هراز نیوز :شهيد اسماعيل شيرزاد در ارديبهشت سال ۱۳۴۲ در آمل به دنيا آمد .در ادامه یکی از دست نوشته های این شهید بزرگوار را بازخوانی می کنیم

در مسجد ساده و كوچك محلمان با هواي دلپذير و بهشتي اش ، اكنون تنها و تنهاتر از هميشه مهجور و دلتنگ ، خسته تر و آواره تر از هميشه با اميدي خسته از من و صبري منتظر ، بي كس و تنها سر در افكار خويشم و گهگاه سري از افسون تكان مي دهم و گاهي سرم را به ديوار مي كوبم .

ابر چشمانم شوق باريدن دارد و شايد مي خواهد سيلي بسازد تا زخم هايي كه بر دل اين زمين تنها ، كه قلبم مي باشد نهاده شده است را بشويد . ولي چه حاصل كه گريه و ناله ديگر راه گشايم نيست و موجب بخشش پروردگارم نمي باشد ، زيرا اگر دواي دردهاي بي شمارم اين بود تا حال درمانم را مي يافتم .

باري گريه و گريه هاي بي اثرم ديگر نتيجه بخش نيست و دعا و طلب هايم دگر جوابي ندارد . هرچند كه تمام جسم و روحم طلب و نياز او دارد و قلبم هميشه خون مي بارد ، هرچند كه شايد از لسان و عيانم به ظاهر بر نمي آيد .

چه جاي عرض حاجت با زبان ، آنجا كه لطف حق نياز ملتمس را در نگاه خسته مي خواند .

خدايا! مرا ديگر از نخواستن به زبان مؤاخذه مكن زيرا كه خواسته هايم از حالم معلوم است دعايم را با دهان بسته مي خوانم و با تو نيز اي كه بر دردهايم آگاهي .

نمي دانم الان در ادامه چه بخواهم ، هرچند مي دانم كه چاره اي جز اين ندارم كه خويش را باز به تو بسپارم كه هر سرنوشتي و راهي براي من مقرر گردانيدي مطيعم و اطاعت دستور تو را به جا مي آورم ، اما اگر مشمول آمرزش بي كرانت شديم حاجتمان سر جايش هست زيرا كه خود آن را حلال و والاترين خواسته و طلب قرار داده اي .

“و من الله التوفيق”

شادی روح همه شهیدان خصوصا این شهید عزیز صلوات

منبع

6 thoughts on “مناجات ـ خسته اي آواره/دست نوشته شهید اسماعیل شیرزاد”
  1. با عرض سلام خدمت همه زحمت کشان هراز نیوز
    خیلی خوشحالم که این مطلب رو گذاشتید و ممنون از شما
    من خانواده این شهید بزرگوار رو از نزدیک میشناسم
    مثل خود شهید خیلی خامواده بزرگوار و محترمی هستن
    و از این خانواده باید هم یه همچین جوان برومندی پرورش داده شود
    ایشالله که خدا همه ماهارو ببخشد و بیامرزد و با بهترین مرگه ها از دنیا ببرد
    در پناه خداوند منان پیروز باشید و سربلند و همیشه موفق

  2. با سلام و تشکر از مدیر مسول روزنامه که عکس و نامه این شهید بزرگوار ومطالب با ارزش ایشان رو در سایتتان قرار دادید همه شهدا گرانقدرند و دردمند فراق الهی بودند شهید اسماعیل شیرزاد کسی بود که هم عالم بود و هم عامل. همیشه دردمند وعاشق. تا بحال قسم میخورم که هنوز فردی را به شخصیت وصداقت و صفا و صمیمیت ایشان ندیدم کسی که عاشقانه و عالمانه از خداوند تقاضای شهادت در راهش را داشت و همواره با اخلاق نیکویش هر فردی را جذب میکرد. وصیتنامه ایشان جزو بهترین وصیت نامه هاایست که تا بحال خوانده ام لذا از مدیر سایت میخواهم که وصیت نامه ایشان را نیز در سایت قرار دهند تامردم عزیز با عمق عرفان این شهید اشنا شوند.

  3. باسلام و عرض ادب فراوان خدمت مدیریت محترم و کلیه عزیزان سایت هراز نیوز.
    به حمد خدا این توفیق نصیب ما شد که وبلاگ شهید عزیزمان اسماعیل شیرزاد را بسازیم.
    و همچنین ضمن تشکر از دو دوست بزرگوار(ا-کوچه برزگر 2-برادر حمید رحیمی) و خدمت تمامی عزیزان که به وبلاگ این شهید صدیق(http://www.shahidshirzad1364.blogfa.com) مراحعه و
    پیام میزارند

    یاعلی مدد

  4. وقتی که خبر دار شدم سوخته بودم…
    تقدیم به روح بلند و آسمانی برادرشهیدم اسماعیل جانم:

    به نام آرام بخش جان ها”
    دلم امشب تنگ است , تنگ چشمان پر از مهر و سراسر عشقت , تنگ لب های پر از زمزمه ات و صدایت که غریب است هنوز .
    جان به قربان وجود پر از دردت . گل من … جان ز تنم رفت همان لحظه که تو جان به آغوش ملک بسپردی و بهارم خشکید .
    عمر من … فکر نکردی دل من تاب ندارد , ز غمت میمیرد ؟
    روز من رنگ شب است و شب من بی مهتاب , آسمانم ابریست و تو بوی باران و همان یاد نگاه تو , مرا خواهد کشت اسماعیل جان
    همه ی هستی من … روز ها می گذرد و برایم به نشانت سنگیست که شده سنگ صبورم به جوانی و غریبی . قلب من می شکند و تو خود می دانی که غمت , سخت گران است و من میمیرم , به تمام صبری که تو یادم دادی .
    دل به یادت دادم , نفسم تنگ شد و بند آمد , باورم نیست هنوز , که تو رفتی و نمی آیی باز . شده ام بیگانه با جهان بودن , ای همه زندگی ام … نیست دگر تاب مرا که من و تنهایی عاقبت خانه نشین و تو سفر کرده از این دنیایی .
    دست دل تنگی ام اینک , میزند چنگ بر آن پرچم سبز مزار پاکت , که ندارم آرام و جگرسوز نشینم سر خاکت , به خیالم که نشسته ای مرا رو در رو , میکنم درد دل و از عطش دیدن تو بی تابم …. موج معرفت و خوبی تو …… کشتی صبر مرا میشکند کاش یک بار فقط … کاش یک بار فقط … درد دلت میگفتی تا نگیرم آتش از رفتن تو , ولی تو … راه زبیراهه نهان می کردی , که نفهمند دلت پر درد است و چه آرام گذشتی به شبی سرد و زمستانی از همه ی تاب و تب دنیایی ونهادی به جوانی , آرزوهایت را .
    همه ی دلخوشی ام … غم چشمان تو را با همه جان می خواهم . غربت اشک تو در حلقه ی چشمانت را و تپش های دل بی تابت که تب عشق تو را معنا کرد و مرا درس محبت آموخت . تو میان قلبم , تو رو از هر نفس باد صبا می شنوم و….
    یک شبی آرام از پیش نگاهم می روی

    به یاد تمام شهدای غیورمرد عملیات والفجر 8 از جمله دلیر مردان غواص و شیر مردان خط شکن در شب سرد بهمن سال 1364 ، مردانه سینه خصم را دریده و عاشقانه خدای خویش را ملاقات نمودن بخوانیم فاتحه و صلوات…..

    یاد عزیزم اسماعیل جان گرامی باد

    باسپاس از مدیریت محترم سایت هراز نیوز

  5. سلام اای شهید ای جان روح و جسمم جانم فدای جان پاکت ای مرد جنگ جانمان فدایت

  6. برادر عزیز خیلی دوست دارم دوری تو مرا عذاب می دهد تحمل کردنش دشوار است بی قرارم بی قرارم بی قرارخاطرات تو همیشه برایم زنده است از آن لبخند های قشنگ آن خنده های شیرینت آن نماز و ذکر نمازت مرا دیوانه کرده آن قران خوندنت آن جپهه رفتنات آن نگاه معنا دارت . خدایا صبر عطا کن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *