هراز نيوز: چند هفته پیش، ماجرای کشف گنج حیرت انگیزی در هندوستان و ارزش بی نظیر آن (تقریبا 20 میلیارد دلار)تبدیل به یکی از مهم ترین اخبار رسانه ای شد. به این بهانه به سراغ مهم ترین گنج های گمشده تاریخ رفتیم. زیبایی و زرق و برق این گنجها، چشمها را کور میکرد، کمرها را مقابل قدرتها خم میکرد و آب دهانها برای داشتن کمی از آن را راه میانداخت! اما حالا آنها کجا هستند؟ چه اتفاقی برایشان افتاده است؟ اینها شش گنج بزرگ دنیا هستند که دیگر اثری از آنها یافت نشد.
همشهري دانستنيها نوشت:
اتاق کهربا
کسانی که اتاق کهربا را دیده بودند، میگفتند باید آن را هشتمین عجایب دنیا دانست. شاید بتوان گفت این منحصربهفردترین گنج گمشده تاریخ باشد؛ اتاقی که تمام دیوارهایش با کهربا و انوع جواهرات قیمتی و آینههای طلاکاریشده و چهار نوع موزائیککاری فلورانسی تزئین شده بود. این اتاق که 11متر مربع بزرگیاش بود، سال ۱۷۱۶ میلادی برای فردریک اول پادشاه پروس در نزدیکی کاخ کاترین در سنپترزبورگ روسیه ساخته شد. اگر این اتاق امروز وجود داشت، ارزش آن بیش از 142 میلیون دلار بود. آوازه دلربایی این اتاق به گوش آدولف هیتلر هم رسیده بود و هنگامی که او با ارتش نازی به روسیه حمله کرد، کوشید این اتاق را همراه خودش به آلمان ببرد. اما با اولین تکانها چندین تن جواهرات و تزئینات اتاق شروع به خرد شدن کردند. هرچند او تلاش کرد با چسباندن کاغذ دیواری مانع از فرو ریختن آن شود، اما این اقدام هم بیفایده بود. سال 1941 نازیها بخش های زیادی از شهر را فتح کردند و سال 1945 بار دیگر روسیه آن را پس گرفت. اما آن روز دیگر کسی از این اتاق اطلاعی ندارد.
ثروت هنگفت لیما
لیما- پایتخت کشور پرو- در سال ۱۸۲۰ میلادی صحنه شورشها و اعتراضات بزرگ مردم بود. برای همین حاکمان پرویی تصمیمی گرفتند که جواهرات شهر را برای اینکه در این هرج و مرجها سرقت نشود، به مکزیک منتقل کنند؛ گنجی عظیم که شامل چندین تن جواهرات به صورت سنگ، شمعدانهای طلا، دو مجسمه طلایی از مریم مقدس و تعداد زیادی ظروف سلطنتی دیگر بود، این گنج به قیمت امروز بیشاز 60 میلیون دلار ارزش داشت. آنها ریاست این کشتیها را به کاپیتان ویلیام تامپسون سپردند؛ غافل از اینکه او خود سرکرده دزدان دریایی بود! پس از سرقت، دزدها تصمیم گرفتند جواهرات را به جزیره کوکاس در اقیانوس هند برده و تا آبها از آسیاب بیفتد، همانجا نگه دارند. ارتش مکزیک هم بیکار ننشست و آنها را تا جزیره تعقیب کرد. برای همین دزدها جنگلهای انبوه جزیره را برای پنهان شدن انتخاب کردند و این آخرین خبر از دزدان گنج بزرگ لیما بود. تاکنون 300 گروه به جستوجوی این گنج رفتهاند اما به موفقیتی دست پیدا نکردهاند.
گنجینه مونتهزوما زیر گل و لای
اول جولای 1520، برای مکزیکیها روز خونباری بود؛ روزی که ارتش اسپانیا با خشونت تمام تمدن کهن آزتک را از پای درآورد. درحالی که شهر به طور کامل توسط ارتش اسپانیا محاصره شده بود «فرمانده هرناندو کورتز» و سربازانش به نبرد ادامه میدادند تا اینکه شکست آنها تقریبا قطعی شد. برای همین، سربازان مدافع شهر به دستور فرمانده جواهرات را در گوشهای جمع کردند تا در یک زمان مناسب همراه آنها از شهر بگریزند. اما ورود اسپانیاییها پیش از عملی شدن نقشه وارد شهر شدند و سربازها هم مجبور شدند تا بیدرنگ همه جواهرات را به قعر دریاچه تزنوکو بریزند. ظروف نقره و طلا و سنگهای گرانقیمت فراوانی که حاصل سالها امپراتوری آزتک بود، به دریاچه ریخته شد تا اولا به دست مهاجمان نیفتد و بعد هم اگر امکانش بود روزی به آنجا برگردند و میراث آباواجدادیشان را بردارند. اما کسی زنده نماند و آنهایی هم که توانستند بگریزند دیگر هیچگاه نتوانستند به شهر باز گردند. اکنون گفته میشود این گنج عظیم پس از پنج قرن هنوز دست نخورده در میان گل و لای دریاچه پنهان شده است. در سالهای اخیر تلاش زیادی برای دستیابی به این جواهرات صورت گرفته است. حتی یکی از رئیسجمهورهای مکزیک دستور لایروبی دریاچه را داد، اما نتیجهای نداشت!
گنج پرنده سیاه
بلکبِرد یا پرنده سیاه، دزد دریایی مشهوری بود که تنها در طول دو سال (۱۷۱۶ تا ۱۷۱۸) ثروت بزرگی برای خودش دست و پا کرد. دوره، دوره چپاول طلا و نقره بود و هر کشوری طلای بیشتری داشت، قدرتمندتر بود. اسپانیاییها در این مورد سرآمد دیگران بودند و با استخراج معادن در مکزیک و آمریکای جنوبی این جواهرات را در کشتیهای بزرگ به اسپانیا منتقل میکردند و این بهترین فرصت برای پرنده سیاه و دوستانش بود. آنها سر فرصت روی آبهای اطراف اسپانیا گشت میزدند تا سر و کله کشتیهای اسپانیایی پیدا شود و آن وقت به غارت کشتی میپرداختند. بعد هم شخصا تمام جواهرات را در جایی دفن میکرد. پرنده سیاه دیگر حسابی برای خودش در شرارت نامی دست و پا کرده بود. طولی نکشید که بالاخره در ۱۷۱۸ دستگیر و اعدام شد. اما هیچکس نفهمید که او آن همه گنج و ثروت را کجا مخفی کرد! تا مدتها افراد زیادی دنبال این گنج افسانهای رفتند، حتی در سال ۱۹۹۸ کشتی غرق شده او را از زیر آب بیرون آوردند، اما حتی یک نشانه هم از گنج به دست نیامد. محققان حدس میزنند که این گنج در جزایر کارائیب یا خلیج ویرجینیا و شاید هم غارهای جزیره کایمان دفن شده باشد.
گنج فرعون
شگفتی سراسر وجود هوارد کارتر را فراگرفته بود. کسیکه سال ۱۹۲۲ توانست محل دفن فرعون مشهورمصر، توتآنخآمون را پیدا کند. راه ورود به مقبره و بعد، راه رسیدن به این اتاقها آنقدر پیچیده بود که سالها طول کشید تا کارتر توانست نقشه آنها را بکشد. در روایات آمده بودکنار مقبره فرعون، اتاقهای بزرگ پر از صندوقهای مخصوص جواهرات و مجسمههای قیمتی بود. اما وقتی سراغ جواهرات مقبره رفتند، اثری از آنها نبود! این شاید مرموزترین و عجیبترین سرقت تاریخ باشد؛ چراکه مسیر دستیابی به مقبره فوقالعاده پیچیده بود و پیدا کردن مسیر از فهم افراد عادی خارج بود. ضمن اینکه انتقال این همه ثروت و عتیقه، بدون اینکه کسی متوجه شود امکانپذیر نبود. برخی تاریخدانان معتقدند که سرقت این جواهرات کار همان معمارانی است که قرن هاقبل از میلاد مسیح، این مقبره را طراحی کرده و احتمالا همان نزدیکیها بار دیگر آن را مدفون کردهاند تا سر فرصت و دور از چشم خاندان سلطنتی مصر، آنها را جابهجا کنند. فرضیه دیگری هم وجود دارد. سالها بعد، پادشاهی به نام هریهور جانشین رامسس دهم شد. در آن زمان مصر مانند گذشته شوکت و جلال نداشت. برای همین عدهای معتقدند که هریهور به فرزندش دستور داد تا از جواهرات قبر فرعون برای قبر آینده او استفاده کنند و جای دفنش را هم به کسی نگویند! اکنون هم مقبره هریهور نامعلوم است.
صندوق مقدس
در طایفه باستانی بنیاسرائیل صندوق گنج معروفی بود که به اعتقاد آنها، در زمین مقدستر از آن وجود نداشت. حاکم اصلی و مرکزی بنیاسرائیل، مامور این صندوق کذایی بود که طبق کتاب مقدس، برای خداوند نگهداری میشد. 112 سانتیمتر طول، 66سانتیمتر عرض و 66سانتیمتر هم ارتفاع این صندوق ساخته شده از جنس چوب اقاقیا بود. داخل و بیرون طلااندود شده، نقش و نگارهای زیبای طلایی و دو مجسمه طلایی فرشته در چپ و راست صندوق، آن را از هر حیث ارزشمند میکرد. داخل صندوق دوتخته سنگ که روی آن 10فرمان موسی حک شده بود قرار داشت. آنها معتقد بودند این گنجینه مقدس، مردم و اموالشان را در مقابل خطرات و بلاها حفظ میکند. 607 سال پیش از میلاد، بیتالمقدس که پایتخت بنیاسرائیل بود و این صندوق در هیکل سلیمان آنجا نگهداری میشد، بهوسیله بابِلیها محاصره شد. در یک جنگ خونبار، بیش از یک میلیون نفر کشته و تعداد زیادی آواره شدند. 70 سال بعد، وقتی بنیاسرائیل به شهرشان بازگشتند، اثری از صندوق مقدس پیدا نکردند. به راستی چه اتفاقی برای این صندوق و محتویات داخلش افتاده که تابهحال اثری از آن یافت نشده است؟ مهمترین فرضیه این است که عبریان، پیش از آغاز جنگ آن را جایی مخفی کردند تا به دست بابلیها نیفتد. برخی هم معتقدند که این صندوق گرانبها توسط بابلیها معدوم شده است.