بنی صدر جنبه محبوبیت ویژه را نداشت و به همین دلیل تکبر زیادی او را فراگرفت. او راضی نبود بخشی از قدرت کشور را به حزب جمهوری اسلامی واگذار کند و اصلا اجازه فعالیت به آنها را نمی داد. به تدریج نیز خیلی از ملی مذهبی ها و کسانی که از اسلام دل خوشی نداشتند پشت بنی صدر قرار گرفتند و بنی صدر نیز حاضر نبود سرسوزنی از قدرت را به کس دیگری واگذار کند.

روز ۵ بهمن ۱۳۵۸ به فاصله یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. این انتخابات در آن زمان‌، در شرایطی برگزار شد که دولت موقت مهندس مهدی بازرگان استعفا داده و مدیریت نظام به شورای انقلاب محول شده بود. در روز ۵ بهمن ۱۳۵۸ میلیون‌ها ایرانی پای صندوق‌های رای رفتند تا اولین رییس‌جمهوری تاریخ ایران را انتخاب کنند. در این انتخابات که ۶۷/۴ درصد واجدین شرایط در آن شرکت کردند، در مجموع ۱۴ میلیون و ۱۵۲ هزار و ۸۸۷ رای از مردم اخذ شد که از این تعداد، ابوالحسن بنی‌صدر با کسب ۱۰ میلیون و ۷۵۳ هزار و ۷۵۲ رأی و با شکست سیداحمد مدنی که پس از وی در جایگاه دوم ایستاد، به عنوان نخستین رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد. بعد از بنی‌صدر و مدنی، حسن حبیبی رتبه سوم را کسب کرد و پس از او به ترتیب محمد‌صادق طباطبایی، کاظم سامی، صادق قطب‌زاده و داریوش فروهر رتبه‌های چهارم تا هفتم در کسب آرا را از آن خود کردند. به بهانه فرارسیدن سالروز برگزاری اولین انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی، سراغ صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه تهران رفتیم تا درخصوص نحوه ظهور و عزل بنی صدر با وی گفتگویی داشته باشیم. گفتگوی «فردا» با صادق زیبا کلام را در ادامه بخوانید:

–    آقای زیبا کلام به عنوان اولین سوال بفرمایید که ماجرای ظهور بنی صدر از کجا آغاز شد و انقلاب اسلامی ایران از چه زمانی با وی آشنا شد؟

ابوالحسن بنی صدر پیش از انقلاب اسلامی همراه با مرحوم امام خمینی(ره) با آن هواپیمای معروف به کشور آمد و پیش از آن نیز همراه با امام در فرانسه نقشی فعال داشت. زمانی که امام در فرانسه حضور داشت بنی صدر هم در کنار امام قرار داشت و حتی نقش ویژه ای در سفر امام به پاریس ایفا کرد. اما اصل فعالیت های بنی صدر در کشور به بعد از 12 فروردین 1357 تا زمان عزل وی بر می گشت.


–    یعنی بنی صدر همراه امام (ره) در عراق و پاریس بود؟

بله. بنی صدر نقش ویژه ای در انتقال امام به پاریس داشت. وقتی رژیم عراق در مهرماه سال 57 خواهان خروج امام از نجف و کشور عراق شد، امام به همراه چند تن از همراهانش به صورت زمینی به مرز کویت رفتند. بعد از مدتی توقف در مرز، کویتی ها نیز اجازه ورود امام به این کشور را ندادند و امام عملا بین مرز کویت و عراق گیر افتادند. اما با تلاش هایی که بنی صدر انجام داده بود مقدمات پرواز امام به پاریس فراهم شد. سرانجام نیز امام از مرز کویت به بغداد آمد و از آنجا به پاریس رفتند.

–    بنی صدر هم همراه امام به پاریس رفت؟
بنی صدر در پاریس هم همراه امام بود و اکثر مصاحبه های امام در پاریس با رسانه های خارجی از سوی بنی صدر ترجمه می شد. در کل مدت زمانی که امام از مهرماه تا بهمن ماه سال 57 در فرانسه حضور داشت، بنی صدر همراه امام بود.

–    و با بازگشت امام (ره) بنی صدر نیز وارد ایران شد. فعالیت های سیاسی وی چگونه آغاز شد؟
بنی صدر آن زمان به عنوان یک نظریه پرداز اسلامی شناخته می شد و تخصص وی در زمینه اقتصاد اسلامی بود. زمانی هم که به همراه امام خمینی(ره) به کشور آمد یک مجموعه سخنرانی را برای اولین بار در ایران در دانشگاه شریف برگزار کرد. یادم هست که آن دوران هنگام سخنرانی بنی صدر تمام محوطه استادیوم دانشگاه شریف و محوطه های بیرون مملو از جمعیت می شد. بنی صدر نیز درخصوص اقتصاد توحیدی و اسلامی چندین روز به صحبت کردن می پرداخت. حتی یکی از کارهای مهم او نیز در آن قططع مناظره با مارکسیست ها بود. چراکه در آن زمان ادبیات مارکسیستی در ایران بسیار نفوذ داشت و تفکر و نگاه و جهان بینی مارکسیستی در دوران انقلاب در ایران بسیار رایج بود. حتی بسیاری از مذهبی ها نیز از ادبیات مارکسیستی استفاده می کردند اما مناظره های بنی صدر در دانشگاه تهران در آن دوران بسیار تاثیر گذار بود.

–    سرانجام موعد برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران شد. بنی صدر چگونه وارد انتخابات شد؟
بنی صدر برای انتخابات گزینه منطقی و طبیعی به نظر می رسید و محبوبیت ویژه ای نیز نزد اقشار دانشجو و تحصیل کرده پیدا کرده بود. مردم جامعه و برخی از روحانیون از وی حمایت می کردند و حتی بنی صدر به امام نیز خیلی نزدیک بود. او در شورای عالی انقلاب قرار داشت و محبوبیت وی به اندازه ای بود که امام یکبار گفت بنی صدر مثل بچه ای است که من بزرگش کردم. به هر حال او به عنوان یک گزینه محبوب وارد انتخابات شد و در مقابل خود حزب جمهوری اسلامی را می دید. از همین رو رقابت سیاسی شدیدی بین حزب جمهوری اسلامی و بنی صدر شکل گرفت.

–    در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری حزب جمهوری اسلامی هم گزینه ای برای ریاست جمهوری داشت؟
نماینده اول حزب جمهوری اسلامی در آن انتخابات مرحوم شهید بهشتی بود. اما امام خمینی (ره) با نامزدی شهید بهشتی مخالف بوده و معتقد بودند که روحانیت نباید وارد امور اجرایی مملکت شوند. همین مخالف امام نیز باعث شد تا شهید بهشتی از حضور در انتخابات کنار بکشد. در آن مقطع آقای هاشمی رفسنجانی چندین بار به قم که در آن زمان امام در آنجا سکونت داشت رفت تا بتواند امام را برای حضور شهید بهشتی در انتخابات راضی کند. اما امام روی حرف خود ایستاده بودند. سرانجام حزب جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید که جلال الدین فارسی را به عنوان گزینه این حزب معرفی کند. اما بعدا سازمان ثبت احوال اعلام کرد که پدر جلال الدین فارسی ایرانی نبوده و اهل کشور افغانستان است. از همین رو موضوع اصالت ایرانی بودن ایشان نیز زیر سوال رفت و نهایتا بعد از اینکه دو تیر حزب جمهوری اسلامی به سنگ خورد، اعضای حزب حسن حبیبی را به عنوان گزینه خود معرفی کردند. این در حالی بود که بنی صدر دارای محبوبیت ویژه ای بود و توانست به آسانی با بیش از 11 میلیون از 14 میلیون رای ماخوذه، رئیس جمهوری شود. بعد از وی نیز تیمسار سید احمد مدنی که به جبهه ملی نزدیک تر بود و بعد از انقلاب استاندار خوزستان شده بود، بیشترین رای را آورد و در جایگاه دوم قرار گرفت و حسن حبیبی به عنوان نماینده حزب جمهوری اسلامی در جایگاه سوم قرار گرفت.

–     در دوران 17 ماهه ریاست جمهوری بنی صدر، اختلافاتی بین وی و حزب جمهوری اسلامی به وجود نیامد؟
اختلافات سیاسی از همان ابتدا آغاز شد. آن زمان اکثریت مجلس دست حزب جمهوری اسلامی بود. بعد از انتخابات و رئیس جمهور شدن بنی صدر، ماجرا وارد فاز جدیدی شد و مسئله انتخاب نخست وزیر پیش آمد. هر کس را که بنی صدر تایید می کرد، مجلس رد می کرد و هر کس را مجلس تایید می کرد بنی صدر رد می کرد. بنی صدر در آن زمان مصطفی میر سلیم که از اعضای حزب جمهوری اسلامی بود اما با بنی صدر نیز رابطه خوبی داشت را به همراه مرحوم حاج احمد خمینی معرفی کرد. اما امام با نخست وزیری حاج احمد آقا مخالفت کرده و اعلام کردند که فرزندش نباید وارد امور اجرایی کشور شود. نهایتا کار به جایی رسید که بنی صدر با اکراه و اجبار شهید رجایی را به عنوان نخست وزیر پذیرفت.

–    چه شد که بعد از این همه کش مکش بنی صدر به نخست وزیری شهید رجایی رضایت داد؟

شهید رجایی عضو هیچ حزبی نبود و انسان مستقلی بود. همین مسئله باعث شد بنی صدر در نهایت با نخست وزیری ایشان موافقت کند.

–    و سرانجام بنی صدر به گونه ای رفتار کرد که ماجرای عزل وی از ریاست جمهوری به وجود آمد.
بعد از عزل بنی صدر شایعات بسیاری راه افتاد که وی عضو سازمان سیا بوده است. اما به نظر من این موضوع موهوم بود. به عقیده من علت اصلی تراژدی بنی صدر و اینکه اولین رئیس جمهور ایران عزل و مجبور به فرار شد تبختر و تکبر و احساس از خود راضی بودن بیش از بنی صدر بود. بنی صدر جنبه محبوبیت ویژه را نداشت و به همین دلیل تکبر زیادی او را فراگرفت. او راضی نبود بخشی از قدرت کشور را به حزب جمهوری اسلامی واگذار کند و اصلا اجازه فعالیت به آنها را نمی داد. به تدریج نیز خیلی از ملی مذهبی ها و کسانی که از اسلام دل خوشی نداشتند پشت بنی صدر قرار گرفتند و بنی صدر نیز حاضر نبود سرسوزنی از قدرت را به کس دیگری واگذار کند.

–    نظر امام (ره) در این بین چه بود؟
امام خیلی سعی کردند که کار به عزل بنی صدر نکشد. امام سعی داشتند وساطت کنند. در مجموع بنی صدر با روحانیت و حضور روحانیت در امور کشور مخالف بود. اگر بنی صدر ذره ای از منم منم کردن و خود بزرگ بینی کوتاه می آمد و کمی با اعضای حزب جمهوری اسلامی کنار می آمد آن اتفاقات رخ نمی داد. در مجموع به نظر من بزرگترین قربانی عزل بنی صدر قتل دموکراسی بود.

–    در پایان به نظر شما امروز چه درسی می توان از ماجرای آن روزهای انقلاب و ماجرای عزل بنی صدر گرفت؟

درسی که امروز می توان از عزل بنی صدر گرفت این است که چهره های سیاسی که قدرت را در اختیار دارند نباید به قدرت خود وابسته شوند. قدرت را نباید برای بدانند و از تبختر و تکبر باید دوری کنند. چراکه اگر این تبختر بر یک دولت حاکم شود این کشور و انقلاب است که ضربه می خورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *