk handbags
چند سال پیش که تو دانشگاه قم تحصیل می کردم پدر آقای رویانیان اونجا به عنوان پیمانکار ساده ساختمانی کار می کردند. مرد شریف و افتاده و خوش صحبتی بودند. وقتی فهمیدن مازندرانی هستیم خیلی باهم دوست شدیم و هر وقت می اومد یه سری بما می زد و لهجه ی غرب استانی خاص و شیرینی داشت که واقعا لذت بخش بود همصحبتی با ایشون… الان بعد از دوازده سیزده سال خبری ازشون ندارم. انشاله هر جا هستند موفق و میود باشند.. پسرشون در چهره کپی پدر گرامیشون هستند. اما در عمل و رفتار از زمین تا آسمان تفاوت دارند..حداقل در رفتار حرفه ای.
چند سال پیش که تو دانشگاه قم تحصیل می کردم پدر آقای رویانیان اونجا به عنوان پیمانکار ساده ساختمانی کار می کردند. مرد شریف و افتاده و خوش صحبتی بودند. وقتی فهمیدن مازندرانی هستیم خیلی باهم دوست شدیم و هر وقت می اومد یه سری بما می زد و لهجه ی غرب استانی خاص و شیرینی داشت که واقعا لذت بخش بود همصحبتی با ایشون… الان بعد از دوازده سیزده سال خبری ازشون ندارم. انشاله هر جا هستند موفق و میود باشند.. پسرشون در چهره کپی پدر گرامیشون هستند. اما در عمل و رفتار از زمین تا آسمان تفاوت دارند..حداقل در رفتار حرفه ای.