شهر “عَمّان” (Amman)
اصالت لغوی “اردن” دلالت بر گونهای ابریشم می نماید. همچنین در لغت از “اردن” به معنای پالاینده و پالایه تعبییر می شود.
این کشور با مساحت ۹۲٬۳۰۰ کیلومتر مربع، از شمال با سوریه، از شمال شرقی با عراق، و از شرق و جنوب با عربستان سعودی و از غرب با سرزمین های اشغالی و کرانه باختری رود اردن همسایه می باشد.
نیمی از جغرافیای “اردن” که از آن به بخشی از گهواره تمدن بشری تعبیر می شود، را صحراهای خشک و بایر پوشانده است، و این در خالی است که بخش های غربی این کشور در هلال حاصلخیز رود اردن واقع شده و دارای زمینهای قابل کشت و جنگل می باشد.
در کشور “اردن” که در سال ۱۹۲۱ میلادی تاسیس شد، از هزارههای یکم و دوم پیش از میلاد، مردمان “نَبَطی” (Nabataeans) که از عرب های شمال جزیره به شمار آمده و نزدیکترین دولت های کهن به عرب حجاز بودند، زندگی میکردند.
این کشور در سال ۱۹۲۲ میلادی به قیمومیت انگلیس درآمده و تا به سال ۱۹۴۶ میلادی تحت الحمایه ای از برای پادشاهی انگلیس محسوب و حکومت انگلیسی دست نشانده در این کشور از خاندان “حسین الهاشمی” تعیین گردید.
از اینرو از سال ۱۳۲۸ میلادی کشور “اردن” به نام “اردن هاشمی” شناخته شد.
اَلمَمْلَکَة اَلأُرْدُنِیَّة اَلهَاشِمِیَّة (al-Mamlakah al-ʾUrdunniyyah al-Hāšimiyyah)
در حال حاضر همچنان نوع حکومت این کشور “پادشاهی” می باشد و پادشاه کنونی آن “ملک عبدالله دوم” (Abdullah II) است.
واحد پول اردن “دینار اردن” بوده و جمعیت آن شش میلیون و پانصد هزار نفر تخمین زده می شود.
۹۸ درصد از جمعیت “اردن” شامل اعراب است که از این تعداد تنها 43% ایشان ریشه های قومی و نژادی اردنی داشته و ۵۵٪ آنها فلسطینی تبارانی هستند که پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی و ۱۹۶۷ میلادی از فلسطین اشغالی به “اردن” کوچانده شده و در آنجا تابعیت اردن را پذیرفتهاند.
2% باقی مانده جمعیت اردن را نیز اقلیت های نژادی مختلفی اعم از سوری، چچنی، قرقیزستانی، آشوری، ارمنی و اکراد تشکیل میدهند که برخی از آنها خود را با فرهنگ عربی این کشور وفق دادهاند.
اکثر مردم اردن اهل تسنن بوده و شیعیان از گروه اقلیت های دینی به شمار می روند.
همچنین مسیحیان اگر چه قریب به ۶٪ جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، اما اقلیتی با نفوذ فراوان در این کشور اسلامی محسوب می شوند.
اردن همواره در سیاست خارجی خود هواداری از غرب را اتخاذ کرده و از دیر باز روابط نزدیکی با آمریکا و انگلیس داشته، بویژه آنکه پادشاه فعلی این کشور اصالتا یک آنگلوساکسون محسوب می شود.
زنان اردن:
منطقه خاورمیانه بازار مصرفی بزرگ و با اهمیت برای دول غربی بحران زده است. بانوان هر جامعه ای از جمله اقشاری هستند که از لحاظ گستره و تنوع کالاهای مصرفی اهمیت زیادی برای شرکت های خارجی داشته و مخاطب اصلی اکثر پیام های بازرگانی محسوب می شوند.
البته بانوانی بخصوص بانوان یک جامعه لیبرالی، این نفوذ و تاثیر را خواهند پذیرفت که کاملا تحت تاثیر قرار گرفته و القائات مد نظر کمپانی های غرب را بطور کامل پذیرفته باشند.
این امر در صورتی بُرد مطلق می یابد که بانوی اول آن کشور را الگویی برای سایر بانوان دانسته و سمت و سوی جهت گیری ایشان را استحاله فرهنگی ارزیابی نماییم.
بانوی اول:
خانم “رانیا عبد الله” به عنوان بانوی اول اردن و دومین همسر “عبدالله دوم”، همانند سایر بانوان اول دول خاورمیانه در زمینه های مختلف به ایفای نقش می پردازد.
البته این فعالیت ها بیشتر در قالب رویکردهای فرهنگی و اجتماعی و در مقیاس محدودتر در حیطه ی سیاسی و اقتصادی مشاهده شده و در عرصه نظامی هیچ حضور مستقیمی از ایشان دیده نمی شود.
فعالیت های خانم “رانیا عبد الله” در کشور اردن بیشتر در حیطه فرهنگی و اجتماعی بوده و چون عموم این قبیل کشورها با عنوان کلی ارتقای آموزش و پرورش البته در جهت معیارهای تعیین شده توسط سازمان ملل انجام می شود.
بر این اساس اولویت اول خانم “رانیا” بر تغییر سبک زندگی مردم اردن با محوریت اصول لیبرالی بوده و این در حالی است که در این روند بهبود وضع عمومی معیشتی مردم این کشور از جایگاهی نازل برخوردار می باشد.
از آن جایی که خانم “رانیا عبد الله” عرب فلسطینی تبار است انتظار می رفت مواضعی در برابر صهیونیست ها و تجاوزات آن ها به مردم فلسطین از طرف وی اتخاذ شود ولی متاسفانه تا کنون چنین موضعی حتی در حد یک جمله نیز از طرف ایشان منتشر نشده است.
بررسی کلی:
دولت اردن و شخص پادشاه به پی روی از سیاست های بخشنامه ای غرب شهرت داشته و از این منظر دور از ذهن نخواهد بود که سبک زندگی معرفی شده به لایه های اجتماعی در حیطه ی فرهنگی و اقتصادی به موازات جهت گیری سیاسی ملاک عمل دولت قرار گرفته باشد.
البته آنچه که در غرب تحت عنوان لیبرالیسم به مردم جهان معرفی می شود با آنچه در نسخه شرقی آن نمود پیدا می کند برابر نخواهد بود.
به عنوان مثال سهم مردم اردن از یک اصل بنیادین لیبرالی به نام دموکراسی از نسخه اصل آن در یک جامعه لیبرالی مانند ایالات متحده آمریکا بسیار متفاوت خواهد بود طوری که در این نقطه از خاور میانه مردم مجبورند هزینه هایی بسیار سنگین از برای تحقق رگه هایی از دموکراسی بپردازند.
از این رو در حدود یک سال اخیر اعتراضات مردمی حالتی آشکار و منسجم به خود گرفته است. بیان مسائل و مشکلات از حوزه رسانه به تجمعات خیابانی و تظاهرات پی در پی انتقال یافته و مردم ترجیح می دهند با حضور مکرر در صحنه، مطالبات خود را درخواست نمایند.
از جمله مهم ترین اعتراضات مردم مبارزه با فساد حکومتی با هدف سقوط کابینه این کشور است. اردنی ها بارها اعلام کرده اند که پارلمان این کشور باید منحل شده و سرنوشت این کشور در دستان ملت قرار گیرد. یکی دیگر از مواردی که بخش اعظم خواسته های معترضان در اردن را تشکیل داده، قطع کامل روابط با رژیم صهیونیستی و تعطیلی سفارتخانه های این رژیم و آمریکا در اردن است.
بر این اساس امروزه اعتراضات مردم از حوزه اقتصاد معیشتی بسیار فراتر است و با اصلاحات سطحی و مقطعی نمی توان مانع تداوم اعتراضات شد و تنها با اعمال تغییراتی اساسی در بنیان حکومت و تجدید نظر در سیاست خارجی شاید بتوان اندکی از آلام مردم کاست.
اما در این میان فرهنگ غنی و اصیل اسلامی نیز در این منطقه ارمغانی به جای مانده از استعمار انگلیس است.
در مجموع از آن جایی که اکثر مردم این منطقه فلسطینی تبار هستند گمان می رود مردمان این دیار به آرمان فلسطین و دین مبین اسلام وفادار بوده و در عرصه فرهنگی و اجتماعی این منطقه حساس فراتر از نیازهای زودگذر اقتصادی به دنبال آرمان مشترک و یک هدف مقدس باشند و با اتخاذ تدابیررسانه ای در جهت بصیرت افزایی، در آینده ای نه چندان دور روحیه مقاوت و ظلم ستیزی در ملت اردن بیش از پیش نمایان گردد و در نوع مطالبات به نوعی وحدت نظر میان امت اسلامی دست یابند.