هدیه به پیشگاه مقدس وقدسی جانبازان وفداییان راه ولایت که یادگار جبهه های نبردحق علیه باطلند…

خط چشمم هنوز ناقص بود

پشت سر سایه پدر دیدم

چشم در چشم توی آئینه

خسته و پیر و بی اثر دیدم

*****

بی تفاوت خط چشم کامل شد

پنکک و رژ و خط لب به حد نیاز

شال سبز و سندل مشکی

شارژ همراه اول و قرار و مدار

*****

پیرمرد لحظه ای تبسم کرد

گفت بابا مراقب خود باش

دست بر سینه اش زدم برو بابا

مرگ تو آرزوی قلبی ماست

*****

ساعت ۹ به خانه برگشتم

یک سکوت عجیب حاکم بود

گاز اکسیژن پدر تمام شد و

جانباز شیمیایی بی جان بود…….

براسلامتییت دعا میکنم به حق ولایت عهدی فردای امیرالمومنین روحی فدا.

16 thoughts on “جانباز شیمیایی بی جان بود”
  1. باسلام وادب.مخلص احمدجان/
    خداوندپدر بزرگوارتون رو كه بعداين همه رنج وسختي به درجه رفيع شهادت نائل اومدند روغريق رحمت خودش كنه…
    احمدآقاامثال پدربزرگوارشمابه ندرت پيداميشن/دلاوريهاش/جوون مرديهاش/باسخاوت بودنش/متدين وولايي بودنش/سربه زيربودن وپرحيابودنش///همه ملكه ذهن ماست..
    خداوندبه تمام جانبازاني كه براي دفاع ازخاك گوهرخيز ودفاع ازسنگرولايت يادگاريهاي جبهه وجنگ روتوبدنشون دارن سلامتي وهمه اونايي كه بامصداق بالابه درجه رفيع شهادت نائل اومدن رحمت واسعه وبه خانواده هاشون صبرزينبي عنايت كندانشاالله…
    شهادت هنرمردان خداست…..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *