رژیم صهیونیستی که همواره از کاه ، کوه می سازد و در بکارگیری اصل مظلوم نمایی را در فریب افکار عمومی شهره بین المللی دارد در این موضوع تلاش می کند تا خود را از خط مقدم تبلیغاتی خارج کند تا کشور های عربی هرچه بیشتر در درون این سناریو نفش بازی کنند.
به گزارش شورای راهبردی خبرگزاری فارس، در سناریوی تهمت سیاسی – امنیتی دولت آمریکا مبنی بر دست داشتن نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در طراحی ترور سفیر عربستان در آمریکا و طراحی انفجار سفارت رژیم صهیونیستی به‌گونه‌ای روند ماشین تبلیغاتی غرب به پیش می‌رود که موضوع عربستان در صدر اخبار و تحلیل‌ها و موضوع انفجار سفارت اسرائیل در هاله‌ای از فراموشی قرار می‌گیرد. پیرامون چرایی موضوع به نوع کارکرد این سناریو و سمت بهره برداری در حوزه سیاست خارجی بر می گردد.
مراسم جهانی حج و فضای جدید خاورمیانه همراه با گرایش ملت ها به حوزه های تمدنی و بیداری اسلامی وتلاش جهت خروج از وابستگی شرایط جدیدی را در دیپلماسی عمومی رقم می زند که ایجاد شکاف در جهان اسلام وکشور های منطقه برای غرب وخصوصا امریکا که برای حفظ وبقا در حوزه های سنتی ژئوپیتکی تلاش می کند از اهمیت بسزایی برخوردار است.
رژیم صهیونیستی که همواره از کاه ، کوه می سازد و در بکارگیری اصل مظلوم نمایی را در فریب افکار عمومی شهره بین المللی دارد در این موضوع تلاش می کند تا خود را از خط مقدم تبلیغاتی خارج کند تا کشور های عربی هرچه بیشتر در درون این سناریو نفش بازی کنند و عملا در مناسبات خود با ایران دچار مسیر بی بازگشت شوند.
در ابعاد دگر رژیم تل اویو می داند که در موضوع سناریو سازی و نقش پنهان مقامات امنیتی آن رژیم موضوعی نیست که در پیش چشمان تهران و تماس انها با عناصر تروریستی گروهک منافین پنهان بماند .پشتیبانی عملیاتی و ارائه اسناد هویت جعلی به بازیگران این سناریو بالاخره هویدا خواهد شد و این موضوع یک افتضاح سیاسی در روابط اسرائیل وامریکا خواهد شد.
در این میان این دولت اوباما است که هزینه این “افتضاح امنیتی واخلاقی” را در انتخابات اتی پرداخت خواهد کند و لابی صیونیستی در اصل این سناریو را برای مقدمه انتخابات و دولت سازی بعدی در امریکا تدراک دیده است. “حر کت کند تل آویو وسکوت مرموزانه “سوالی است که بایستی دستگاه امنیتی امریکا پاسخگوی ان باشد.
سیاست خارجی امریکا بخوبی می داند که مخالفان تعامل ایران وامریکا در عرصه بین المللی ترکیبی از خواستگاه لابی آیپک ، خواستگاه اعراب ، عناصر شکست خورده سیاسی و رقبای مهم بین المللی است و با توجه به ژئوپلتیک جدید خاورمیانه جایگاه ونقش هریک از بازیگران در ترتیبات جدید تغییر می کند لذا میزان تعریف از یارگیری از ویژگی خواصی برخوردار خواهد بود.
در این میان سکوت سازمان سیا به رهیری ژنرال پترائوس که سالیان دراز در منطقه بوده و آشنای مناسبی از تحولات دارد قابل توجه است او بخوبی می داند که در این سناریو و تهمت تروریستی به این ایران نقش دستگاه امنیت داخلی امریکا سازمان اف بی آی چقدر است واین موضوع به چه میزان همچون شمشیر دو لب است و در نهایت متقاضیان این سناریو چگونه مجبور هستند تا برای اثبات خود حلقه های تکمیلی دیگری را تولید کنند تا بتوانند حدا قل از پرستیژ حرفه ای خود دفاع کنند .اقای پترائوس بخوبی می فهمد که این موضوع چگونه به منزله بازی با منافع ملی امریکا در عرصه داخلی و بین المللی تبدیل خواهد شد.
سازمان سیا امریکا هنوز زمان دارد تا شجاعانه موضوع را برای شخص اوباما رمز گشایی کند و از ورود امریکا به عرصه ای خطرناک که می تواند ناقوس بی کفایتی در عرصه بازار سیاست وامنیت است را جلوگیری کند. دولت امریکا می تواند با عذر خواهی مسیر خود را تغییر دهد و باقیمانده ابروی خود را زنده کند. به هر حال جلو ضرر را هرزمان گرفتن سود است.
بدیهی است تحریک امریکا به یک ماجرجویی جدید در عرصه سیاست خارجی به منزله ورود به ورطه بسیار سختی خواهد بود که تهران را در برابر این تهمت ها و بازی های کودکانه سکوت نخواهد کرد و “قدرت پاسخ “خود را قاطعانه نشان خواهد داد.