با وجود افزایش آگاهی عزاداران حسینی نسبت به تحریفات واقعه عاشورا، اما همچنان برپایی مراسم حنابندان برای حضرت قاسم(ع) و حجله‌بندی کردن در برخی هیئت‌ها دیده می‌شود. شهید مطهری به شدت این مطلب خرافی را رد می‌کند.

خبرگزاری فارس: خرافه‌ای به نام حنابندان حضرت قاسم(ع)+تصویر

  بنا به سنت مداحان روز ششم ماه محرم به حضرت قاسم‌بن الحسن(ع) نوجوان 10 (به گفته طبری) یا 14 ساله(به گفته ابی‌مخنف) (1) شهید دشت نینواست.

در این شب، در برخی هیئت‌ها به برگزاری مراسم حنابندان و برپا کردن حجله حضرت قاسم(ع) می‌پردازند، چرا که معتقدند آن حضرت در کربلا ازدواج کرده است! این موضوع برای اولین در کتاب «روضة الشهدا» عنوان شد، کتابی که 9 قرن پس از واقعه عاشورا نوشته شده و اکثر روایات آن از کتاب‌های غیر قابل اعتماد اخذ شده و برخی نیز اصولاً سندیت ندارد و صرفاً داستان‌سرایی مؤلف است.

علامه مجلسی می‏گوید: نقل ماجرای عروسی قاسم به مدارک معتبر متکی نبوده است، منشأ این حکایت دو کتاب است یکی «منتخب المراثی» که بهترین تألیفات به زبان عربی هست و نویسنده آن شیخ فخرالدین طریحی صاحب «مجمع البحرین» است و دیگری «روضة‌الشهدا» نوشته ملاحسین کاشفی صاحب انوار سهیلی است، این کتاب اولین مَقتلی است که به فارسی نوشته شده است(2) و فاقد اعتبار لازم است.

آیت‌الله ری‌شهری درباره این کتاب می‌نویسد: سبک جدید، فارسی بودن و انگیزه مؤلف برای خواندن کتاب در مجالس عزا، موجب شد تألیف کاشفی نه یک اثر تاریخی که یک اثر تبلیغی و حتی تخیلی، شمرده شود. متأسفانه عدم توجه به این مطلب و قرائت و استنساخ متکرر آن ـ تا آنجا که سخنرانان مجالس سوگواری امام حسین (ع) را، «روضه» خوان نامیدند ـ، زمینه ورود بسیاری از اطلاعات نادرست این کتاب را به فرهنگ عاشورا فراهم ساخت و در موارد متعددی «زبان حال» و جانشین «زبان قال» حماسه‌سرایان کربلا شد.

در این رابطه نقل می‏کنند که وقتی امام حسین(ع) مسیر مدینه تا کربلا را طی می‏کرد، حسن بن حسن(3) از عموی خویش امام حسین(ع) یکی از دو دختر او سکینه و فاطمه را خواستگاری کرد، حسین(ع) فرمود: هر یک را که بیشتر دوست داری اختیار کن، حسن خجالت کشید و جوابی نداد حسین(ع) فرمود: من برای تو فاطمه را اختیار کردم که به مادرم فاطمه بنت رسول(ص) شبیه‏تر است، به این ترتیب وجود فاطمه نو عروس در کربلا امری مسلّم است.

اگر فرض کنیم ازدواج قاسم درست باشد، باید گفت امام حسین(ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند که یکی را به حسن تزویج کرده و دیگری را برای قاسم عقد کرده‌اند. (4) یا اینکه بگوییم دختری که به عقد قاسم در آمده اسمش فاطمه نبوده و در تاریخ اشتباه نقل شده و اگر این داستان را صحیح ندانیم باید بگوییم راویان نام حسن را از روی اشتباه، قاسم نقل کرده‏اند.

با این وجود بیشتر تحلیل‏گران واقعه عاشورا عروسی قاسم را نادرست می‏دانند، محدث قمی در «منتهی الآمال»(5) و در کتاب «نفس‏المهموم»(6) دامادی قاسم را رد می‏کند و می‏گوید نویسندگان نام حسن را با قاسم اشتباه کرده‏اند.

استاد شهید مرتضی مطهری عروسی قاسم(ع) را مردود می‏داند و مستند می‏کند به اینکه در هیچ کتاب معتبری وجود ندارد و حاج نوری هم گفته ملاحسین کاشفی اولین کسی است که این مطلب را در کتاب «روضةالشهدا» آورده و اصل قضیه صددرصد دروغ است.(7)

مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم نیز در تحلیلی بیان می‌دارد که به طور کلی آنچه از اشارات صاحب نظران و مشاهدات بر می‏آید نقل ماجرای عروسی قاسم که بیانی از شدت قساوت و بی‏رحمی لشکریان یزید است،(8) اگر به همان اندازه‏ای که تاریخ به آن اهمیت داده مورد توجه قرار بگیرد و بُغض محبین اهل‏بیت را نسبت به دشمنان برانگیزد، امری پسندیده است.

اما طبق اشاره‏ای که استاد مطهری دارد اگر بنا باشد آن را با بزرگنمایی مطرح کنند و تعزیه از آن بسازند(9) و یا چنان‌که دیده شده حجله‏ای بیارایند و حنایی تدارک ببینند، در این صورت اهانتی به ساحت مقدس عاشورا و فرهنگ عاشوراییان انجام داده‏اند.

*پی‌نوشت‌ها:

1- حاج محمد هاشم بن محمدعلی خراسانی، منتخب التواریخ، انتشارات علمیه اسلامیه، صفحه 266.

2- صدرالدین، واعظ قزوینی، ریاض، مقدس، المسمی بحدائق الاش، جلد دوم، کتابفروشی اسلامیه، تهران، 1374 هجری قمری، صفحه 42.

3- حسن بن حسن که به «حسن مُثنَّى» معروف است، در جنگ نابرابر با دشمن در روز عاشورا به شدّت مجروح شد و به یارى خداوند متعال از دست سربازان عمر بن سعد نجات یافت و به عنوان روایتگر وقایع و حوادث عاشورا بر مسئولیت حساس خود عمل کرد، نسل امام حسن مجتبى(ع) توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» بـه ایـن دو بـزرگـوار نـسب مـى‏رسانند.

4- شیخ عباس قمی، دمع السجوم ترجمه نفس المهموم، ترجمه و تحقیق علامه ابوالحسن، شعرانی، بهار 78، ناشر ذوی‌القربی، صفحه 342؛ سیدهاشم رسولی محلاتی،‌ زندگانی امام حسین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374، صفحه 478.

5- شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، محدث قمی، انتشارات هجرت، تابستان 74، چاپ هشتم،جلد 1، صفحه 700.

6- ابوالحسن، شعرانی (پیشین)، صفحه 342.

7- مرتضی، مطهری، حماسه حسینی، انتشارات صدرا، خرداد 1364، جلد اول، صفحه 28.

8- عمادالدین حسین، اصفهانی، (عمادزاده)،‌ برداشتی از تاریخ زندگی امام حسین، انتشارات اسوه، 1373، جلد دوم، صفحه 137.

9- مرتضی، مطهری، حماسه حسینی، جلد اول، صفحه 28

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *