بخش ورزشي سايت خبري CNN گزارشي به قلم جان دوئردن درباره افشين قطبي نوشت.
به گزارش ايسنا، در اين گزارش آمده است: “افشين قطبي در رستوران ايتاليايي مورد علاقه خود در شهر شيزوكا ژاپن واقع در ساحل اقيانوس آرام نشسته و به نظر ميرسد كه از زندگي خود لذت ميبرد. نميتوان اين مربي ايراني ـ آمريكايي را به خاطر اين موضوع سرزنش كرد چون باشگاه شيميزو اسپالس را به رده دوم جيليگ رسانده و در حال حاضر باشگاههاي بزرگ توكيو و اطراف آن تحت تاثير اسپالس قرار دارند. ورزشگاه مدل انگليسي شهر كه در سايه قله غير انگليسي فوجي قرار گرفته است هر هفته مملو از هزاران نفر هواداري ميشود كه نام قهرمانان خود را فرياد ميزنند و در انتظار نخستين قهرمان تيم محبوبشان هستند.
داستان قطبي در فوتبال از آن سوي اقيانوس آغاز شد يعني زماني كه او در 13 سالگي تهران را به مقصد آمريكا ترك كرد. فوتبال در پايتخت ايران هميشه علاقهمندان فراواني داشته است اما در لسآنجلس بود كه قطبي تحصيل كرد و به موفقيتهاي زيادي رسيد. وي در اين زمينه ميگويد: زندگي در جنوب كاليفرنيا مرا در معرض فرهنگهاي مختلف فوتبال قرار داد. مربيان و همتيميهاي فراواني از نقاط مختلف دنيا داشتم. در دوره نوجوانيام از اين شانس برخوردار بودم كه در فاصله 15 دقيقهاي رز بول زندگي ميكردم و ميتوانستم بازيكنان بزرگي همچون پله، بكنبائر، كرايوف و… را از نزديك ببينم.
در جام جهاني 2002 كه گاس هيدينگ هدايت تيم ملي كره جنوبي را بر عهده داشت قطبي عضو كادر فني اين تيم بود. با اين حال نخستين تجربه حرفهاي به عنوان سرمربي به سال 2007 بازميگردد كه پس از 30 سال به ايران برگشت و صدها نفر از طرفداران باشگاه پرسپوليس در فرودگاه تهران به استقبال او رفته و او را روي شانههايشان حمل كردند. 8 ماه بعد زماني كه قرمزها با گل دقيقه 96 در آخرين مسابقه ليگ موفق شدند جام قهرماني را كسب كنند، بيش از 100 هزار نفر در ورزشگاه حاضر بودند و اين موفقيت را جشن گرفتند. موفقيت قطبي همراه پرسپوليس باعث شد كه وي چند ماه پس از اخراج علي دايي، از سرمربيگري تيم ملي، هدايت تيم ايران را در مرحله انتخابي جام جهاني 2010 بر عهده بگيرد.
قطبي در رساندن ايران به جام جهاني موفق نبود و تيمش در مقابل 80 هزار تماشاگر ورزشگاه پيونگيانگ از پس كره شمالي برنيامد و در سئول نيز مقابل 66 هزار تماشاگر به نتيجه مطلوب نرسيد تا روياي جام جهاني به پايان برسد. پس از اين بود كه محبوبيت قطبي بين تماشاگران فوتبال ايران كاهش يافت.
قطبي در دوران بازيگري براي تيم دانشگاه UCLA بازي كرد اما به جز آن فرصت چنداني نداشت.
وي در اين باره ميگويد: “زماني كه براي تيم UCLA بازي ميكردم اين فرصت را پيدا كردم كه سرمربي تيم زنان اين باشگاه بشوم. ياد دادن فوتبال به زنان باعث شد كه متوجه اهميت پويايي كار گروهي، برقراري ارتباط و مديريت افراد شوم. پس از آن بود كه به مربيگري علاقهمند شدم و اين كار براي من جذابيت بيشتري پيدا كرد.”
قطبي در UCLA با استيو سمپسون ديدار كرد. زماني كه سمپسون تيم فوتبال آمريكا را به جام جهاني 1998 برد از قطبي كه در آن زمان 34 ساله بود درخواست كرد تا به كادر فني تيم بپيوندد تا بازي همگروهيهاي آمريكا در جام جهاني را تحليل كند. يكي از كشورهايي كه با آمريكا همگروه شده بود، ايران بود. مسابقه دو تيم ايران و آمريكا دومين مسابقه مرحله گروهي بود. هر دو تيم در اولين مسابقه خود شكست خورده بودند. علاوه بر اين، روابط دو كشور موجب شده بود كه اين مسابقه شرايط خاصي پيدا كند و تنها يك ديدار ورزشي نباشد. بيل كلينتون رييس جمهور وقت آمريكا پيش از مسابقه با ارسال پيامي به هر دو تيم براي آنها آرزوي موفقيت و صلح كرد. زماني كه جهان شاهد اين مسابقه در شهر ليون فرانسه بود، قطبي سعي داشت كه با موقعيت خاص خود كنار بيايد. او در آن زمان 21 سال ميشد كه ايران را ترك كرده بود و ديگر پاي خود را روي خاك اين كشور نگذاشته بود. وي در اين باره ميگويد: “اين مسابقه براي من پر از احساسات متناقض بود. شور و احساسي كه تيم ايران و هوادارانش داشت باعث شده بود كه به ريشههاي خود احساس نزديكي كنم اما وظيفه حرفهاي من و شغلي كه داشتم ايجاب ميكرد كه روي فوتبال تمركز كنم.” ايران در آن مسابقه با نتيجه 2 بر يك به پيروزي رسيد.
اين آخرين باري نبود كه قطبي مجبور ميشد بين احساسات شخصي و حرفهاي خود يكي را انتخاب كند. در دسامبر سال 2000 تماسي با او گرفته شد كه مسير زندگياش را تغيير داد. گاس هيدينگ پشت خط بود. اين مربي هلندي از قطبي درخواست كرد كه فيلم يكي از بازيهاي كره جنوبي را تحليل كند و پس از آن قطبي با يك قرارداد 18 ماهه به تيم ملي كره جنوبي پيوست و همراه اين تيم تا نيمه نهايي جام جهاني 2002 بالا آمد. كرهايها هيچ گاه آن رقابتها را از ياد نخواهند برد.
شايد يكي از بازيهايي كه هيچ گاه از خاطر كرهايها بيرون نرود، مسابقه آنها مقابل تيم آمريكا بود كه با تساوي يك بر يك به پايان رسيد. قطبي آن بازي را به خوبي به ياد دارد. او ميگويد: تيم آمريكا بازيكناني داشت كه من با آنها كار كرده بودم و از جمله آنها ميتوانم به جان اوبرايان اشاره كنم. اين مسئله كار من را سختتر كرده بود. در اين زمان من يك بار ديگر متوجه شدم كه براي كسب موفقيت لازم است كه همه احساسات خود را به سمت تعهد حرفهايام و تيمي كه برايش كار ميكردم معطوف كنم.
قطبي يك بار ديگر به كره جنوبي بازگشت تا در جام جهاني 2006 دستيار ديك ادووكات باشد. وي همچنين در جام ملتهاي آسياي سال 2007 دستيار اول پيم وربيك بود. در آن رقابتها كره جنوبي در مرحله يك چهارم نهايي موفق شد در ضربات پنالتي ايران را شكست دهد. در مرحله مقدماتي اين رقابتها بود كه كره جنوبي با ايران همگروه شده بود و در آگوست 2007 زماني كه قرار بود تيم كره به ايران سفر كند او نتوانست به خاطر مشكلات گذرنامهاي به كشور سابقش بازگردد. با اين حال قطبي پس از اينكه پيشنهاد پرسپوليس را كه بزرگترين باشگاه ايران است، پذيرفت پس از 30 سال به كشور بازگشت و به ديدن مادرش رفت.
قطبي با وجود اينكه در بين هواداران محبوبيت زيادي داشت و رابطه خوبي نيز با رسانهها برقرار كرده بود، در بين بسياري از فوتباليستهاي قديمي چهره محبوبي نبود. افرادي وجود داشتند كه از اينكه شخصي كشور را ترك كند و به آمريكا برود و پس از بازگشت از سوي هواداران لقب “افشين امپراطور” بگيرد، خشنود نبودند. قطبي در مدت حضورش در پرسپوليس با مشكلات زيادي مواجه بود و حتي فيفا به دليل يك مشكل حقوقي از پرسپوليس 6 امتياز كسر كرده بود اما وي موفق شد با كسب عنوان قهرماني در آخرين دقيقه به يك پايان دراماتيك دست پيدا كند. هنوز زماني زيادي از پايان جشن پرسپوليسيها نگذشته بود كه قطبي سرمربي تيم ملي ايران شد. در ژانويه 2011 شكست ايران در مرحله يك چهارم نهايي جام ملتها از كره جنوبي باعث به پايان رسيدن روياهاي اين تيم در جام ملتهاي آسيا شد. قطبي پس از آن ايران را ترك كرد و به ژاپن رفت.
با وجود اينكه شيميزو اسپالس تيمي كه قطبي هدايتش را بر عهده دارد، بر خلاف باشگاههاي بزرگي نظير ناگويا اوساكا، يوكوهاما مارينوس يا اوراوا ردز داراي منابع مالي بزرگي نيست اما تيم ريشهداري است و محبوبيت زيادي دارد. از آنجايي كه بسياري از تيمهاي بزرگ ژاپني در حال حاضر در دوره گذار به سر ميبرند و شرايط مطلوبي ندارند، فرصت ايدهآلي براي اسپالس ايجاد شده تا سري ميان سرها درآورد. مردم شهر عاشق اين باشگاه هستند.
قطبي درباره وضعيت تيمش ميگويد: ما از لحاظ مالي نميتوانيم با باشگاههاي بزرگ ژاپن رقابت كنيم. به همين دليل مجبوريم با به كارگيري بازيكنان جوان يك راهبرد طولاني مدت طرحريزي كنيم تا بتوانيم درون و بيرون از زمين باشگاه خوبي بسازيم. بازيكنان ما با هر جلسه تمرين و مسابقه پيشرفت ميكنند و ما در حال حاضر يك مدعي جدي هستيم.
در حال حاضر اسپالس دست كم اين فرصت را دارد كه بتواند به ليگ قهرمانان آسيا راه پيدا كند. به نظر ميرسد كه اين باشگاه تحت هدايت سرمربي خود، افقهاي روشني پيش رو داشته باشد.”