هراز نیوز – سید هادی مصطفوی -آن‌چه که همه هم می‌دانید و هم می‌بینید پرداختن به موضوع حجاب در سایت‌ها و خبرگزاری‌ها و همه‌ی رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب است که مخصوصا در فصل تابستان، مشتری‌های خاص خود را دارد. با نگاهی اجمالی به مطالب منتشر شده در جراید و مطبوعات و رسانه‌ها دریافتن این نکته دور از انتظار نیست که قریب به اتفاق آن‌ها در چند باب وارد مبحث حجاب شده‌اند و از این طریق نیز مخاطبان را درگیر این موضوع کرده‌اند. موضوعی که شاید در حال کلیشه‌ای شدن است.

 

برخی رسانه‌ها به بحث تئوریک و علمی پرداخته‌اند و معتقدند که باید از این کانال مسأله‌ی حجاب را تحلیل و بررسی کرد. این روش یا به صورت ارائه‌ی مقالاتی نسبتا طولانی که مخاطب – در این مطلب، واژه‌ی مخاطب بیشتر اختصاص به جوانان دارد – را تا مرز خستگی و بی‌حوصلگی پیش می‌برد بیان شده است و یا در قالب مصاحبه‌ای با کارشناسان و اندیشمندان صورت می‌گیرد تا شاید نشاطی در مخاطب ایجاد شده و تا انتهای مطلب را بخواند.

برخی نیز به صورت روزمره و معمول مطالبی کوتاه و کم‌محتوا پیرامون حجاب به همراه چند عکس از بدحجاب‌های خیابانی به تصویر می‌کشند و گاهی نیز به بازگویی سخنان شخصیت‌های مهم سیاسی کشور در خصوص این مسأله می‌پردازند.

 

گروه کثیری از رسانه‌ها هم که هنوز برای خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های صرفا خبری خود مشتری پیدا نکرده‌اند فقط با ارائه‌ی عکس‌هایی شطرنجی از بدحجابان و شُل‌حجابان و یا برخورد پلیس با آن‌ها و یا ارائه‌ی مطالبی در خصوص دستگیری فلان بازیگر و هنرمند! به دلیل مناسب نبودن حجابش که معمولا جزء پربیننده‌ترین و گاها پربحث‌ترین مطلب‌شان می‌باشد، به این موضوع پرداخته‌اند تا شاید چشمان خمار متولیان و مخاطبان باز شود. و دیگر هیچ!

 

آری؛ و دیگر هیچ!

آن‌چه از همه‌ی این مطالب – از مباحث تئوریک گرفته تا همان عکس‌های شطرنجی‌شده – قابل برداشت است این نکته است که تمامی این‌ها، بدحجابان را در میدانی دیگر می‌بینند که یا غافل‌اند، یا جاهل‌اند و یا مغرض که باید برای اصلاحشان چاره‌ای اندیشید؛ و لذا با این طرز تفکر، راه‌حل‌هایی ارائه می‌دهند. یکی می‌گوید باید حجاب را برای‌شان تبیین کرد، دیگری می‌گوید باید کار فرهنگی کرد، یکی هم برخورد امنیتی را صلاح ‌می‌داند و یکی هم به کل همه را زیر سؤال می‌برد و می‌گوید مشکل را باید ریشه‌ای حل کرد و… و دیگر هیچ!

 

سؤال این‌جاست که چرا در کنار این همه مصاحبه با افراد و کارشناسان و روحانیون و فرهنگی‌کاران بنام، کسی به سراغ همان بدحجابان نگون‌بخت نمی‌رود تا درد دل آن‌ها را بشنود؟ چرا کسی با یک دختر بدحجاب مصاحبه نمی‌کند تا مردم حرف‌های او را نیز بشنوند؟ چرا داستان زندگی دختران بدحجابی که – به نظرم اکثرشان از روی غفلت – ارزش چندانی برای حجاب قائل نمی‌شوند را به رشته‌ی تحریر درنمی‌آورند؟

شاید بتوان از طریق گفتگو با آن‌ها به بسیاری از سؤلات بی‌جواب در خصوص مسأله‌ی حجاب پاسخ داد. مثلا در کنار این‌که برویم با ده‌ها کارشناس مسائل اجتماعی مصاحبه کنیم تا نهایتا علل امروزی بدحجابی را در میان جوانان متوجه بشویم، یک بار هم با همین محکومین همیشگی و بدون تریبون گفتگو کنیم تا بلکه کورسویی در مقابل راهمان روشن شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *