به گزارش هراز نیوز به نقل از روزنامه ایران:
حجتالاسلام بهمن شریفزاده استاد حوزه و دانشگاه با با اشاره به دستور رئیسجمهور درباره پرهیز از اقدامات غیر کارشناسی در طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاهها گفت: عدم دقت یا کمدقتی در شیوه عرضه مضامین دینی مثل حجاب و عفاف و بسیاری از مضامین اخلاقی دیگر، کم رغبتی، بیرغبتی و چه بسا دینگریزی و خدایی نکرده دینستیزی را به دنبال میآورد؛ فلذا لازم است در جامعه از شیوه مناسبی برای عرضه مضامین دینی استفاده شود.
وی تأکید کرد: الآن نزدیک به ۳۲ سال از انقلاب میگذرد، ولی ما پیوسته در مسئله حجاب و عفاف، عقبنشینی کردیم. وقتی انسان ملزم به کاری شود، بدون آنکه عقلش اقناع شده و قلبش ایمان آورده و به احساس رسیده باشد، یا از آن کار فرار میکند یا اگر تسلیم شود، در معرض ریاکاری یا عقدههای روانی قرار میگیرد.
وی با اشاره به طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاهها گفت: چرا ما آنقدر ضعیف شدیم و احساس ضعف میکنیم که ناچاریم در مراکز دانشگاهی خودمان نیز دختر و پسر را از هم جدا کنیم؟! به خاطر دارم که اول انقلاب، مسئله اختلاط دختر و پسر در دبیرستانها مورد بحث بود آن موقع گفته میشد در سنین دبیرستان هنوز نوجوانان ما به بلوغ عقلی کافی نرسیدند و باید از هم تفکیک بشوند؛ اما در دانشگاه، بلوغ عقلی آنقدر زیاد است که نیازی به این تفکیک نیست؛ اکنون پس از ۳۲ سال عقبگرد کردیم و به این نتیجه رسیدیم که حتی باید دختران و پسران را در سطح دانشگاه از یکدیگر جدا کنیم.
شریفزاده گفت: اگر جوانان ما به سطحی قابل توجه از باور و احساسات دینی رسیده بودند، هیچ وقت ذهنیت بزرگان جامعه ما، آنهایی که درد دین دارند، به این سمت نمیآمد که بخواهند از روی ناچاری طرح تفکیک جنسیتی را طراحی کنند و اگر این سیر نزولی ادامه پیدا کند، فردا طرح تفکیک جنسیتی در خیابانها و همه وسایل نقلیه را هم شاهد خواهیم بود؛ یعنی همان اتهامی که شش سال پیش به آقای احمدینژاد زدند و گفتند اگر ایشان رئیسجمهور شود، خیابانها و پیادهروها را مردانه و زنانه میکند! من میخواهم بگویم که این فکر به اینجا هم خواهد رسید.
به گفته وی، رئیسجمهور مدیری با ذهن روشن و منور است. دولت درد دین دارد، دغدغه دین دارد اما معتقد است که دین بااین الزامهای محض، از دست میرود مگر تاکنون گرایش به دین، مورد رضایت نهادها بوده است؟
وی خاطرنشان کرد: الزام موجب شده آمار فراریان ما از حجاب رشد کند، این امر واضح غیر قابل کتمان است. احمدینژاد معتقد است که شیوه محجب کردن جوانان جامعه ما طریق الزام نیست، این اعتقاد صحیحی است چراکه از شیوه الزام تا به حال چقدر نتیجه گرفتیم، اصلاً کجا مراجع ما، فقهای ما با شیوه الزام صرف موافق بودند؟!