ارسال پیام تسلیت برای در گذشت مقامات کشورها در عرصه بینالمللی یک امر دیپلماتیک و کاملا معمولی و لازم است اما ادبیات بکار گرفته شده در این کار بایستی بر پایه و اساس همان دیپلماتیک و با اصول و قوانین سیاسی و رعایت ادبیات نوشتاری و گفتاری خاص باشد. آقای احمدینژاد با این ادبیات نه سیاسی بودن و دیپلماتیک بودن پیام را رساند و نه غمگین بودن یک نفر با ازدست دادن دوست، یار و برادر خود را رسانید.
الف نوشت: وقتی یاد پیام آقای احمدینژاد در مرگ هوگو چاوز رئیسجمهور ونزئولا میافتم ناخدآگاه جملاتش تداعی میشود: هوگو چاوز نامی آشنا برای همه ملتهاست. نام او یادآور زلال پاكی و مهربانی، شجاعت، پایمردی، عشق به مردم و فداكاری و تلاش بیوقفه برای خدمت به مردم به ویژه محرومین و زخم خوردگان از استعمار و استكبار است.
….. هوگو چاوز نماد و میراثدار همه شجاعان و مبارزان و انقلابیون در تاریخ پرافتخار و البته غمبار آمریكای لاتین و تجلی روح آزادگی مردم مظلوم این دیار و همه ملتهای تحت ستم و پرچم برافراشته مبارزان ضد استعماری و عدالتطلبانه و طلایهدار دوستی بین ملتها است.
……… هوگو چاوز زنده است تا عدالت و عشق و آزادی زنده است. او زنده است تا ایمان و پاكی و انسانیت زنده است. او زنده است تا ملتها زندهاند و برای استقرار استقلال و مهربانی و عدالت تلاش می كنند. تردید ندارم كه او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح (ع) و تنها باقیمانده از نسل پاكان، انسان كامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت كامل و مهربانی و كمال یاری خواهد كرد.
۱۴ اذر مصادف بود با در گذشت یکی از انقلابیترین افراد سیاهپوست، نلسون ماندلا؛ اما در پیام آقای روحانی چه نکتهای نبود که جامعه و مراجع تقلید و نمایندگان مردم را ناراحت نکرد.
نلسون ماندلا به آزادی و برابری انسانها نه تنها در کشورش آفریقای جنوبی بلکه در پهنه جهان، باور شک ناپذیری داشت و در این باور راستین هیچگاه به خود تردید راه نداد. او در این راه پر فراز و نشیب و سراسر رنج، با تحمل آوارگی، دوری از خانه و خانواده و زندانهای طویلالمدت) راه طولانی آزادی را شکوهمندانه معنا بخشید.
امروز ما نه فقط شاهد نتایج سیاستهای خردمندانه او در یکدلی نژادها و یکرنگی رنگهای مختلف در تلاش برای ساختن آفریقای جنوبی هستیم، بلکه آثار گرانسنگ این زندگی پرامید و نشاط را در کل قاره آفریقا برای کسب آزادی و برابری و زدودن آثار شوم به جا مانده از دوران استعمار و استثمار و دمیدن تدبیر در حیات مردم می توان نظاره کرد.
پس از خبری از بازگشت و رجوع نبود، خبری شهید خواندن ماندلا نبود. عرصه بینالمللی جای عرض اندام دیپلماتیک و سیاست آیندهنگری بر پایه ابراز قدرتمندی با برقراری ارتباط همه جانبه با تمام دنیا است.