خودش تعریف می کرد: «یک نفر در حرم امام رضا علیه السلام از من پرسید چند سال است که طلبه هستی؟ گفتم بیست سال! گفت امام علی علیه السلام هر وقت اصحاب خودش را می دید، خوشحال می شد شما که بیست سال است روحانی هستی، یک مرتبه شده که حضرت مهدی (ع) به تو نگاه کند و لذت ببرد؟ گفتم نمی دانم»
استاد محسن قرائتی ریاست هیئت امناء بنیاد فرهنگی حضرت مهدی(عج) را بر عهده دارد؛ جایی که به پرسش، آموزش و پژوهش درباره امام عصر علیه السلام می پردازد و هدف آن ترویج و معرفی فرهنگ مهدویت و آشناسازی اقشار جامعه به ویژه نسل جوان با شخصیت امام مهدی علیه السلام است.
درس و نکته های استاد درباره امام موعود مثل همیشه خواندنی است که در ادامه گزیده آن از نظرتان می گذرد…
***هرکسی انتظاری دارد؛ انتظار جایزه، مدال، درجه، ازدواج، تمام شدن قسط! بالاخره هرکسی در زندگی انتظار و امیدی دارد و زندگی هم به همین امیدهاست. اگر چراغ امید خاموش بشود، دیگر کسی دنبال کاری نمی رود. منتها ببینیم چه انتظاری ارزش دارد؟ اگر خواستید ببینید فردی چقدر ارزش دارد ببینید آرزویش چیست؟
***آرزوی بچه آدامس است. هرچه روح بزرگ تر شود، امید های او هم بزرگتر می شود. بزرگترین افراد کسانی هستند که در انتظار حضرت مهدی علیه السلام باشند. چون انتظار حضرت یعنی امید جهانی! عدالت جهانی امنیت جهانی! ما با انتظار ظهور، در انتظار محو فقر، محو تبعیض، محو بی عدالتی ها، انتظار همه خوبی ها و محو همه بدی ها هستیم.
***صداقت داشته باشیم! قرآن می فرماید « أولئک هُمُ الصَّادِقُونّ» آنها راستگویانند.
علت اینکه من الان دم از آقا می زنم، این است که در سرازیری هستم و در سرازیری هر بشکه ای بنز است! در سرازیری هر بی دینی دین دار است؛ چون انتظار زبانی نیست عملی است؛ انتظار مصلح را کسی دارد که خودش صالح باشد و حرکت کند.
***امام در تفسیر آیه «وَ یحی الاَرضَ بعد موتِها » می فرماید: بهار مهدی که آمد، زمین با عدل زنده می شود… زنده شدن با گل و گیاه، زنده شدن طبیعی است. یک زنده شدن سیاسی هم هست که با عدالت صورت می گیرد.
***خدا می فرماید «ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم» به خاطر وجود پیامبر است که ما شما را عذاب نمی کنیم. مثل اینکه سفره باز است، همه غذا می خورند و بعضی آن را نفله و اسراف می کنند اما یک انسان محترم نشسته و مشغول غذا خوردن است صاحب خانه به خاطر او سفره را جمع نمی کند با اینکه گاهی خادم مسجد می بیند همه رفتند یک نفر مرد خدا مشغول عبادت است، به خاطر او لامپ های مسجد را خاموش نمی کند! حدیث داریم «لولا الحجه لساخت الارض» یعنی اگر حجت خدا نباشد، زمین اهل خود را فر می برد!
***سیم ها باعث می شوند که لامپها روشن شود. در اسکناس هم یک نخ است که به اسکناس ارزش می دهد هستی هم یک دارد؛ در دعای ندبه خطاب به امام زمان می خوانیم «این السبب المتصل بین الارض و السماء» نخ اعتبار و ارزش هستی حضرت مهدی علیه السلام است! پس معلوم می شود باید یک عبادتی روی زمین باشد که به اندازه هستی بیارزد. عبادت ما که چیزی نمی ارزد. آن وقت ابر و باد مه خورشید و فلک کار می کنند …
***اعتقاد به امام زمان فطری است
***فطری یعنی چه؟ یعنی چیزی که چهار تا هر دارد هر،هر،هر،هر دارد !
مثال: علاقه مادر به بچه فطری است. چرا ؟ چون در هر زمان، در هر مکان، در هر سن در هر رژیم و حکومتی مادر بچه اش را دوست دارد اما فلفل خوردن و پوشیدن لباس عربی فطری نیست. چیزی فطری است که در هر زمان، هر سن، و هر جامعه یک طور باشد.
***امید به آینده در فطرت بشر است؛ چون همه مردم دنبال آینده خوب هستند. در طول تاریخ بشر اینچنین بوده است و انسان همیشه به دنبال یک حکومت عادلانه و حق است و این علاقه به یک آینده روشن و بهتر که در تمام روحیه ها هست فطری است.عقل هم اجازه نمی دهد که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار باشند و بعد چهار تا متجاوز مثل گرگ بیایند چهار تا مظلوم مثل میش را بخورند. برای همین وجود یک حکومت عدل ضرورت است.
انتظار صبر است، نه احتظار
***انتظار یک عمل است، نه حالت. چون می فرماید «افضل الاعمال انتظار الفرج» نه « افضل الحالات»
معلوم می شود انتظار سکوت و احتضار و سکون نیست. در روایت است که انتظار مثل رزمنده، ثواب غلطیدن در خون را دارد، مثل انسان شهیدی که در خون خودش می غلتد! ولی اگر ما منتظر باشیم مثل هروئینی هایی که کنار کوچه چرت می زنند، این ثواب غلتیدن در خون را دارد!؟
***نکته دیگر اینکه منتظر اسم فاعل و منتظر است مفعول است ؛ پس منتظر با منتظر باید یک سنخیت و شباهتی داشته باشند. کشاورز منتظر میوه است. مستکشف منتظر کشفیات است. مخترع منتظر اختراع است و والدین منتظر فرزند هستند. باید بین این دو سنخیت باشد. ما که منتظر آقا هستیم، باید رفتارمان با رفتار آفا یک سنخیتی داشته باشد. پس منتظر یعنی انسان تلاشگر.
***می گویی چرا تکان نمی خوری ؟ می گوید: امام زمان می آید کارها را درست می کند! مثل کسانی که در تاریکی می نشینند و منتظر خورشیدند! منتظرن خورشید بتابد اما در تاریکی نمی نشینیم، لامپی روشن می کنیم! یا زمستان منتظر هوای گرم تابستان هستیم اما بخاری روشن می کنیم.
***بعضی معنای «انتظار» را نفهمیده اند؛ مثل محبت، عشق و مودت به علی علیه السلام! می گوید: علی گویم، علی جویم: علی پویم، علی مولای درویشان … علی در جبهه، در نماز جمعه و جماعت، در محراب، روی منبر، سر درس، بیل به دست، در مزرعه بود؛ آیا آنجا که علی علیه اسلام بود ما هستیم !؟
***حدیث داریم «من مات و لم یعرف امامه مات میتهً جاهلیهً» یعنی اگر انسان ، امام را نشناسند دین ندارد! درباره اهمیت شناخت امام دعائی داریم که « اللهم عرفنی نفسک فانکان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک الهم عرفنی رسولک فإنک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ظللت عن دینی» می گوییم: خدایا بدرستی که تو اگر خودت را به من نشناسانی نمی توانم پیغمبرت بشناسم. خدایا اگر پیغمبرت را نشناسم امام را هم نمی شناسم، امام را به من بشناسان ، اگر نشناسانی کج می روم ! یعنی انسان اگر امام و حجت خود را نشناسد. از دین گمراه می شود ! بنابر این انحراف وقتی است که انسان امام زمانش را نشناسد. البته شناخت نه در حدی که پسر امام حسن عسکری است این شناخت شناسنامه ای است.
***لشکر حر از طرف یزید راه بر امام حسین علیه السلام بستند ولی حضرت فرمود به همه آنها آب بدهید، یکی دیر آمد گفت این را هم آب بدهید و یکی از آنها هم که نمی توانست درست آب بخورد حضرت با دست مبارک خودش به او آب داد! چه کسی دیده که فردی به دشمنش با محبت آب دهد؟ اینکه حر توبه کرد به خاطر این محبت بود ببینید چقدر روح بزرگ است، چون پدر امت است.
***افراد زیادی از من پرسیده اند که چه کنیم امام زمان را ببینیم؟ گفته ام چشمت گناه نکند لیاقت ملاقات پیدا می کنی. شما اگر توی یک ظرفی حنا دست کردی، ظرف بعد از شستن هم بوی حنا می دهد. البته ما وظیفه نداریم کارهایمان را تعطیل کنیم، برویم دنبال دیدن امام زمان ! کما اینکه وظیفه نداشتند یاران امام صادق علیه السلام بروند دنبال دیدن امام صادق! آنچه مهم است، شناخت و اطاعت است، گرچه زیارت و ملاقات هم یک ارزش است اماما چنین تکلیفی نداریم. حدیث می فرماید «اتقوالله» تقوا داشته باش، امام به شما توجه می کند.