تخريب چهره رهبري و نظام، كليد زدن پروژه تقلب، ذوق زدگي از حركات تنش‌زاي احمدي نژاد و تلاش براي آوردن خاتمي يا هاشمي به صحنه انتخابات از جمله اهداف و خطوط رسانه‌هاي ضد انقلاب و فارسي زبان بيگانه است.

 

مشرق در ادامه رصد هفتگي خود ، اين هفته نيز با رصد رسانه های ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان درباره انتخابات، مخاطبان محترم را در جریان آخرین اخبار و تحلیل ها قرار مي‌دهیم.

 

رسانه های ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان در هفته اي كه گذشت خطوط متنوعي را البته با اهدافي محوري پيگيري و دنبال كردند؛ اين اهداف را مي‌توان در اين موارد تقسيم كرد: اتهام ديكتاتوري به نظام و رهبري، دنبال كردن و پر و بال دادن به اختلافات ميان مسئولين، تلاش براي آوردن خاتمي به صحنه انتخابات و تضمين تاييد صلاحيت وي و انتشار اخبار مختلف و البته با محتواي دروغ در راستاي اهداف فوق، از اين موارد است.

در گزارش ذيل تلاش شده است تا با بررسي دقيق‌تر اصلي ترين اين رسانه‌ها، شاهد مثال هاي متنوع از خطوط فوق ارائه شود.

 

1- اتهام ديكتاتوري به نظام؛ سناريو سازي با خبر دروغ

 

رسانه‌هاي ضد انقلاب و بيگانه فارسي زبان در يكي از اصلي ترين اهداف خود تلاش دارند تا به انحاء مختلف اينگونه وانمود كنند كه نظام  شكل ديكتاتوري دارند؛ البته اين بار اين هدف با ظاهر و كلامي متفاوت از لفظ ديكتاتوري، بهره مي برد؛ اين رسانه ها چندين بار پيش از اين به صراحت سعي كردند جمهوريت نظام را زير سوال برده و نظام و رهبري را متهم به ديكتاتوري مي‌كردند؛ اما اين بار شرايط متفاوت و هوشمندانه تر شده است؛ اين بار به صراحت از اين اتهام سخن گفته نمي‌شود، بلكه تلاش شده است تا با نقل قول هاي مختلف و غير مستند و بعضا دروغ اين اتهام به صورت غير مستقيم به نظام و رهبري وارد شود.

 

نقل برخي صحبت‌ها به صورت غير مستند از سيد محمد خاتمي و هاشمي رفسنجاني در اين راستا صورت گرفته است.

 

 

اين صحبت‌ها در حالي به هاشمي رفسنجاني منتسب مي‌شود كه دفتر وي انجام

چنين صحبت‌هايي از طرف هاشمي را تكذيب كرده است

 

 

البته آنها با اين اتهامات و نقل قول‌هاي ناصحيح تلاش دارند كه در هر صورتي كه در آينده درباره هاشمي و خاتمي رخ دهد آن را به ديكتاتوري نظام مرتبط سازند؛ اگر خاتمي و هاشمي نيايند، كه خواهند گفت نظام و رهبري به آنها اجازه نداده بيايند، و اگر خاتمي بيايد و رد صلاحيت شود، بازهم همين اتهام را متوجه نظام خواهند كرد و اگر خاتمي بيايد و راي نياورد، نظام متهم به ديكتاتوري و تقلب در انتخابات خواهد شد.

 

 

راديو فرانسه نيز خبر دروغ سهام نيوز و بي.بي.سي را پي گرفت و همان اتهامات را تكرار كرد؛ استفاده از لفظ « شديد » در متن خبر

تلاشي در سايه براي اين امر است كه مخاطب احتمال دروغ بودن

خبر را ناخود آگاه در ذهن خود كاهش مي‌دهد

 

 

پيگيري اين پروژه آرام در طي روزهاي گذشته و القاي اختلاف ميان احمدي نژاد و رهبري و بزرگنمايي آن نيز مي‌تواند به مرور اين اثر را بر مخاطبان خود بگذارد كه نظام ايران ديكتاتوری و انتخابات نيز مهندسي است؛ القاي اختلاف داشتن هاشمي، خاتمي و احمدي نژاد با رهبري تلاشي در همين راستا است.

 

 

قرار دادن تصوير رهبري پشت سر خاتمي و همراه شدن اين تصوير درشت با تيتر بزرگ فوق، اين امر را به ذهن

مخاطب متبادر مي‌سازد كه رهبر انقلاب نمي‌گذارد خاتمي وارد صحنه شود

 

 

اين حركت به صورت نرم خزنده صورت گرفته و احتمال ايجاد اين ذهنيت غلط در مخاطب بسيار زياد مي‌شود. اتهام ديكتاتوري كه همرديف با درخواست برگزاري انتخابات آزاد قرار مي‌گيرد- از تلاشهاي چندين ساله اين رسانه ها نسبت به نظام جمهوري اسلامي است كه اين بار در لباسي جديد عرضه شده است.

 

 

بي.بي.سي در برنامه تلويزيوني خود نيز همين خط را پي گرفت و با صراحت از قول خاتمي نوشت كه رهبري را با خود هماهنگ نمي‌بيند؛ انتشار اين خبر هم در حالي است كه دفتر خاتمي

نيز در همين روزها اعلام كرد تنها منبع معتبر براي سخنان خاتمي وب‌سايت اوست

و در آن وب‌سايت هم چنين خبري وجود ندارد

 

 

مي‌بينيم كه دفتر خاتمي به صراحت نقل جملات فوق از خاتمي را « تحريف و ناقص» عنوان كرده است

 

 

مي‌بينيم تكذيب اين اخبار، با آن آب و تابي كه خود خبر منتشر مي‌شود، انتشار نمي‌يابد بلكه با قلم كوچكتر نگاشته مي‌شود؛ و مخاطبان هم اغلب تنها به خواندن تيتر اكتفا مي‌كنند؛ با اين روش بي.بي.سي به همان هدف خود مي‌رسد و از طرفي هم مدعي مي‌شود كه تكذيبيه را نيز منتشر كرده است.

فیلم بی بی سی درباره نگرانی خاتمی از انتخابات (دانلود)

 

يكي ديگر از مصاديق اختلاف، القاي اختلاف ميان احمدي نژاد و رهبري و بزرگنمايي آن است كه در هفته گذشته نيز مصاديقي از ارائه شد؛ اين هفته در يكي ديگر از اين موارد و جديدترين آنها، سخنان احمدي نژاد ريشه يابي و به مقامات جمهوري اسلامي نسبت داده شده است:

 

 

 

ديگربان با زيركي مرجع سخنان مبهم احمدي نژاد را مقامات جمهوري اسلامي معرفي كرده و خبر را به گونه‌اي منتشر

كرده كه گويا مخاطب احمدي نژاد مسئولين طراز اول كشور هستند

 

2- ذوق زدگي از اختلافات داخلی

 

دومين خطي كه در هفته گذشته پوشش خبري وسيعي داده شد، بيان برخي اختلافات از سوي برخي مسئولين مخصوصا رئيس جمهور است. اين خط در رسانه‌هاي ضد انقلاب و بيگانه فارسي زبان در مقياس حجمي بسيار وسيع و فراتر از خط اول فعلا پوشش داده مي‌شود.

 

 

 

احمدي نژاد در سخنراني‌هاي چند روز اخير خود مدام مخاطباني مبهم را مورد حمله قرار مي‌دهد و اين امر باعث

شده رسانه‌هاي مختلف بيگانه توجه ويژه اي به وي داشته باشند

 

 

ذوق زدگي اين رسانه‌ها از سخنان تقريباً هر روزه احمدي نژاد در مكان‌ها مختلف و واكنش‌ها به اين سخنان چنان واضح و روشن است كه جاي سوال باقي نمي‌گذارد؛ اين رسانه‌ها به يك‌باره با پوشش وسيع سخنان رئيس جمهور به استقبال سخنان حاشيه دار وي رفته و كوچكترين واكنش‌ها عليه اين سخنان را نيز در حجمي بالا منتشر مي‌كنند تا القاي اختلاف شديد در كشور صورت گيرد.


العربيه هم با آب و تاب سخنان و مطالب حاشيه دار سخنان رئيس جمهور را بازتاب مي‌دهد

 

قرار دادن اين خط در كنار خطوط ديگري كه از كشور ارائه مي‌كنند، اين فضا را براي مخاطبان درباره ايران ترسيم مي‌كند كه كشور دچار ديكتاتوري بوده و احمدي نژاد هم قصد برهم زدن بازي را دارد؛ از طرفي هم تاكيد فراوان بر عدم اوضاع مناسب اقتصادي در كشور آن هم در حد تامين مايحتاج زندگي، كشوري با تنش فراوان و آماده هر اتفاق و انفجاري را ترسيم مي‌كند.

ذوق زدگي رسانه‌هاي ضد انقلاب از سخنان احمدي نژاد باعث شده سخنان او تبديل به تيتر اول اين رسانه‌ها گردد:

 

 

ذوق زدگي رسانه ضد انقلاب خودنويس از تهديدهاي بدون مخاطب احمدي نژاد

 

 

سخنان مبهم احمدي نژاد مبني بر اينكه « عده اي براي انتخابات نقشه كشيده‌اند» دقيقا بازي در زمين دشمن است؛ فارغ از اينكه سخنان تنش‌زاي رئيس جمهور در روزهاي اخير خود بازي در زمين دشمن بوده،

بيان اين سخنان افزون بر آن و بسيار خطرناك است؛ نقشه عده اي براي انتخابات، معناي ديگر انتخابات مهندسي و

تقلب است و نبايد چنين مطالب دروغي بر زبان رئيس جمهور جاري شود

 

 

دويچه وله نيز نتوانست خوشحالي و ذوق زدگي خود از تهديدات رئيس جمهور را ناديده بگيرد و سخنان احمدي نژاد را با آب و تاب منتشر كرد:

 

 

 

دويچه وله با تصويري از احمدي نژاد كه چفيه عربي بر گردن دارد تيتر فوق را انتخاب كرد

 

 

البته اين رسانه‌ها براي القاي اختلاف “شديد” ميان مسئولين، مخصوصاً ميان احمدي نژاد و ساير مسئولين، به بازتاب گسترده سخنان و واكنش‌هاي صورت گرفته به سخنان احمدي نژاد نيز پرداختند؛

 

 

 

بي.بي.سي واكنش سرلشگر فيروز آبادي به سخنان احمدي نژاد را به عنوان تيتر اصلي خود برگزيد؛ كنش و واكنش رئيس جمهور و رئيس ستاد

مشترك نيروهاي مسلح، بي شك جذابيت فراواني براي بي.بي.سي خواهد داشت

 

 

اين خط به وفور در اغلب گزارشات و اخبار اين سايت‌ها پيدا مي‌شود؛ به گونه‌اي كه خبر مربوط به سخنان احمدي نژاد و واكنش‌هاي صورت گرفته به آن، از اصلي‌ترين اخبار هر روزه آنها محسوب مي‌شود.

 

 

دويچه وله نيز نتوانست از اين فضا عبور كند و خوشحالي خود را نشان ندهد؛ اين رسانه سخنان احمدي نژاد را به گونه‌اي ديگر نوشت تا خواننده احساس كند

كه شخص خاصي احمدي نژاد را متهم به برخورد كرده؛ حال آنكه رئيس جمهور تنها

به نقل قول مبهمي پرداخت كه در صحت آن نيز ترديد وجود دارد

 

 

راديو فردا جلوه ديگري از خودسري‌ها و دردسرسازي‌هاي رئيس جمهور را سعي كرد نشان دهد؛ اين رسانه تلاش كرد با انتخاب جمله اي از سخنان معاونت رئيس مجلس، حركات احمدي نژاد را بازي خطرناك توصيف كند:

انتخاب جمله و تيتر در خور توجه است؛ بي‌شك حسين مظفر در جايگاهي نيست كه به رئيس جمهور “هشدار” بدهد، ولي راديو فردا تلاش كرده تا با انتخاب

اين كلمه و عنوان معاونت رئيس مجلس براي مظفر، وضعيت اختلافات در ايران را حاد نشان دهد

 

 

به نظر مي‌رسد رئيس جمهور بايد متوجه اشتباه خود در مواضع خود بشود و دست از تنش‌زايي بردارد و ديگران نيز در واكنش به اين سخنان بايد دقت شود.

 

 

3- كليد زدن پروژه تقلب

 

يكي ديگر از اقداماتي كه در هفته گذشته توسط بي.بي.سي فارسي صورت گرفت، كليد خوردن پروژه تقلب در انتخابات در فاصله 50 روز تا انتخابات رياست جمهوري بود. بي.بي.سي كه در قالب‌هاي مختلف و تلويحي از انتخابات آزاد و ديكتاتور بودن نظام و … سخن مي‌گفت، به صراحت سخن از تقلب در انتخابات ميان آورد:

 

 

كليد زدن پروژه تقلب؛ نياز اصلاح‌طلبان به راهبرد براي حفظ آراي خود، تكرار كميته صيانت از آرا و تقلب است؛

فرض مسلم پنداشتن تقلب در انتخابات در تيتر فوق مشاهده مي‌شود

 

 

آنچه در تيتر فوق فرض مسلم گرفته شده، تقلب قطعي در انتخابات است؛ يعني به هرحال تقلب صورت خواهد گرفت و اصلاح طلبان بايد بينديشند چگونه مي‌توانند مانع از تقلب در آراي نامزد خود شوند! اينكه اصلاح طلبان در انتخابات پيش رو چگونه از آراي كانديداي خود محافظت مي‌كنند تكرار سناريوي كميته صيانت از آرا و آغاز پروژه تقلب در انتخابات است كه 4 سال قبل نيز مطرح شد

 

 

 اميدواري به علني شدن تخلفات» يعني وجود تخلفات در انتخابات قطعي است و اميد مي‌رود به

خاطر اختلافات موجود اين تخلفات علني گردد

 

 

اين گزارش بي.بي.سي در جاي جاي خود وجود تقلب را فرض قطعي انتخابات گرفته و براي اين امر سناريو نوشته است:

 

تيتر فوق بازهم وجود تقلب را فرض گرفته است؛ تكرار اين مطلب در گزارش خواننده را به اين نتيجه مي‌رساند

كه تقلب در انتخابات قطعي وجود دارد و بايد چاره براي آن انديشيد

 

 

4- فراهم كردن شرايط براي آمدن خاتمي يا هاشمي

 

يكي از اصلي‌ترين خطوطي كه توسط رسانه‌هاي ضد انقلاب و بيگانه فارسي زبان در هفته گذشته نيز پيگيري شد، زمينه‌سازي براي ورود خاتمي به انتخابات است؛ تلاش اين جريان اين است كه خاتمي را در اولويت اول وادار به حضور در انتخابات و نامزدي نمايند؛ هرچند كه تا كنون خاتمي جوابي قطعي نداده است. محورهاي حول اين خط را مي‌توان در موارد زير تقسيم كرد:

 

  • سخت نشان دادن اوضاع توسط خاتمي؛ خاتمي تلاش دارد تا با بحراني نشان دادن اوضاع كشور كمي هم براي آمدن ناز كند؛ خاتمي نياز دارد تا سطح خواسته‌ها از وي براي نامزدي در انتخابات از چند اعلاميه از زندانيان سياسي و … فراتر رود؛ ايجاد اين حس در مخاطبان توسط خاتمي كه اوضاع بسيار بد است، ذهن مخاطبانش را به اين سمت مي‌برد كه خود خاتمي مي‌تواند منجي باشد؛ البته خاتمي در اين شرايط به چراغ سبز حاكميت نيز نياز دارد و تيره نشان دادن شرايط گامي در اين جهت نيز مي‌تواند تلقي شود:

 

 

جرس با انتخاب اين تيتر تلاشي در اين مسير دارد؛ تيره نشان دادن اوضاع و تلاش براي آوردن خاتمي

 

 

اين خط توسط رسانه‌هاي مختلف پيگيري شد:

 

 

تكرار سناريوي جرس توسط العربيه

 

  • ديگر مشكل، بحث رد صلاحيت خاتمي است؛ تلاش براي زير فشار گذاشتن نظام و شوراي نگهبان براي تاييد صلاحيت خاتمي است؛ اين كار نيز در هفته گذشته پيگيري شد؛ در يكي از شاخص‌ترين اين اقدامات، يادداشت مصطفي‌ تاجزاده براي اين موضوع است كه ادعا كرده است نظام بايد مشايي و خاتمي را تاييد صلاحيت كند!

 

 

تاجزاده تهديد كرده است اگر خاتمي تاييد نشود، مشكلات داخلي و خارجي تداوم و نااميد و انواع بزه‌هاي اجتماعي گسترش

خواهد يافت!!! اين حرف نيز در راستاي همان هزينه دار كردن رد صلاحيت خاتمي براي نظام است

 

 

هزينه دار كردن رد صلاحيت خاتمي براي نظام و مايه گذاشتن از مشايي براي انتخابات كه همانا حمايت از حرف دل احمدي نژاد است از جمله اين موارد است؛ حرفي كه اين روزها احمدي نژاد نيز مدام تكرار مي‌كند.

 

 

تاجزاده مدام تاكيد كرده كه خلق حماسه نيازمند تاييد صلاحيت مشايي و خاتمي است؛ مخصوصا خاتمي؛ البته او توضيح نداده رفتار خاتمي در 4 سال قبل

و عدم پذيرش نظر شوراي نگهبان (به عنوان نهاد قانوني اعلام راي) و رهبري، چگونه بر قانون منطبق است؟

 

 

تاجزاده مي‌گويد انتخابات حماسي مستلزم تاييد صلاحيت همه كساني است كه حاضرند در چارچوب قانون اساسي فعاليت كنند!!! با اين كلام تاجزاده او چگونه مي‌تواند ادعا كند كه رفتار خاتمي در چهار سال قبل و عدم پذيرش سازوكارهاي قانوني و عدم اعلام پايبندي به شوراي نگهبان، با فعاليت در چارچوب قانون اساسي منطبق است؟

 

  • ناديده گرفتن شرط‌هاي خاتمي براي ورود؛ خاتمي پيش‌تر عنوان كرده بود كه شرط ورود اصلاح طلبان و خود وي به انتخابات آزادي زندانيان سياسي، مخصوصا برداشتن حصر خانگي از موسوي و كروبي است؛ او بارها بر اين خواسته پافشاري كرد و اين خواسته به عنوان مطالبه جنبش سبز مطرح شد؛ اينها گمان كردند چون نظام به حضور اصلاح طلبان نياز دارد، پس نظام در برابر خواسته آنها مجبور است كوتاه بيايد؛ تجربه انتخابات مجلس و اداره نظام، نشان داد هم اصلاح طلباني هستند كه چنين پيش شرطي را قبول ندارند و هم اينكه نظام مي‌تواند بدون كساني كه چنين پيش شرطي دارند انتخابات پرشور برگزار كند.

 

 

 

زندانيان سياسي با نوشتن نامه‌اي به خاتمي خواستند پيش شرط آزادي زندانيان سياسي را لحاظ نكند؛ اين يعني پذيرش اينكه آنها از خواسته نامعقول خود كوتاه آمده و نبايد با زياده

خواهي با نظام برخورد كنند؛ هرچند كه قصد نگارش نامه اين است كه بگويند ما خودمان را فداي كل

جامعه مي‌كنيم!! نامه‌اي به قصد هموار كردن راه آمدن خاتمي

 

 

با اين حال سر اين عده بي كلاه ماند؛ از اين رو خاتمي و جنبش سبز نياز داشتند تا اين بحث به گونه‌اي لاپوشاني شود تا احساس نشود اصلاح طلبان و جنبش سبز با پاي خود به دامن نظام برگشتند و نظام هيچ كدام از پيش شرط‌ها را نپذيرفته است؛ به عبارت بهتر در اين رقابت و دوئل اين جنبش سبزي‌ها بودند كه كوتاه آمدند و مجبور شدند پيش شرط‌هاي خود را پس بگيرند و نظام با اقتدار در برابر زياده خواهي آنان ايستاد.

 

 

برگرداندن عقلانيت به نظام توسط خاتمي، سناريويي است كه تلاش دارد خاتمي را مطلوب ترين گزينه معرفي كند؛

بخشي از اين سناريو را نيز زندانيان سياسي برعهده گرفته اند

 

 

اين وظيفه به گردن برخي زندانيان سياسي افتاد؛ همان‌ها كه تا ديروز از عدم انتخابات آزاد سخن مي‌گفتند به خاتمي نامه نوشتند كه پيش شرط خود را ناديده بگيرد. اينها سعي داشتند با اين روش عنوان كنند كه خودشان از خواسته‌شان كوتاه آمدند حال آنكه بايد بپذيرند در برابر اقتدار نظام اسلامي نمي‌توان شرط غير معقول و ناعادلانه گذاشت.

 

  • تلاش براي همه گير بودن درخواست نامزدي خاتمي؛ اينكه قرار باشد مدام اصلاح طلبان و برخي زندانيان سياسي خاتمي را دعوت به نامزدي كنند، نمي‌تواند نه مخاطبان را قانع كند و نه خود خاتمي را؛ خاتمي هم گفته بود توجهي به اين سطح از دعوت ندارد؛ از اين رو سايت جرس گام ديگري در اين مسير برداشت؛ نامه 110 تن از علما و فضلاي حوزه علميه قم

 

 

كلمه تلاش كرده با انتخاب تيتر « علما و فضلاي حوزه علميه قم» اين را به مخاطب القا كند كه اين‌ها از بزرگان حوزه هستند؛ چون اغلب مخاطبان سراغ اسامي نمي‌روند؛

اما وقتي سراغ اين اسامي مي‌رويم مي‌بينيم هيچ چهره شاخصي ميان درخواست

كنندگان نيست و اغلب نيز طلاب عادي هستند

 

 

اين در حالي است كه نام هيچ كدام از علما و فضلاي برجسته حوزه ذيل اين درخواست نيست؛ و اغلب امضا كنندگان به نظر مي‌رسد طلبه‌هاي عادي مي‌باشند؛ از اين رو انتخاب تيتر «‌110 نفر از علما و فضلاي حوزه علميه قم» يك كار رسانه‌اي و پرهياهوي بدون محتواست.

 

  • تلاش براي موفق نشان دادن خاتمي و هاشمي در برابر آيت‌الله خامنه‌اي: در اين كار تلاش شده است تا با نظر سنجي از مخاطبان به گونه‌اي فضا ترسيم شود كه مخاطب به اين نتيجه برسد كه خاتمي و هاشمي در قياس با رهبر انقلاب موفق‌تر بوده اند؛ اين سناريو به اين شكل طراحي شده است كه از مخاطبان سوال شده است كه كداميك از دولت‌ها موفق‌تر عمل كرده و از منافع ملي بهتر پاسداري كرده اند: دولت آيت‌الله خامنه‌اي، دولت هاشمي، دولت خاتمي يا دولت احمدي نژاد؟

 

 

اين نظر سنجي در حالي به اين صورت طراحي شده كه دولتي به نام دولت آيت‌الله خامنه‌اي اصلا وجود نداشته است؟ ميرحسين موسوي

نخست وزير آيت‌الله خامنه‌اي بود و وي رئيس دولت محسوب مي‌شد و وزرا را خود ميرحسين موسوي انتخاب مي‌كرد

 

 

اين نظر سنجي در حالي به اين صورت طراحي شده كه دولتي به نام دولت آيت‌الله خامنه‌اي اصلا وجود نداشته است؟ ميرحسين موسوي نخست وزير آيت‌الله خامنه‌اي بود و وي رئيس دولت محسوب مي‌شد و وزرا را خود ميرحسين موسوي انتخاب مي‌كرد؛ يعني دولت ميرحسين موسوي نه دولت آيت‌الله خامنه‌اي؛ تلاش تدوين كنندگان نظرسنجي اين است كه در نهايت به اين نتيجه برسند كه دولت خاتمي و هاشمي موفق‌تر از دولت آيت‌الله خامنه‌اي بوده است؛ در نتيجه اين به ذهن مي‌رسد كه خود اين اشخاص بهتر از آيت‌الله خامنه‌اي در اداره كشور عمل مي‌كنند؛ حال آنكه اساس اين سوال غلط و حاوي پايه‌هاي دروغ است.

 

  • مطرح كردن نام هاشمي در كنار خاتمي: در ادامه اين خط تلاش شده است تا از هاشمي نيز غفلت نشود؛ از اين رو هرچند همت اصلي آنان آوردن خاتمي است اما از گزينه هاشمي نيز نبايد دور شد؛ مطرح كردن اين كه هاشمي نيز از گزينه‌هاي مطلوب اصلاح طلبان است در همين حوزه قرار مي‌گيرد:

 

 

بي.بي.سي هاشمي را هم در كنار خاتمي مدام مطرح مي‌كند و از او به عنوان گزينه مطلوب اصلاح طلبان نام مي‌برد؛

تلاشي در جهت آوردن هاشمي و جذب كامل هاشمي به عنوان اصلاح طلب

 

 

در مجموع تلاش اين خط بر آن است كه نام خاتمي به شدت مطرح و درخواست از وي براي نامزدي همگاني عنوان شود؛ از طرف ديگر رد صلاحيت خاتمي را براي نظام هزينه دار جلوه كنند؛ از طرفي هم زمينه براي ذهنيت سازي تقلب آغاز شود؛ تا اگر خاتمي نيامد عنوان شود كه نظام مانع شد؛ اگر خاتمي آمد و رد صلاحيت شد هزينه ايجاد شود؛ و اگر خاتمي آمد و راي نياورد از هم اكنون عنوان شود كه تقلب صورت گرفته است!

 

 

5- تلاش براي احياي نام ميرحسين موسوي و كروبي

 

زنده كردن نام ميرحسين موسوي و مهدي كروبي در اين ايام، گامي ديگر براي يادآوري اتهام تقلب در سال 88 است؛ يادآوري اين مطلب كه بازهم ممكن است جمهوري اسلامي براي انتخابات برنامه داشته باشد و در انتخابات تقلب صورت بگيرد؛ البته نه فقط ممكن است كه قطعي است.

 

 

مطرح كردن يكباره نام ميرحسين موسوي بايد به گونه‌اي جديد صورت مي‌گرفت كه بتوان در كنار آن اين بحث به ذهن مخاطب متبادر شود كه اين‌ها به تقلب اعتراض كرده بودند؛ و باز هم تقلب صورت خواهد گرفت؛ آن هم نه در آشكار؛ يك راه براي اين مطرح كردن انتخاب شد كه با دفعات قبل متفاوت باشد: برپايي نمايشگاه آثار نقاشي ميرحسين موسوي

 

 

بي.بي.سي تلاش كرده تا در عين حال كه از نقاشي‌هاي موسوي سخن مي‌گويد، او را به عنوان

چهره‌اي مظلوم مطرح كند و تقلب را دوباره در اذهان زنده كند

 

 

دويچه وله نيز در مسير احياي نام ميرحسين موسوي براي احياي اتهام تقلب گام برداشت

 

 

نام كروبي نيز بايد به طريق ديگري مطرح مي‌شد؛ ديدار خانواده شهيد بهشتي با خانواده كروبي؛ و بعد هم عنوان اين مطلب كه ” مردم “‌ قدردان تلاش هاي كروبي هستند؛ علاقه به اين كه اين گروه‌ها خود را به جاي مردم بگذارند و تصميم بگيرند زياد است؛ اگر مردم قدردان اين تلاش‌ها هستند، آنها كه در 9 دي 88 خواستار محاكمه وي بودند چه كساني بودند؟ آيا آن جمعيت چند ميليوني مردم نبودند؟

 

 

عنوان اين مطلب كه ” مردم ” قدردان تلاشهاي آقاي كروبي هستند، يك جنگ رواني است؛ براي اينكه به مخاطب اين را القا كند

كه حساب مردم از نظام جداست و آنها حامي كروبي هستند؛ حال آنكه 9 دي 88 پيام ديگري داشت

 

6- در راستاي جنگ رواني

 

برخي ديگر از اخباري كه توسط اين رسانه‌ها منتشر مي‌شود اقداماتي در جهت جنگ رواني و اثرگذاري‌هاي نامحسوس بر مخاطبان است. به عنوان نمونه به چند مورد از اين اقدامات اشاره مي‌شود؛ اهداف كلي اين اقدامات متفرقه نيز در راستاي همان اهداف اصلي اين رسانه‌ها نسبت به انتخابات است كه پيش‌تر به آن اشاره شد:

 

  • آيت‌الله خامنه‌اي صفحه ويژه انتخابات راه اندازي كرد! اين در حالي است كه اين خبر مربوط به سايت «www.khamenei.ir » مي‌باشد و ربطي به شخص آيت‌الله خامنه‌اي ندارد؛ اما بي.بي.سي تلاش كرده تا با اين تيتر مخاطب را به سمتي ديگر هدايت كند؛ اينكه ايشان درباره انتخابات قصد دارند اقدامات خاصي انجام دهند و…

 

 

انتساب راه اندازي صفحه ويژه در سايت «www.khamenei.ir» به شخص آيت‌الله خامنه‌اي

 

 

  •  تلاش براي نشان دادن غير آزاد بودن انتخابات؛ تصويري راديو زمانه منتشر كرده تا در قالب همان تصوير اين هدف را به مخاطب القا كند:

 

 

ايستادن يك سرباز با اسلحه در كنار صندوق راي و درحالي كه اسلحه خود را نيز به سمت صندوق گرفته؛

راديو زمانه تلاش كرده با اين تصوير، به القاي غيرآزاد بودن انتخابات به مخاطب بپردازد

 

 

جمع‌بندي

تلاش شد تا در طول اين گزارش خطوط اصلي اهداف اين رسانه‌ها مشخص شود؛ به نظر مي‌رسد در روزهاي اخير تلاش براي تخريب شخصيت رهبر معظم انقلاب به بهانه‌ها و انحاء مختلف افزايش يابد؛ بهره بردن از اخبار دروغ نيز مهم‌ترين منبع اين تخريب‌هاست؛ ديگر اينكه زمينه سازي براي ورود خاتمي به انتخابات نيز دنبال مي‌شود؛ اما يك هدف ديگر نيز دنبال مي‌شود: اينكه احمدي نژاد بخواهد اقدامي انتحاري انجام دهد؛ يعني تشنج در كشور در روزهاي پيش از انتخابات. رسانه‌هاي بيگانه بي‌صبرانه منتظر چنين اتفاقي هستند كه اميد است با هوشياري رئيس جمهور اين اميد آنان نقش برآب شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *