به گزارش باشگاه خبرنگاران، از سوي ديگر برخورداري از منابع غني انرژي به همراه موقعيت سوقالجيشي ارزشمند، ارتباط فرهنگي چندگانه با غرب و اسلام و تركزبانان و كشورهاي جداشده از شوروي سابق و اروپاي شرقي، توجه بازيگران بينالمللي و منطقهاي را به جمهوري آذربايجان جلب كرده است. از اين رو در شرايطي كه فروپاشي اتحاد جماهير شوروي نوعي خلأ قدرت در منطقه بهوجود آورده بود، لذا فرصتهاي تازهاي براي بازيگران خارجي پديد آمد. يكي از بازيگراني كه همواره سعي كرده به نفوذ خود در آذربايجان عمق استراتژيك ببخشد، اسرائيل بوده است.
پايگاه قفقازي اسرائيل
حضور اسرائيل در آذربايجان از اواخر دهه ۱۹۹۰ آغاز شد. مهمترين دلايل گسترش روابط اسرائيل با آذربايجان به چند نكته بازميگردد:
۱. آذربايجان كشوري مسلمان است و اسرائيل همواره تلاش كرده روابط خود را با كشورهاي اسلامي بهبود بخشد و نشان دهد كه مشكل اسرائيل با فلسطينيها ناشي از اختلافات مذهبي نيست.
۲. وجود منابع عظيم انرژي در آذربايجان و نياز روزافزون اسرائيل به نفت و گاز
۳. همسايگي با ايران
مجموع مسائل فوق باعث شده كه آذربايجان بيش از گرجستان و ارمنستان در منطقه قفقاز مورد توجه صهيونيستها قرار بگيرد. به نحوي كه در حال حاضر حجم بالايي از روابط تجاري ميان آذربايجان و اسرائيل وجود دارد. ۲۰ درصد نفت مورد نياز اسرائيل توسط آذربايجان تأمين ميشود و به همان ميزان نفت قزاقستان از بندر آكتائو به باكو و توسط خط لوله باكو- تفليس- جيهان به تركيه و از آنجا به اسرائيل حمل ميشود. اسرائيل در خط لوله باكو ـ تفليس ـ جيهان كه نفت و گاز را به مديترانه شرقي ميآورد، شريك است.
اين خط لوله موقعيت كشورهاي منطقه را بهطور قابل ملاحظهاي تغيير ميدهد و باعث تقويت اتحادي از كشورهاي طرفدار غرب ميشود. هدف اسرائيل از مشاركت در چنين طرحي تنها در بهدست آوردن نفت درياي خزر براي نيازهاي مصرفي خلاصه نميشود بلكه اين كشور ميخواهد در صادرات دوباره نفت درياي خزر به بازارهاي آسيايي ـ از طريق بندر ايلات در درياي سرخ نقشي كليدي ايفا كند.
همچنين بايد توجه داشت كه آذربايجان سهم بزرگي در تأمين ۴۰ درصد از بنزين مورد نياز اسرائيل دارد.
از سوي ديگر اسرائيل نيز علاوه بر ارائه تجربيات علمي خود در زمينههاي گوناگون، تجهيز مخابرات، سرمايهگذاريها و. . . ، در زمينه نظامي نيز با آذربايجان همكاري دارد؛ از جمله اين همكاريها ميتوان به تحويل چندين فروند هواپيماي بدون سرنشين به آذربايجان، كمك به آموزش نظامي و امنيتي در زمينههايي خاص و ارائه تجربيات نظامي بسيار بالاي خود به آذربايجان اشاره كرد.
اسرائيل و جمهوري آذربايجان در ماه مي ۲۰۰۹، قراردادي تسليحاتي به ارزش صدها ميليون دلار منعقد كردند. براساس اين قرارداد اسرائيل تجهيزات نظامي و راديويي به جمهوري آذربايجان ميفروشد.
به طور كلي كارخانههاي متعددي در اسرائيل وجود دارند كه به توليد سلاح ميپردازند و اين در حالي است كه ارتش اين كشور بخشي از نياز خود را از امريكا تهيه ميكند.
در نتيجه صنايع تسليحاتي اين كشور به دليل داشتن مازاد توليد همواره به دنبال فروش سلاح به خارج هستند و از آنجا كه قفقاز جنوبي يكي از حوزههاي تنش در جهان است حضور سازندگان سلاح اسرائيلي نيز در آن گسترده است.
از اين رو اسرائيل نقش مهمي در مسلح كردن ارتش آذربايجان ايفا ميكند. در اين راستا اسرائيل قصد دارد در آينده نزديك در آذربايجان كارخانه ساخت هواپيماهاي بدون سرنشين احداث كند. در رابطه با اين پروژه، شركت «البيت» اسرائيل دفتر نمايندگي خود را در باكو افتتاح كرده است.
سيستمهاي ماهوارهاي نيز بخش ديگري از تجهيزاتي را تشكيل ميدهند كه قرار است اسرائيل در اختيار اين كشور قرار دهد؛ زيرا از نظر كارشناسان نظامي آذري به دليل شرايط قرهباغ كوهستاني، اين سيستمها براي عملياتهاي نظامي اجتنابناپذيرند.
همچنين آذربايجان و اسرائيل بارها بر همكاري درخصوص ايجاد صنايع نظامي تأكيد كردهاند. لازم به ذكر است كه صنايع دفاعي اسرائيل نقش مهمي در بازسازي و مدرن كردن ارتش آذربايجان بعد از شكست اين كشور در قرهباغ ايفا كرد. همكاريهاي دو كشور تنها به صنايع دفاعي محدود نميشود و همكاريهاي اطلاعاتي و امنيتي را هم در بر ميگيرد.
همكاريهاي نظامي ـ امنيتي در حالي ميان آذربايجان و اسرائيل افزايش مييابد كه تصويب دكترين جديد نظامي جمهوري آذربايجان نيز تحت نفوذ و تأثير امريكا صورت گرفته است زيرا درست دو روز بعد از سفر رابرت گيتس، وزير دفاع امريكا به باكو دكترين نظامي جمهوري آذربايجان در پارلمان اين كشور تصويب شد.
بر اين اساس ميتوان رفت و آمدهاي اخير مقامات كاخ سفيد به منطقه قفقاز را در راستاي پيگيري اهداف و خواستهاي امريكا و اسرائيل در جمهوري آذربايجان به شمار آورد كه نشان از فعالتر شدن ديپلماسي ايالات متحده در روابط با جمهوري آذربايجان دارد. به خصوص كه يكي از اهداف امريكا جلب نظر مقامات آذري براي تبديل شدن به شريك منطقهاي «رژيم صهيونيستي» و ضربه زدن بر امنيت ملي ايران است.
تقابل با ايران
يكي از مهمترين ابعاد حضور نظامي اسرائيل در آذربايجان را ميتوان در مقابله با ايران جستوجو كرد. بر اين اساس بخش مهمي از همكاريهاي نظامي و امنيتي اسرائيل با آذربايجان، بهطور مستقيم در جهت تهديد امنيت ملي ايران است. چنانكه تاكنون منابع مختلفي به وجود پستهاي ديدهباني و شنود اسرائيل در مرز آذربايجان با ايران اشاره كردهاند.
اين در حالي است كه نگراني آذربايجان از تأثير ايران به عنوان يك دولت شيعه نيز به گسترش اين همكاريها كمك كرده است.
شايد همين امر نيز موجب شده كه در آخرين دكترين نظامي آذربايجان، تلويحاً ايران به عنوان «خطري براي امنيت ملي جمهوري آذربايجان» نگريسته شود. در بند ۱۱ بخش دوم سند دكترين نظامي آذربايجان از «ساخت و اشاعه سلاحهاي استراتژيك و كشتار جمعي» توسط دولتها و تشكلات غيردولتي به عنوان «تهديدي بر امنيت ملي آذربايجان» نام برده شده است كه به صورت غيرمستقيم و تلويحي برنامه هستهاي ايران را مدنظر قرار ميدهد.
همچنين در بند مربوط به «تعهدات آذربايجان در قبال امنيت بينالملل» تصريح شده است كه آذربايجان براي جلوگيري از دستيابي، انتقال، توليد و نگهداري سلاحهاي استراتژيك و كشتار جمعي در منطقه تمامي تلاش خود را انجام خواهد داد.
در بند ۱۷ متن دكترين نظامي نيز از حمايت بعضي دولتها از گروههاي جداييطلب به عنوان تهديدي براي امنيت ملي آذربايجان نام برده شده است كه اشاره غيرمستقيمي به مناطق جنوبي آذربايجان واقع در مرزهاي ايران است و نهايتاً در بند ۲۹ بخش سوم اين سند اشاره به امكان ارائه مجوز به داير كردن پايگاههاي نظامي خارجي و كمك گرفتن از نيروهاي بينالمللي (ناتو) در صورت «تغيير وضعيت سياسي- نظامي منطقه» مورد تأكيد قرار گرفته است. ماده ۲۹ تصريح ميكند «به جز موارد استثنايي كه در معاهدات و قراردادهاي بينالمللي پذيرفته شده است، جمهوري آذربايجان حق ندارد پايگاه در اختيار كشورهاي خارجي قرار دهد.
با وجود اين، در صورتيكه تحولات اساسي در شرايط نظامي و سياسي رخ دهد جمهوري آذربايجان حق صدور مجوز براي استقرار پايگاهها ونيروهاي خارجي را دارد.» اگر اين موضوع با تفسير بند ديگري از اين سند مبني بر «تهديد تغيير موازنه و هژموني نيروها در منطقه، مرزهاي زميني و دريايي آذربايجان» مورد بررسي قرار گيرد، آنگاه موضوع احتمال دستيابي ايران به بمب اتمي (سلاح استراتژيك و كشتار جمعي) و تغيير هژموني منطقه كاملاً آشكار ميشود.
اين شرايط در حالي در آخرين دكترين نظامي آذربايجان مورد توجه قرار گرفتهاند كه پيش از اين در «سند امنيت ملي جمهوري آذربايجان» استقرار پايگاههاي نظامي خارجي ممنوع شده بود. البته به رغم اين ممنوعيت، جمهوري آذربايجان از چند سال پيش اجازه تأسيس چند پايگاه راداري را در شمال و جنوب اين كشور به امريكا داده است.
اگرچه مقامات آذربايجان اعلام كردهاند استقرار رادار در مرز آستارا، كاملاً تحت نظارت وزارت دفاع و مورد استفاده آذربايجان است و به امريكا واگذار نشده، با اين حال همواره با مخالفت جمهوري اسلامي ايران مواجه شده است.
توافقنامه همكاريهاي دوستانه دو كشور ايران و جمهوري آذربايجان در سال ۱۳۸۱ به امضا رسيده و در يكي از بندهاي آن طرفين توافق كردهاند كه به هيچ كشور ثالثي اجازه استفاده از خاك خود را جهت ضربه زدن به كشور مقابل نخواهند داد.
سجاد طايري-جوان