، کیهان نوشت: اوباما جمعه شب در حالی که دکتر روحانی در حال بازگشت از سفر نیویورک بود، در تماس تلفنی از وی عذرخواهی کرد. اما این عذرخواهی برای سوابق جنایتها و خیانتهای آمریکا در طول 6 دهه گذشته به ویژه دشمنیهای سالیان اخیر علیه ملت ایران نبود؛ اوباما صرفا از ترافیک نیویورک عذرخواهی کرد! البته اوباما ولخرجی کرده و یک کلمه خداحافظ را هم به فارسی گفته است!
اما نکته جالب در این میان آن است که طرفین تماس هیچ یک حاضر نیستند مسئولیت آن را برعهده بگیرند و بر دوش دیگری میاندازند! بنابراین پیداست که این وسط یک طرف در همین اول کار اعتمادسازی و برداشتن دیوار بلند بیاعتمادی، دروغ گفته است. سوزان رایس مشاور امنیت ملی اوباما در مصاحبه با سیانان، توپ را در زمین هیئت همراه روحانی انداخت و گفت: ما در اوایل هفته تمایل خود را به دیدار مختصر غیررسمی در زمان حضور باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل نشان دادیم. در حالی که ما در قبال این مسئله موضعی باز داشتیم ایرانیها نشان دادند که این مسئله برای آنها پیچیده است پس چنین دیداری صورت نگرفت. ولی امروز (جمعه به وقت آمریکا) در کمال تعجب از طرف آنها با ما تماس گرفته و اعلام شد که رئیسجمهور روحانی تمایل دارد در حالیکه میخواهد از نیویورک خارج شود از طریق تلفن با رئیسجمهور اوباما صحبت کند. ما هم توانستیم تماس بگیریم و در این دیدار گفتگویی سازنده انجام شد.
در مقابل محمدرضا صادق مشاور رسانهای روحانی میگوید: روز گذشته (جمعه) که در حال ترک هتل به سمت فرودگاه بودیم، تماسهایی از کاخ سفید با ما برقرار شد و آخرین این تماسها روی موبایل سفیر ما بود که آقای اوباما طی این تماس این امکان را پیدا کرد که با آقای روحانی تلفنی صحبت کند.
یادآور میشود پیش از این علاقهمندیهایی به ملاقات اوباما و روحانی به صورت تصادفی(!) بروز داده شده بود اما آنچه این ذوقزدگی را کور کرد، اصرار اوباما و بانکی مون به پذیرایی با شراب از مهمانان بود و سوال این است که اگر حضور بر سر میز و سفره شراب به لحاظ دینی حرمت دارد- که حتما دارد- آیا حرمت دست دادن با یک جنایتکار و رئیس رژیم شیطان بزرگ کمتر از حرمت میز شراب است؟
در هر حال اقدام نسنجیده روحانی در گفتوگوی تلفنی با باراک اوباما ضمن آن که دادن یک امتیاز بزرگ و غیرقابل توجیه به رژیم آمریکا بود و در واقع روحانی به تله آمریکا هل داده شد، در عین حال متضمن یک نتیجه بزرگ برای طرف ایرانی است و آن اینکه مجددا ثابت شد آمریکا- حتی در حد پذیرش مسئولیت تماس تلفنی- صداقت ندارد و دروغ میگوید. به عبارت دیگر اگر هیئت همراه روحانی راست میگویند که تماس از طرف کاخ سفید برقرار شده و حالا زیر اقدام خود میزنند در واقع با این کار در همین بدو امر گوشی را دست آقای روحانی دادهاند که اوباما و دولتش کمترین صداقتی ندارند و قابل اعتماد نیستند و اگر خدای نکرده راست نگفته باشند که…
در هر صورت جای این سوال باقی است که اگر اتفاق مذکور امر شرافتمندانهای بوده چرا هیچ یک از دو طرف حاضر نیست مسئولیت آن را به عهده بگیرد؟!
این ماجرا بعد دیگری هم دارد و آن اینکه برخلاف تظاهر برخی محافل فعال در فتنه که مدعیاند مذاکره و تماس با آمریکا باعث اختلاف میان واشنگتن و تلآویو شده، خبرها حاکی از آن است که اوباما و نتانیاهو در این زمینه هماهنگ عمل میکنند. در این زمینه دو گزارش متفاوت منتشر شده، یکی مربوط به روزنامه یایمزآو اسرائیل که مینویسد آمریکا به دولت اسرائیل گزارش داده و آنها را در جریان تماس تلفنی اوباما با روحانی قرار داده است و دیگری گزارش رویتر است که به نقل از یک مقام ارشد آمریکا گزارش داده؛ کاخ سفید روز جمعه پیش از تماس تلفنی با حسن روحانی، نخستوزیر اسرائیل را از این موضوع مطلع کرده است.
همزمان یک مقام ارشد دیگر دولت آمریکا به وب سایت اسرائیلی یدیعوت آحارونوت گفته آمریکا اطمینان میدهد که اقداماتش برای حل پرونده هستهای ایران در راستای حفظ منافع مشترک با اسرائیل صورت میگیرد.
یک هفته پیش نیز نیویورک تایمز و رویتر از قول سخنگوی کاخ سفید و مشاور امنیت ملی اوباما گزارش دادند دولت اوباما به نتانیاهو پیغام محرمانه داده مبنی بر اینکه مطمئن باشید در هر نوع مذاکرهای امتیازی به ایران نخواهیم داد و تحریمها را لغو نخواهیم کرد. در واقع هیاهوی مقامات رژیم صهیونیستی در این زمینه نوعی تقسیم کار اعلام نشده میان آمریکا و اسرائیل و بازی در دو نقش پلیس خوب و پلیس بد است تا آمریکا بتواند به شکل گام به گام- که نهایت آن اعلام نمیشود- به تعلیق و توقف حوزههای مختلف برنامه هستهای ایران اقدام کند.
شایان ذکر است هماهنگی مشابهی میان دولت و کنگره آمریکا برقرار است و اوباما با هماهنگی و فشار کنگره پروژه جدید را پیش میبرد (این موضوع از سوی روزنامه یواسایتودی تایید شده) و این در حالی است که ظاهرا آقای روحانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی را جا گذاشته است!
و بالاخره توضیح این موضوع ضرورت دارد که برخی رسانههای فعال در فتنه و آشوب نیابتی سال 88 در اقدامی فریبکارانه منتقدان سازش و نرمش یکطرفه با آمریکا را متهم به همسویی با نتانیاهو و رژیم صهیونیستی میکنند! اما صرف نظر از هماهنگی آمریکا و اسرائیل در پروژه طلبکاری یکطرفه از ایران، جا دارد بپرسیم آیا همین نتانیاهوی مفلوک در سال 88 از شما فتنهگران حمایت نکرد و شما را سرمایه بزرگ اسرائیل نخواند و آیا شماها شعار دیکته شده سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی (نه غزه نه لبنان) را در روز قدس آن سال تکرار نکردید و آیا رئیس همین رژیم کودککش (شیمون پرز) نگفت که جنبش سبز به نیابت از اسرائیل با جمهوری اسلامی میجنگد؟!
در واقع باید گفت همین حمایت فتنهگران از اقدام دکتر روحانی در تماس تلفنی با اوباما- در حالی که رئیسجمهور فتنهگران را عوامل آمریکا و اسرائیل خوانده- خود سند متقنی بر خطا و دشمن پسند بودن اقدام اخیر روحانی و لطمه به مواضع خوب وی در سفر نیویورک بوده است.
آقای شریعتمداری
خواهشا در مسیر منافع اسرائیل حرکت نکن. یقین بدان صلح و آشتی بین ایران و آمریکا به نفع اسرائیل نیست.