ماریا جوهری دختر 17 ساله که در انفجار اخیر حومه جنوبی بیروت جان خویش را از دست داد در صفحه شخصی اش در فیس بوک نوشته بود که که از سه انفجار قبلی جان سالم به در برده است و نمی داند سرنوشتش در انفجار چهارم چیست.

علی قادری در عصر ایران در این باره نوشت: چندی پیش “نقیس نقاش” مدیر مرکز مطالعات بین‌المللی امان در مصاحبه با شبکه خبری المیادین بحران سوریه را به آتشفشانی تشبیه کرد که بالاخره فعال شد.

 

آتشفشانی که عامل تحریک کننده آن منافع متضاد سیاسی بازیگران خاورمیانه است که لایه‌های مذهبی و طایفه‌ای را نه تنها در سوریه که در همه خاورمیانه به نقطه آشوب رسانده است.

 

شاید برای بخش عمده افکار عمومی ایرانی که شکاف‌های طایفه‌ای و مذهبی را در سطح سیاسی و اجتماعی تجربه نکرده و پایه‌های تحلیلی آن در فضای خالی ارتباط ایرانی-عربی تکوین یافته است درک واقعی آنچه که در پیرامون عربی ما رخ می‌دهد را مبهم ساخته است.

 

آنچه در کشورهای عربی رخ داد و در حال رخ دادن است به هیچ عنوان انقلابی برای دموکراسی نبوده و نیست چه اینکه عنوان دموکراسی هیچ سنخیتی با فرهنگ و ساختار اجتماعی عربی ندارد.

 

چگونه می‌توان باور کرد که مصر عربی علیه دیکتاتور انقلاب کند و پس از عبور از کابوس اخوانی، خواهان بازگشت ژنرال‌ها به کاخ ریاست جمهوری باشد؟ چگونه می‌توان باور کرد که قانون اساسی سی و چند درصدی، قانون اساسی انقلاب است؟!

 

چگونه می‌توان باور کرد این آشوب ویرانگر که مفهوم ملت را در کشورهای مبتلا چند پاره کرده است یک بهار عربی است؟ مصری، سوری، تونسی و لیبیایی تا چه اندازه درباره آینده کشورشان، اتفاق نظر دارند؟

 

چگونه می‌توان باور کرد که آنچه در سوریه در حال رخ دادن است قیام برای آزادی است که اساسا عنوان دموکراسی هیچ سنخیتی با بندربن‌سلطان، جیش الاسلام و سپاه القاعده در بلاد شام ندارد.

 

جبهه النصره و داعش در لبنان نیز اعلام موجودیت کرده‌اند، این یعنی افزایش انفجارها و عملیات‌های انتحاری بیشتر در این کشور که قربانیان آن فقط اهالی حومه جنوبی بیروت نیستند چرا که TNT و C4 تفاوتی میان شیعه و سنی قایل نیست.

 

ماریا جوهری دختر 17 ساله که در انفجار اخیر حومه جنوبی بیروت جان خویش را از دست داد در صفحه شخصی‌اش در فیس‌بوک نوشته بود که که از سه انفجار قبلی جان سالم به در برده است و نمی‌داند سرنوشتش در انفجار چهارم چیست.

 

آیا مقصر حزب‌الله است که وارد بحران سوریه شده است؟ با چنین استدلالی انفجارهای قاهره و الرمادی نیز متاثر از دخالت نظامی حزب در سوریه است! مقصر درگیری‌های میان داعش و جبهه النصره و عملیات انتحاری داعش علیه ‌جیش‌الاسلام در حلب که همگی از قماش “تکفیر” هستند نیز حزب الله است! این سفسطه‌آمیزترین استدلالی است که می‌توان برای جنگ حزب الله علیه تکفیر بکار برد که اگر این دخالت نبود دامنه عملیات‌های انتحاری به ناقوره و بنت جبیل در اقصی نقاط جنوب لبنان رسیده بود.

 

افعی تکفیر یک سر ندارد اما سر بزرگ آن را باید در ریاض جستجو کرد؛ جایی که استخبارات سعودی و امیر آن بندر بن سلطان نشسته است. واقعا چه تفاوتی میان این امیر با ایمن الظواهری وجود دارد

امیر داعش، ابوبکر البغدادی و امیر جبهه النصره، ابو محمد جولانی و فرمانده جیش الاسلام، زهران علوش همگی از یک قماش هستند که چرخه تکفیر را در می چرخانند. نمی‌توان با افعی مذاکره کرد تنها کاری که می‌توان کرد قطع کردن سرهای این افعی است.

 

آنچه در پیرامون عربی ما در حال رخ دادن است یک آشوب بزرگ است که هیچ اصل ثابتی ندارد و تا زمانی که این آتشفشان متوقف نشود این آشوب تداوم خواهد یافت. اکنون دیگر مهم نیست که عامل فعال کننده آتشفشان چیست؟ مهم‌تر مدیریت جریان گدازه‌هایی است که به هر خیابانی که می‌رسد تر و خشک را با هم می‌سوزاند.

در چنین فضایی، عناوین بیداری اسلامی یا انسانی، دموکراسی و بهار عربی را فراموش کنید، واقعیت ندارند. خوشتان بیاید یا نیاید اصلا مهم نیست فرقی در واقعیت نمی‌کند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *