از یک «عمامه به سر» به «عمامه پران‌ها»

حجت‌الاسلام احمد حیدری در یادداشتی با عنوان «سخنی با «عمامه‌پران‌ها»» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

دوستان، جوانان، خواهران و برادران عزیزی که این روزها فریاد اعتراضتان به حق بر ظلم، نامردمی، تحقیر، وضع قوانینی خلاف خواست مردم و نصب افرادی در مصادر اجرایی که مقبول و منظور مردم نیستند و …، بلند است؛ حقیر که از «عمامه به سرها» هستم، از جوانی به توفیق خدا بر همین خطی بوده‌ام که شما به خواست خدا بر آنید. این که توفیقم چقدر بوده و نمره حق طلبی و ستم ستیزی‌ام چند است؛ را فقط خدا می‌داند و امیدوارم در این میدان نمره قابل قبولی گرفته باشم.

در این چند دهه بعد از پیروزی انقلاب هم همیشه سعی داشته‌ام بر مدار حق‌طلبی و ستم‌ستیزی باشم و برای آن بهایی -هر چند اندک- پرداخته‌ام. نزدیک یک دهه امام جماعت افتخاری مسجد انصارالحسین در قم بودم که چون نخواستم از خواست کانون‌های قدرت اطاعت کنم و از جمله در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ در جبهه شما ماندم، چند ماه بعد از آن انتخابات مجبور به کناره‌گیری از امامت آن مسجد -که آن را وظیفه و نه طعمه می‌دانستم- شدم. سال‌ها در مرکز تحقیقات اسلامی سپاه مسئول مدیریت معارف قرآن و عقاید بودم و چون از خط و ربط کانون‌های قدرت بخصوص در مواضع سیاسی اطاعت نکردم و در سیاست همراه شما مردم بودم، همزمان با کنار نهاده شدن از امامت مسجد، «مدیریت» هم از من گرفته شد و با تنزل جایگاه، به عنوان پژوهشگر عادی در آن مرکز ادامه دادم ولی همین را هم تحمل نکردند و بالاخره بعد از چندین بار سین  جیم، در آخر سال ۱۳۸۲ در ۴۲ سالگی «بازنشستانده» شدم. بعد از نزدیک یک دهه خدمت موفق در مرکز ملی پاسخگویی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی به دستور غیر مکتوب دادیار دادگاه ویژه روحانیت عذرم را خواستند و دادگاه ویژه هم دو بار به خاطر فعالیت‌هایم در فضای مجازی برایم پرونده تشکیل داد و یک بار به هفت و نیم ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق به جرم «تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام» محکومم کردند که شلاق و نصف مدت زندان تعلیقی بود و بعد از گذشت دو ماه از زندان، آزاد مشروط شدم و …

دوستان عزیز اینها را گفتم تا باور کنید من هم در اعتراض همراه و همگام با شما هستم ولی از این که گاهی بعضی از شما اسیر خشم یا ملعبه دست افراد نفوذی می‌شوید و در راستای خواست بعضی کانون‌های قدرت از جاده اعتدال در اعتراض خارج می‌شوید و مرتکب کارهایی می‌گردید که زشت و نامقبول جلوه داده و منفور ساختن چهره زیبای اعتراض شما ندارد و زمینه را برای برخورد قهرآمیز با اعتراضات فراهم می‌سازد، گلایه‌‌مندم. از شما عاجزانه می‌خواهم چهره زیبای اعتراضاتان به  بی‌عدالتی و تقاضای مقبولتان در بازگشت واقعی به مردم سالاری را با رفتارهای نامعقول و نازیبا مشوه و زشت مسازید.

اخیرا بعضی برای ایجاد زمینه نفرت عمومی و سرکوب یا از روی جهالت نسبت به عاقبت این اقدام؛ خواستار «عمامه پرانی» شده‌اند. دوستان عزیز؛ من به شما حق می‌دهم از دست ما «عمامه به سرها» خشمگین باشید چون در غالب صحنه‌های اعتراض ما را که به حق باید سردمدار باشیم، غایب یافته‌اید و چه بسا در غالب صحنه‌های دفاع از اقدامات غلط ما را سردسته دیده‌اید ولی بدانید اولا آنان که دستی در قدرت دارند و هدف واقعی شما می‌باشند، از دسترس شما دورند و ما که در دسترس شماییم، جمعی طلبه جوان یا پیر مستضعفیم که در برج‌های عاج جا نیافته‌ایم. ثانیا غالبا همفکر و همراه شماییم گر چه به هر دلیل فریاد به اعتراض بلند نکرده‌ایم

اقدام علیه «عمامه به سرهای مستضعف» و پراندن عمامه‌ها جز نفرت و بدنامی نمی‌آورد و حیف است چهره زیبای اعتراض شما به ستم و بی‌عدالتی با این اقدام و اقدام‎های مشابه مثلا علیه زنان با حجاب یا به آتش کشیدن اموال عمومی یا کتک زدن سرباز بیچاره‌ای که مجبور به مقابله با شما بوده و … ملکوک و زشت گردد.

امید است عقلانیت و تدبیر را بر جریان اعتراض زیبایتان علیه ظلم و بی‌عدالتی حاکم سازید و به نفوذی‌ها و خشمگینان تحت تأثیر احساسات غلیان کرده و گریزان از عقلانیت اجازه ظهور و بروز ندهید. شما اگر در حرکت اعتراضی خود مظلوم و حتی مضروب باشید و اسیر و زندانی و …؛ تأثیرگذارتر خواهید بود از این که با این رفتارها در اذهان عمومی یا در اذهان قشر مذهبی منفور شوید. به خدا توسل و تمسک کنید و از او بر استواری بر طریق صحیح اعتراض کمک بخواهید که خدا قطعا با ستم‌ستیزان و عدالت خواهان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *