پخش مستندی از پشت پرده جریان فتنه که به رسوایی و افشای هر چه بیشتر توطئه ها و منابع مالی خارجی فتنه گران پرداخت، سردرگمی و عصبانیت مهره های داخلی و خارجی فتنه 88 را با خود ، به همراه داشته است.

 

به گزارش هراز ، باشگاه خبرنگاران، مستند ” هدیه برگشتی ” که به نقش عوامل داخلی و خارجی جریان فتنه در ارتباط گیری و کسب منابع مالی از کشورهای عربی که با دستور دستگاه اطلاعاتی غرب انجام شده پرداخته، چنان فتنه گران را آچمز کرده است که بازخوردهای عجولانه برخی از لایه های آنها در فضای مجازی هم نتوانست برای پوشاندن حقایق کاری از پیش ببرد.

علیرضا نوری زاده در برنامه شبانگاهی اش که صدای لرزان و عصباني اش کاملا هویدا بود، با فحاشی علیه نظام و فرافکنی و تکذیب اطلاعات دقیق” رضا شیران” ، سعی کرد حقایق این مستند را اینگونه زیر سوال ببرد : ” اینها دروغ می گویند، من در برنامه صدای آمریکا به چالنگی دکتر نگفتم!من چک کردم ، پرواز های هواپیمای عربستان سه رقمی است اینها در فیلم چهار رقمی اعلام کردند. در آخر برنامه هم پوزش خواهی “شیران” از نظام و مردم را بنده در جریان هستم که پاک کرده اند!”

 

عامل MI6 که با خنده های هیستریک سعی می کرد برافروختگی صورتش را پنهان کند اینگونه به شیران حمله کرد :” شیران مغز خر خورده که پا شه بیاد در جلسه اپوزیسیون تو ریاض شرکت کنه؟! این چه نشست اپوزیسیونه که قراره تو عربستان باشه و شماها می فهمید؟!! یعنی جایی وجود نداشت بنده آقای شیران رو ببینم باید می رفتم عربستان ببینم؟!”

 

وی ادامه داد :” من بعضی حرفها رو میدونم حرف شیران نیست، شیران انسان متدین و با خدایی است، دروغ نمی تونست بگه ، چی کارش کردن؟ موهای سرش همه ریخته بود !

البته بد نيست نوري زاده به عکس بالا توجه کند که موهاي آقاي شيران چه در زماني که در بيروت بوده اند(عکس سمت چپ) و چه زماني که در تهران هستند ريخته است و هيچ تفاوتي با زمان قبل خود نکرده است.

 

 

نوري زاده  در ادامه مي گويد : صورت نشون می داد چی کارش کردن، مریض بود! غیر کتک و غیره، تهدید تجاوز به همسرش، ربودن بچه هاش و از این مسائل. یا در مورد مدحی هم، تهدیدهایی علیه خانواده و دخترش کرده بودند که او مجبور شده این طور اعتراف کنه !”

 

این درحالی است که تصاویر گذشته رضا شیران در دوبی که حتی در مستند و مصاحبه داوطلبانه وی نیز وجود دارد، با چهره طبیعی وی در هنگام مصاحبه به هیچ وجه تفاوتی نداشت و آقای “مدحی” نیز بارها با رد ادعاهای این جاسوس آمریکایی،در برنامه افشای پشت پرده پلید فتنه گران شرکت کرده و ” نوری زاده” را رسوا کرده بود، به طوری که پس از آن نوری زاده درمانده ؛ در تناقضی آشکار سعی کرد هرگونه ارتباطش با عامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی را کتمان کند.

 

“نوری زاده ” که از افشای اطلاعات محرمانه اش بسیار شوکه شده بود، سعی کرد تعلل در عکس العمل به موقع و شکست اطلاعاتی اش را اینگونه توجیه کند: “متاثر شدم که “شیران” در چنگ این هاست! من به عفو بین الملل و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، به همه اینها اطلاع داده بودم. به دوستان روزنامه نگارم در بیروت و اینجا گفته بودم. اما بنا بر خواست خانواده اش قرار شد چیزی نگويیم و سر و صدا نکنیم، چون می دونستیم شیران کاری نکرده، عملی انجام نداده که گناه باشه! همه امیدم این بود که با سکوت ما و سر و صدا نکردن و عفو بین الملل، جونش رو نجات بدهم! خدا میدونه که الان با او چه کار خواهند کرد! ”

 

من به عنوان مخالف شما همه جای دنیا می رم ، فارسی، عربی، انگلیسی به هر زبانی و هر کلامی ارتباط می گیرم،البته نوري زاده بايد به زبان عربي زبان عبري را هم اضافه مي کرد.

اما در شبکه های اجتماعی مرتبط با فتنه گران از جمله فیس بوک، بخش معتدل تر جریان موسوم به اصلاح طلب پس از پخش این مستند به تکاپو افتاده و با مراجعه به برخی ازعوامل اصلی فتنه سوال هایی جدی و اساسی از آنها مطرح کرده است.

بخشی از این سوالات که در قالب دیدارهای مکرر و تماس های فراوان مطرح شده اینهاست: چرا جریان اصلاح طلب به همکاری با جریان آلوده و تروریست 14 مارس در لبنان پرداخته است؟ ارتباطات ارگانیک فردی مانند نوری زاده با اعضای اصلی جریان اصلاحات در چه سطحی است؟چه پیوندهایی میان جریان اصلاحات و ارتجاع عربی در منطقه بویژه دیکتاتوری سلفی سعودی وجود دارد؟ نقش آمریکایی ها در ایجاد این ارتباطات چه بوده است؟ چرا سران اصلاحات در پروژه صهیونیستی ایجاد جنگ شیعه-شیعه در لبنان مشارکت کرده اند؟

 

در حالی که چهره های شاخص فتنه فعلا قادر به هیچ نوع پاسخگویی در قبال آن نیستند، سعید شریعتی از عوامل محکوم در فتنه 88 که از پاسخگویی به این سوالات عاجز شده بود با عصبانیت شروع به فحاشی به عامل اعتراف این اتفاقات کرده و می گوید: “رضا شیران ، شارلاتان و شیادی است که مدعی است جبهه مشارکت با او قول و قرار گذاشته که در بیروت دفتر حزب مشارکت را راه بندازه و شاخه خارجی فتنه رو اداره کنه. من به عنوان فردی که سالها مسئول امور رسانه‌ای حزب بوده ام، هرگز در عمرم نام این فرد شیاد را نشنیده بودم و دیشب اولین بار بود که در صدا و سیما این فرد را می‌دیدم! ”

 

این عضو حزب منحله مشارکت اما تنها ساعاتی بعد با پشیمانی از موضع تندی که گرفته از خوانندگان صفحه اش می خواهد تا الفاظ رکیکی که به کار برده است را نخوانند و تازه یادش می آید که باید مانند نوری زاده، موذیانه این افشاگری ها را تحت فشار بنامد و می نویسد: ” با توجه به اطلاعاتی که به من رسید این احتمال مطرح است که این بنده خدا تحت فشار مجبور به چنین اظهاراتی شده باشد، با این حال رسما نسبت به بکار بردن الفاظ توهین آمیز «شارلاتان» و «شیاد» در مورد ایشان پوزش می‌‌خواهم. لطفا بدون این دو کلمه این پست را بخوانید!”

 

درهمین حال، بخش تندرو جریان فتنه در داخل و خارج هم دچار جر و بحث های اساسی شده است. سوالاتی که هم اکنون درمیان این عده رواج دارد اینهاست این فرد چه زمانی و در کجا دستگیر شده؟ عمق اشراف سیستم اطلاعاتی کشور روی محور ضد انقلاب-فتنه- بیگانه تا کجاست؟ آیا فرد دستگیر شده از ابتدا با نظام همکاری می کرده یا اینکه بعدا با سیستم اطلاعاتی مرتبط شده است؟ و مهم تر از همه اینکه چرا حزب منحله مشارکت با توجه به اهمیت این فرد و اطلاعات کلیدی که در اختیار دارد، بعد از به دام افتادن او پیش گیری‌های لازم را انجام نداده و هشدارهای لازم را به دیگر اعضا نداده است؟!!

 

بهتر بود سعيد شريعتي به جاي توهين،فحش ،عصبانيت و… به دو سوال ما جواب مي داد.

1-آيا آقايان حسين گلشن و “ع ، ب” عضو ثابت حزب منحله مشارکت هستند يا بوده اند يا نه.

2-شما به عنوان مسئول رسانه اي حزب منحله مشارکت بگوييد که آيا اين دو فرد به بيروت سفر کرده اند و در آنجا اقامت داشته اند يا نه تا ما اسناد موجود را منتشر کنيم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *