خبرنامه دانشجویان ایران: علیرضا زاکانی در یادداشتی در 21 مهر سال جاری موسوم به “چرا وحدت شکنی” به دیدار فراکسیون انقلاب اسلامی با رهبر انقلاب اشاره کرده و نوشته بود: “امروز بسیاری از صحبتها و مواضع، مخالف مصالح کشور و ملاک و میزانی است که طی قریب ۳۳ سال از ولایت فقیه آموختهایم. بهطور نمونه توجه و درسآموزی از بیانات مقام معظم رهبری در جمعی از نمایندگان انقلابی مجلس در تاریخ ۲۱/ ۱۰ / ۸۸ بسیار راهگشاست و نیاز به دقت چندباره دارد.”
روز گذشته 30 مهر نیز حمید رسایی در سرمقاله هفته نامه 9 دی نوشت: “مدیر مسئول محترم هفته نامه پنجره در شماره اخیر این هفته نامه با انتشار گزیده ای از سخنان انتشار نایافته مقام معظم رهبری در دیدار با برخی از نمایندگان مجلس که جملگی آنها از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی بودند، کوشیده تا ضمن نقد رفتار امروز این بخش از نمایندگان محترم که در مجموعه ای به عنوان جبهه پایداری انقلاب اسلامی برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی فعالیت می کنند، این چنین القا نماید که عدم پیوستن به ترکیب ساز و کار 8+7 گناهی نابخشودنی و بر خلاف توصیه رهبری به این جمع است!”
رسایی در یادداشت خود نوشته است: “البته این برای اولین بار نیست که دوست عزیز ما این چنین با استناد به بخشی از این سخنان رهبری، تلاش می کند تا تصمیم فعلی جبهه پایداری در پافشاری بر اصلاح ساختار ترکیب 8+7 را به چالش بکشد کما این که قبل از این در سخنرانی مدرسه معصومیه و مراکز دیگر نیز همین مشی را داشته است.”
متن کامل دیدار اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی روز گذشته در هفته نامه 9دی منتشر شد؛ اما خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، در گزارشی سخنان علیرضا زاکانی در مدرسه معصومیه را ارسال کرد.
زاکانی سخنانش را با بررسی جریان اصولگرایی آغاز کرد و گفت: مجموعه جریان اصولگرایی یک طیف است و تفاوتهای جدی با هم دارند. این تفاوت ها را باید به رسمیت شناخت اما از اختلاف باید پرهیز کرد وگرنه جریان اصولگرا اختلاف های بسیار جدی دارند. باید دقت کرد و وحدت را پاس داشت، هرچند لازمه اش این باشد که از مواضع خودمان بنا بر مصلحتی کوتاه بیاییم.
زاکانی اظهار داشت: رهپویان و ایثارگران بیشترین قرابت مواضع را با هم داریم و تنها در برخی حوزه های روشی با هم متفاوتیم. کاملا با مجموعهای که تحت عنوان جبهه ی امام و رهبری دور هم جمعند متفاوتیم. کاملا با جبهه ی پایداری که اخیرا تشکیل شده متفاوتیم و سایر مجموعه ها و افرادی که هستند.
اما ما هیچ راهی جز تفاهم با هم و همراهی و هماهنگی نداریم. چرا که ما از امام و رهبری یاد گرفتیم؛ که حب و بغض امام و رهبری بر مبنای حب و بغض جریان ها و گروه ها به منافع اسلام و انقلاب است. حب جایی ست که کسی برکاتی برای انقلاب اسلامی دارد و بغضشان در برابر افراد و گروه های است که در مقابل اسلام، در مقابل انقلاب اسلامی قد علم می کنند. لذا قدر انقلاب را باید بدانیم و سر هیچ و پوچ دعوا نکنیم. ما نباید اختلاف و دشمنی و ناسازگاری کنیم، این مضر است.
زاکانی ضمن قرائت متن منتشر نشدهای از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیراد با نمایندگان، گفت: نکاتی از فرمایشات آقا نقل می کنم و به نظرم تکلیف همه ما روشن است خیلی از این جر و بحث ها که انجام می شود همه مخالف این فرمایشات آقاست. آقا راه را دقیق برای ما باز می کنند و این ما هستیم که بعضی اوقات علاقه نداریم که بشنویم. لذا چیزی که اهمیت برای ما دارد محک گرفتن از ولی فقیه است.
دوستان عزیز ما دیگران را محل اعتراض قرار می دهند. ما حتما با سلایق و مواضع آقای لاریجانی موافق نیستیم ولی با کدام مواضع؟ ایشان مواضع خوب هم دارد. جایی در برابر فتنه ایشان سکوت کرده؟ ما میگوییم خیلی کار بدی کرده و اشکال دارد. یک جا در مقابل فتنه ایشان حرف زدند؟ ما میگوییم دستت درد نکند که حرف زدی. اما کسی که سر بزنگاه دچار غفلت و سقوط شد حتما مثل کسی نیست که در همه شرایط هوشیاری و بیداریش را حفظ کرده.
زاکانی با تقسیمبندی خاص خودش، رفوزهها و تجدیدیها را اینطور معرفی کرد: ما در مقابل خودمان دو گروه رفوزه را داریم. یک گروه فته گر و یک گروه منحرف. اهل فتنه و انحراف هر دو ریزش این انقلابند که ای کاش ریزش نمیکردند و از این مسئله کسی خوشحال نیست اما اگر شدند، خودشان کردند و از هوای نفس پیروی کردند.
دو گروه هستند که دچار تجدیدی هستند: ساکتین در برابر فتنه و ساکتین در برابر انحراف. هر دو گروهشان دچار تجدید هستند. چه کسانی که سال 88 خوابشان برد و چه کسانی که در واقع پارسال و امسال را اینها در خواب به سر بردند. ما میگوییم اگر این مسیری که شما حرکت میکنید، مصلحت انقلاب و اسلام را در نظر بگیرید و [بخواهیم]با بهانه تراشی بهانه درست بکنیم . . . برای همه بهانه وجود دارد . شما یک اسم بگو، فضا باز بشود، بگوییم ایشان به این دلیل نمیتواند محور اصول گرایی بشود. همه یک چیزی دارند که راجع بهشان بشود حرف زد اما به واسطه وحدت و ارزش و اتحاد و اتفاق که آقا روی آن دارند تاکید می کنند ، آرمانخواهی ، واقعگرایی و تحمل همدیگر. . . ، این بهایی است که ما در کنار سایر دوستان قرار داریم و دعوت می کنیم از دوستانمان در مجموعهی پایداری که به جمعمان بپیوندند اما اینکه آنها با ما فرق د ارند، بله فرقهای جدی دارند.
زاکانی در ضمن صحبت به نقل خاطرهای از محمدرضا رحیمی پرداخت و گفت: زمانی که آقای رحیمی در فراکسیون مجلس هفتم مطرح بود برای ریاست دیوان محاسبات، بنده اول مخالفشان سخنرانی کردم. آقای کوهکن اولین موافق صحبت کرد. آقای نادران دومین مخالف صحبت کرد آقای باهنر دومین موافق صحبت کرد. رای گیری شد. لب به لب رای آورد.
آن موقع اصلا شناخت امروز را نصبت به آقای رحیمی نداشتیم. عطف حرف من با آقای رحیمی این بود که کسی که رقیب تو هست از تو شایستهتر است، و بر اساس حدیث نبوی اگر شایستهتر وجود داشته باشد خائنی اگر مسئولیت قبول کنی.
بعدا ایشان رای نیاورد . بعد رفت منزل آقای کروبی ساخت و هماهنگ شد. همین دوست معاون اولمان هماهنگ شد آمد در صحن و رای آورد.
مشکلات عدیده ای برای مجلس به وجود آورد طوری که رفتیم عوضش کنیم باز هم این دوستانی که این کار را کرده بودند مانع شدند.
زاکانی افزود: در جریان ریاست لاریجانی، هرچقدر که ما هم مخالفت کردیم، آقای حسینیان، زارعی، رسایی، حرف ما را گوش نکردند. همت کردند و به ایشان رای دادند. گفتیم چرا، گفتند آقای احمدی نژاد میخواهند. گفتیم این که نشد دلیل! سه ماه دیگر، 5 ماه دیگر پشیمان میشوید ها! با این طناب نمیشود در چاه رفت. کردند و بعد آمدند گفتند چه کار بدی کردیم.
فرق ما این است که میگوییم فلانی اگر کار خوبی کرده خوب است و اگر کار بدی کرده بد است.
در 5 + 6 گفتم تنها ملاک ما ارزشها هستند و محوریترین ارزش هم ولایت است. اما آقای محصولی میگفتند نظر رئیس جمهور باید تامین شود.
11 روز خانه نشینی احمدی نژاد بزرگترین جفای به اسلام و انقلاب و امام و آقا بود . منِ مدعی[یعنی احمدینژاد] که در واقع[در یک جلسه] کنار خود من نشسته[بود و میگفت رابطهی من با آقا] عشق و عاشقی و مرید و مرادی و . . . [است] بعد میآید میگوید رابطه، قانونی است یا پدر و فرزندی. بهخاطر پرچمت مردم به تو رأی دادند.
بعد از اظهارات زاکانی، مراسم با پرسش و پاسخ ادامه یافت و در ابتدا یکی از طلبهها سوال شفاهیاش را اینطور آغاز کرد:
بحث ما بحث اجتهاد در برابر نص است. بحث این است که موضوع جریان انحرافی و دولت و نحوه برخورد، میزان ولایت پذیری افراد را مشخص می کند که چقدر نص صریح ولیش برایش مهم است. بحث من هیچ ربطی به دولت ندارد، موضع من یک موضع مذهبیست. نص صریح رهبری هست: تا وقتی که از طریق قانونی جرم ثابت نشده نه در خود قوه، نه در بيرون قوه، نه در تريبونها و منبرهاى رسمى، نه در وسائل ارتباط جمعى، كسى حق ندارد آبروى يك مسلمانى را ببرد؛ اين بسيار مسئلهى مهمى است.
شما مقابل نص صریح رهبری صحبت میکنید. شما رهبری را جزو تجدیدیهای جریان قرار میدهید. طبق جبهه بندی شما، هشت ماه در مقابل انحراف سکوت کردند. در حالی که نص صریح رهبری هست که: ما که راجع به شخص قضاوت نمی کنیم. ما کار را، خط را، جهتگیری را معیار و ملاک قرار میدهیم، آنجائی که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت رهبری هم هست، حمایت مردم هم هست.
رهبری این فرمایشات را 4 روز بعد از خانه نشینی آقای احمدی نژاد میگویند. رهبری میگویند که چرا شما همان چیزی را که رسانههای بیگانه مطرح میکنند – که رئیس جمهور جلوی رهبری ایستاده- شما هم همان را میگویید؟
ما موضعمان هیچ ربطی به آقای احمدینژاد ندارد و فقط بحث ولایت است و سر موضعمان هم هستیم.
و زاکانی به این اعتراضها اینطور پاسخ داد که: موضع ما هم از موضع اعتقادی وارد شدن است. بنده همیشه دولت را همیشه از جرریان انحرافی جدا کردم . پارسال هم همینجا گفتم که این خودش یک خطای بزرگ است که بعضی دوست دارند دولت را بزنند و با اساس تصمیمگیریهای دولت مخالفند.
ما در مخالفت و موافقتها برای مصلحت نظام و انقلاب به وظیفهمان عمل میکنیم. اما در باره نص صریح کلام رهبری، بنده هیچ کجا نام کسی را به این عنوان که فلان اشکال را دارد، دزدی کرده، برده و خورده نبردم. من گفتم سایپا را چه کسی چه کرد؟ اسم آوردم؟ یک کبکی هست و یک برفی. 250 هزار میلیارد تومان تراول سایپاست .
همان بزرگواری که فرمود اسم نیاورید همان بزرگوار فرمود که مبارزه با مفاسد اقتصادی بکنید. سال 80 فرمود. یک عده خوابند که خب خوابند، اما من باید به وظیفه اعتقادیم عمل بکنم. بدون اینکه اسم بیاوریم. ما جاده صاف کن قوه قضائیه در برخورد با مفاسدیم. آقا به دانشجویان فرمود اسم نیاورید اما مطالبه و مبارزه با فساد و مصادیق او را بکنید.
آقا در 10 اردیبشهت 1380 یک پیام 8 مادهای دارند. من خواهش میکنم که آن پیام 8 مادهای را بخوانید. وظیفه دینی شما سکوت است، وظیفهی دینی ما این است که خرابی را که میبینم به مسئولین بگویم و اگر مسئولین توجه نکردند در حد خودش جوری بگویم که جاده صاف کن کسی باشم که میخواهد برخورد کند.
زاکانی در میان پرسشهای شفاهی به چند سوال کتبی نیز پاسخ داد و گفت: راجع به جریان انحرافی، این ها در سیاست اقتصاد ، و مسائل اطلاعاتی برای همه این ها و برای انقلاب اسلامی برنامه دارند. آقا برای چه جلوی آقای احمدی نژاد در جریان وزارت اطلاعات ایستاد؟ شما یک کم تامل کنید. اگر در این مملکت جریانی بیاید از فضای انقلابی استفاده کند، در تار و پود نفوذ کند و قدرت و ثروت و همه چیز را در چنبره خودش بگیرد، این قابل اعتناست یا قابل اغماض است؟
با پیش فرضی که شما دارید باید اینها را یله و رها گذاشت که هر کاری میخواهند بکنند [ درباره سایپا]خدا رو شکر حرف های من صفر تا صدش درست بود. راجع به وزیر راه هم همینطور. البته او جزو جریان انحرافی نبود . . . از یک ربع صحبت من تنها یک کلمهاش غلط بود که بجای ایزد خواست گفتم اقلید. بعدش هم کسی نیامد پاسخ بدهد . بنده در دوران نمایندگیام روی هرچه دست گذاشتم به لطف خدا یک دانهاش تا بحال اشتباه درنیامده چون قبلش اسنادم را تکمیل کردهام و قبل از اینکه حرفی بزنم، به خود آن طرف گفتهام.
جریان انحرافی بشدت چنبره زده روی اقتصاد کشور و میخواهد از فضای خصوصی سازی استفاده کند و آش را با جاش ببرد. در یک شرکتی حسابرس، موجودی شرکت را کم حساب کرده و بعد با همان موجودی شرکت را خریدهاند . . . این یک شبکه است و شما میفرمایید نبین؟ اگر نبینم که آش را با جاش می برند.
در یک سوال کتبی پرسیدهاند که: پروژه ناتمام جریان انحرافی چیست.
و زاکانی اینطور پاسخ میدهد: میخواهند 150 تا 200 نماینده مجلس را در دست بگیرند و علنی بایستد مقابل نظام و احساسشان این است آن خانه نشینی زود اتفاق افتاد.
و سوال بعدی: چرا رئیس جمهور با جریان انحرافی برخورد نمی کند؟
زاکانی ادامه میدهد:
آقای رئیس جمهور با کی برخورد کند؟ با 2 – 3 نفری که اطرافش هستند؟ این انتظار از آقای رئیس جمهور هست و آقای رئیس جمهور باید این کا را بکند و لی امیدی به این برخورد نیست.
پرسیدهاند که: طرح عفاف و حجاب چه شد؟
زاکانی هم پاسخ میدهد:
خود این دوستان قائل به این نیستند. گروه انحرافی میگوید ما دیگر شعار عدالت برایمان کارساز نیست و ما باید از شعار عدالت عبور کنیم. شعاری که مخاطبش 5 – 6 میلیون 7-8 میلیون حزب اللهی است. و باید شعار آزادی را شروع کنیم و مبتنی بر شعارهایی که عموم مردم را جذب کند پیامهایی را برای جامعه ارسال کنیم. پس بحث ایرانی بودن و تاکید بر اسلام به معنای ایرانیت و بحث آزادی و غیره را به عنوان یک بحث پذیرفتهاند و یک پیامی را برای جامعه خاکستری میخواهند ساطع کنند در نظر گرفتند و لذا امیدی به آنها برای برخورد نیست و این کار باید توسط مسئولینی صورت بگیرد که به آن اعتقاد دارند.
سوال کتبی دیگری بود با این مضمون که:
لطفا در مورد ماهیت سیاسی دکتر قالیباف صحبت کنید.
زاکانی هم پاسخ داد:
آقای قالیباف اصول گراست. و البته متفاوت. اطرافیان ایشان هم طیفی از بچه حزب اللهی ها تا بچه های چپ هستند. ایشان می گوید که من داعیهام این است که ‘نگاهم’ نگاه بازیست است که البته محل اشکال ما از این جهت هست.
اصولگراست و در بزنگاهها توجه داشته که مطیع باشد.
و یک سوال کتبی دیگر:
چرا آقای احمدی نژاد از آقای مشایی حمایت می کند.؟
و جواب زاکانی هم این بود که:
این را باید بگردید و پیدا کنید. ایشان می فرمایند که خدا مرا در آن دنیا با آقای مشائی محشور کند.
باز نوبت به سوال شفاهی رسید و سوال کننده اینطور طرح بحث کرد:
ملاک ما رهبریست . نظر رهبری دقیقا این است. ایشان می فرمایند: ‘وقتی جرمی ثابت نشده قطعاً نبایستى کسى را در معرض قرار داد؛ در معرض اتهام هم نباید قرار داد؛ چون وقتى گفتید متهم است، افکار عمومى تفکیک نمیکند بین متهمى که هیچ گناهى نکرده است، با آن کسى که شواهدى بر گناه او وجود دارد. حتّى بعد از اثبات جرم هم چه لزومى دارد؟’
یک وقت می گویند طلبه در مورد بحث پزشکی نظری دارد . شاید هم نظرش درست باشد ها! اما صلاحیت ورود به این بحث را ندارد. حالا شما هم صلاحیت ورود به این قضایا را ندارید. چه کسی صلاحیت دارد؟ در قانون تعریف شده. قوه قضائیه.
‘یك نفرى متهم به يك معنائى ميشود؛ قوه قضائيه وظيفه دارد از راههائى كه قانون معين كرده، برود تحقيق كند، تفحص كند و مشخص كند كه اين اتهام وارد است يا وارد نيست. صرف متهم شدن كه جرم نيست. به هر كسى ممكن است يك اتهامى وارد شود. تا وقتى كه از طريق قانونى جرم ثابت نشده است، نه در خود قوه، نه در بيرون قوه، نه در تريبونها و منبرهاى رسمى، نه در وسائل ارتباط جمعى، كسى حق ندارد آبروى يك مسلمانى را ببرد؛ اين بسيار مسئله مهمى است.’
نحوه برخورد با این جریان، این جریان را بزرگ کردند تا دولت انقلابی را با آن بزنند. رفقا ! آقا در مورد جریان انحرافی حرف زده اند، ما نمی شنویم. شنیده ها از کانال اصول گرایان حزبیست که دم انتخابات شده و آمده اند رای جمع کنند.
حرف آقا این است : ‘یك مسئله اين است كه اگر يك كسى يك حرف غلطى زد، آيا كسى بايد به او جواب بدهد يا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط، شيوهى خودش را دارد، راه خودش را دارد، كار خاص خودش است. يك وقت هست كه حالا كه كسى يك حرف غلطى زد، ما بيائيم مثلاً صدجا اين حرف غلط را تابلو كنيم، شعار كنيم كه آقا، فلانى اين حرف غلط را زد، تا همه بدانند. اين است كه اشتباه است، خطاست.’ من با حركت روشنگرانه از سوى هر كسى، از سوى هر نهادى، هيچ مخالفتى ندارم.
و یک سوال هم میپرسد که: با چه محکی بین آقای مصباح و هفت بعلاوه هشت، شما هفت بعلاوه هشت را انتخاب کردید؟ جریان خالص دینی را شما میگذارید کنار؟ سکوت 11 روزه را می کنید بزرگترین خیانت به انقلاب اسلامی اما سکوت آقای لاریحانی را میفرمایید تجدید.
زاکانی هم اینطور بحث را ادامه داد که:
بنده که نماینده شهر شما نیستم که بخواهم بیایم اینجا رای جمع کنم!
بنده گفتم سکوت آقای لاریجانی را محکوم می کنیم و محکم هم محکوم می کنیم بنده راجع به آقای لاریجانی در دانشگاه امام صادق (ع) صحبت کردم . بعد ایشان صحبت کرد و گفت این قدر حرفت درست است و اینقدر حرفت، قسم جلاله خورد که حرفت نادرست است.
حرفی بود که آقای هاشمی راجع به آقای لاریجانی زده بود و آقای مظفر، نبوی، باهنر و آقای حداد شنیده بودند. قسم جلاله خورد که من این حرف را نگفتم و ایشان دارد منتسب می کند به من. بهشان هم گفته ام که این کار را نکن آقای هاشمی.
بعدا هم من آمدم گفتم که اینقدر حرف هایم درست بوده اینقدر هم نادرست. قسم جلاله خورد که این حرف را زید به ایشان گقته که حالا لازم نیست من اینجا بگویم. یک کسی که در مجمع تشخیص کنار دست ایشان می نشیند.
آقای هاشمی هم ول نمی کند. و می گوید ایشان گفته. آن قضیه 50 درصد 50 درصد. آقا در جلسه ای که سران قوا با ایشان داشتند به آقای لاریجانی گفتند شما این قضیه 50 % – 50 % را گفتید و به ایشان تذکر دادند. ایشان گفت آقا من نگفته ام. و بعد موضع را خدمت آقا عرض کرده بود. بعد آقای لاریجانی قوه قضائیه، حاج آقای لاریجانی مرا دید و گفت: تو آدم دینداری هستی، علی آقای ما این حرف را نزده. گفتم اگر نزده به خود من بگوید، من می روم آنجا که گفته ام اصلاح می کنم.
راجع به 50% – 50% روز قدس.
لذا سکوتی که کاملا محکوم است با تمرد یکی می کنید؟
آقا وقتی در مورد وحدت صحبت می کنند[در همین فرمایشاتی که اول جلسه خوانده شد] پایینش یک جمله دارند که: در سایه همین یک صدا داشتن، ای بسا بتوان همین کسی که شما می گویید – منظورشان همین بنده خداست که ما به او اعتراض جدی داریم.[آقای لاریجانی] – همان فردی که شما می گویید این موضع را گرفت، شاید بشود این را نزدیک کرد به مواضعی که مورد نظر شماست.
آدم ها که چوب خشک نستند، – یکی پرسید: یعنی باید بشود محور اصول گرایی؟
زاکانی هم ادامه داد: نباید بشود نه ! ما هم معترضیم. فرق ما با پایداری اینجاست که هر دو می گوییم ایشان سکوت کرده اند؟ محکوم است، پایداری هم میگوید محکوم است. اینجا با هم مشترکیم. ما میگوییم یک جایی ایشان حرف زد. ایشان یک مقطعی حرفی زد، از آن مقطعی که حرف زد اگر حرفش حرف خوبی باشد درست است و خوب کاری کردی حرف زدی. ممکن است کسانی باشند که بگویند ما حرف دیگر این حرف زدن تو را قبول نداریم. ما کی هستیم که بگوییم این حرف زدن را قبول داریم یا نداریم . شما حرف نا درست زدی می گوییم نادرست زدی. موقعی هم که حرف درست زدی، می گوییم حرف درست زدی.
اما آن کسی که در زمان مقتضی خوابش برد و دچار یک تاخیر فاز بود ما معتقدیم که نباید طرد شود. اما یک تکمه دارد. اگر این بود که بخاطر این موضوع وحدت ما بهم می خورد می گوییم ما کوتاه می آییم.
عین همین موضع در ۵+۶ بین من و آقای محصولی اتفاق افتاد، در دفتر آقای چمران من به آقای محصولی عرض کردم، جایش هم دفتر آقای رحیمی، خدا رحمت کند، آقای کردان، آقای فدایی، آقای مصلحی، همه هم بودند. من آنجا عرض کردم که آنچه که برای ما مهم است اصول و ارزشهایمان است. ما اصلا نمیگوییم حزب، اصلا نمیگوییم گروه، محوریترین اصل و ارزش ما هم ولایت است. مبتنی بر این ما میتونیم هم ساز و کارهایمان را طراحی کنیم و هم نمایندههایمان را انتخاب کنیم. ایشان آمده و میگوید نظر رئیس جمهور هم باید تعیین بشود. من عرض کردم این کجای اصول و ارزشهای ماست؟ بعد گفتند که باید این باشد. محکم ایستاد. من گفتم که اگر وحدت ما به خاطر این نکتهای که شما گفتهاید میخواهد مخدوش بشود، ما تنزل میکنیم اما دقت میکنیم که آنجا که نظر ایشون اصلی از اصول ما را زد محکم میایستیم. اگر همراهی کرد که مشلی نیست. بعدا در مسیری که داریم میآییم دو انتصاب به آقا دادند، خود همین دوستان، به خود بنده گفتند، بعد گفتند برید بپرسید، آقا فرمودند که مثلا اینها توی لیست نباشند، این جنس آدمها توی لیست نباشند. ما رفتیم پرسیدیم، گفتند که این حرف نادرست است.
آن دوست عزیزمان که درباره حضرت آیت الله مصباح سوال کرد. من خدمت شما عرض کنم که همه این بزرگان برای ما عزیزند. همه این بزرگان. ما به این بزرگان عشق می ورزیم و در واقع این را فهمیدیم که این استوانه هایی که هستند چه حضرت آیت الله مصباح، چه حضرت آیت الله مهدوی چه حضرت آیت الله یزدی، هر کدام از بزرگانی که هستند ، در حقیقت اینها ستون هایی هستند که امثال ما باید در پناه این ها جلو برویم، این که بگویند 7 + 8 را در برابر… این حرف ها از اساس غلط است. این ساختار وحدت برای انتخابات است و این آقایان شأنشان اجل از این موضوعات است. حتی همین امروز حضرت آیت الله مهدوی و حضرت آیت الله یزدی دیگر دخالتی ندارند به ساز و کار انتخاباتی. دارد کارش انجام می شود و سعی می شود که خروجی این کار مبتنی بر ارزشها باشد. آنقدری که مادر واقع توان داریم، دوستان دیگر هم دارند دنبال می کنند و ما به این دوستان پایداری هم می گوییم بیایید تا دست به دست هم برسیم تا بهتر وارد فضا بشویم، فضا خوب است الان ، لذا اصلا ایجاد تعارض بین این بزرگواران اشتباه محض است و کسی اگر دانسته یا نا دانسته به آن دامن بزند در حق این بزرگواران جفا کرده است.
جلسه با بیان خاطراتی از دفاع مقدس توسط آقای دکتر زاکانی به پایان رسید