کاربر ایرانی هدف مشخصی از حضور در اینترنت ندارد و هر بار بدنبال چیزی است. دامنه اهداف یک کاربر در بسیاری از موارد از گشت زنی بی هدف و وقت گذرانی صرف تا جستجوهای دقیق متغیر است. در میان این دو سر طیف نیز اهداف زیاد و متنوع دیگری وجود دارد، باید دقت کرد که این بی هدفی مانع از پدید آمدن الگوی خاصی برای کاربر می شود….ذات اینترنت بگونه ای است که موجب می شود کاربر نتواند یک برنامه مدون و جامع در رفتارش داشته باشد و در نتیجه رفتار کاربر، خصوصا با توجه به تنوع امکانات موجود در اینترنت، سبک مشخصی پدید نمی آورد.

سرویس اجتماعی «فردا»،حسین کرمانی: سبک زندگی را در یک تعریف غیر دقیق می توان به منزله الگوهای رفتاری هر فرد در زندگی تعریف کرد. البته از آنجه که تعریف این مفهوم و چند و چون آن مورد نظر ما نیست، تعریف ذکر شده را بدلیل اینکه هدف ما را برآورده می کند می پذیریم و در مطالب بعدی بیشتر به خود مفهوم سبک زندگی و رابطه آن با دیگر مفاهیم و عناصر اجتماعی، سیاسی و غیره خواهیم پرداخت.

بسیاری از صاحبنظران ظهور و فراگیر شدن اینترنت را مهمترین تغییر دهه های اخیر در زندگی بشر دانسته اند، تغییری که خود، بر سبک زندگی افراد تاثیرات مهم و گسترده ای داشته است اما مسئله سبک زندگی کاربران در اینترنت مسئله مهم دیگری است که باید مورد توجه قرار بگیرد.

در حال حاضر رابطه بین این دو مورد توجه جامعه شناسان و دانشمندن علوم ارتباطات قرار گرفته و لازم است پژوهشگران کشور ما نیز در این حوزه مطالعات دقیقی را انجام دهند، چرا که مشخص شدن سبک زندگی کاربران در اینترنت مستلزم بررسی همه جانبه موضوع توسط کارشناسان است. ازینرو این مطلب تنها سعی می کند رئوس مسئله را بیان کرده و مهمترین ابعاد آن را ذکر کند.

در یک دید کلی می توان گفت که زندگی کاربران ایرانی در فضای مجازی سبک ندارد. بخشی از این مسئله به ذات اینترنت برمی گردد و برخی دیگر به خود کاربران، در حالیکه سیاستگذاریها و عملکرد مسئولان ذیربط نیز در این مسئله نقش دارد. اینترنت تفاوت های بنیادینی با دنیای واقعی دارد، مهمترین تفاوت هم در مفهوم زمان و مکان است که در اینترنت بطور کامل، متفاوت با آنچه در دنیای واقعی می باشد تعریف می شود. برخی از دانشمندان معتقدند که اینترنت به فشردگی زمان-مکان منجر شده و برخی دیگر جدایی زمان از مکان را حاصل گسترش روزافزون اینترنت می دانند. علاوه بر این، ذات اینترنت بگونه ای است که موجب می شود کاربر نتواند یک برنامه مدون و جامع در رفتارش داشته باشد و در نتیجه رفتار کاربر، خصوصا با توجه به تنوع امکانات موجود در اینترنت، سبک مشخصی پدید نمی آورد.

اما از این مسئله که بگذریم، نمی توان نقش خود کاربر را نیز نادیده گرفت. کاربر ایرانی هدف مشخصی از حضور در اینترنت ندارد و هر بار بدنبال چیزی است. دامنه اهداف یک کاربر در بسیاری از موارد از گشت زنی بی هدف و وقت گذرانی صرف تا جستجوهای دقیق متغیر است. در میان این دو سر طیف نیز اهداف زیاد و متنوع دیگری وجود دارد، باید دقت کرد که این بی هدفی مانع از پدید آمدن الگوی خاصی برای کاربر می شود. مهمترین عناصر یک سبک زندگی خوب در فضای مجازی را می توان مشخص بودن هدف، عدم اتلاف وقت و حضور بیهوده، مراجعه به سایت های معتبر و بهره گیری از آنها، ارتباط مفید و بموقع با دوستان، رفع خلا اطلاعاتی و آشنایی و ارتباط با افرادی که به نحوی میتوانند به کاربر کمک کنند دانست. رعایت این شاخصه ها علاوه بر پدید اوردن یک سبک مشخص در رفتار مجازی کاربر، موجی می شود تا سود حضور کاربر در اینترنت به حداکثر خود برسد درحالیکه کاربر ایرانی در بسیاری از موارد حضورش در اینترنت تنها و تنها وقت گذرانی صرف است. نمونه نداشتن سبک در زندگی مجازی کاربر قبلا در وبلاگهایی مشخص بود که تمام هم و غمشان بالا بردن تعداد نظرات وبلاگ بود، در حال حاضر نیز آشفتگی و تشتت رفتاری کاربران ایرانی را بوضوح در شبکه های اجتماعی مجازی، چه داخلی و چه خارجی، می توان دید.

عامل سوم و بسیار تاثیرگذار دیگری که مانع شکل گیری سبک زندگی کاربران ایرانی در فضای مجازی شده است، سیاستگذاری ها در حوزه فضای مجازی است. فیلترینگ گسترده که در بسیاری مواقع دلیل منطقی ای نیز ندارد موجب عصبانیت و کلافگی کاربر می شود و او را از رفتن به سمت رفتار منطقی که لازمه پدید آمدن یک سبک زندگی خوب است دور می کند. بعنوان مثال می توان سایت های علمی ای را سراغ کرد که در حال حاضر فیلتر هستند و محتوای آنها نه بر خلاف مواضع نظام است و نه منافی عفت عمومی و غیره. این مسئله موجب می شود که هنگامی که کاربر بدنبال مطلب خاصی می گردد با مشکل مواجه شود و همین امر به بروز رفتارهایی از سوی وی در فضای مجازی می انجامد تا این محرومیت را جبران کند. از سوی دیگر فیلتر غیر منطقی سایت ها موجب هدر رفتن وقت کاربر می شود، هدر رفتنی که تنها نتیجه اش همان است که در بالا گفتیم. کاربر در بخی مارد برای دسترسی به مقالات علمی نیز با فیلتر مواجه می شود که هیچ دلیل منطقی ای ندارد.

از سوی دیگر عدم تصمیم گیری واحد و یکپارچه در این حوزه از دیگر عواملی است که سد راه کاربر است. مثلا یکی از مهمترین اتفاق دهه اخیر در دنیا ظهور شبکه های اجتماعی مجازی است. با اینحال مسئولین ذیربط در ایران هنوز نتوانسته اند به تصمیمی مشخص در اینباره برسند و رفتارشان از فیلتر هر آنچه که شبکه اجتماعی نامیده می شود تا اظهار نظرهایی در مورد اینکه استفاده از این شبکه ها مجاز است در تغییر می باشد. نمونه بارز این مورد را در فیلتر جی میل دیدیم، فیلتری که داد همه را درآورد و عاقبت هم مشخص نشد به چه دلیلی رخ داده است. حال تصور کنید کاربری که حتی نمی داند فردا به حساب کاربری پست اینترنتی خود دسترسی خواهد داشت یا نه، چگونه می تواند سبک مشخصی در رفتارش داشته باشد؟ البته این مسئله استفاده از فیلتر شکن را،چه بپسندیم و چه نه، شاید بعنوان یکی از تنها مولفه های سبک زندگی مجازی در ایران تبدیل کرده است!

همانطور که گفتیم، موارد بالا گذری اجمالی بر مهمترین دلایلی است که مانع از شکل گیری سبک زندگی کاربران ایرانی در اینترنت می شود و رفع این مشکلات به مطالعات دقیق و علمی ای نیاز دارد که باید به دور از تنگ نظری های مرسوم انجام شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *