# کودکان خیابانی،حلقه فراموش شده جامعه #
قنبرحسین پور،پژوهشگرعلوم اجتماعی و دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی.
هر روز شاهدصحنه هایی در سطح شهر هستیم که نمایانگر داستان تلخ زندگی ما انسانها وحلقه فراموش شده ازسوی متولیان به امر و نهادهای فرهنگی وحمایتی در جامعه تلقی می شوند.
پدیده کودکان کار وخیابانی در همه شهرهای بزرگ و کوچک و اطراف شهرهای اقماری مانند تهران، برای امراء معاش و تامین نیاز روزمره زندگیشان به دستفروشی،تکدی گری فعالیت دادند که زیبنده جامعه اسلامی ایران نیست و چهره شهر و جامعه را زشت می سازندوبعدا به یک بحران اجتماعی که باعث آرزده خاطر مردم و شهروندان تبدیل خواهدشد.
معضل تکدی گری و کودکان کار در اکثرکشورهای جهان بعنوان معضل اجتماعی باعث زمینه گسترش آسیب های اجتماعی دیگر از قبیل مهاجرت،دزدی و سرقت،معتادشدن ، روسپیگری و تن فروشی را فراهم می کندکه درحقیقت ، اینگونه پدیده های اجتماعی ارتباط تنگاتنگی در شیوع اعتیاد در میان متکدیان ، فروش موادمخدر و حاشه نشینی و … دارند.
تکدی گری،فراگردی است که به موجب آن فرد متکدی از دسترنج دیگری بهره مند و زندگی می گذراند . هر یک از افراد جامعه که نه صاحب حرفه(در مفهوم اقتصادی) آن هستند و نه در تولید اجتماعی مشارکتی دارند و همواره با شیوه ها و شگردهای متنوع طفیلی و زائد اجتماعی هستند،متکدی می گویند . (مرادی 1370)
اغلب متکدیان گروه حرفه ای از زنان جوان ، کودکان و میانسال تشکیل می دهند که از استان های محروم برای گذران هزینه زندگی فرزندان خودشان به تهران مهاجرت می کنند و از این راه تکدی می کنند و نیازشان را تامین می کند.
بی تفاوتی مسئولان ، دولتمردان ، مردم و متولیان به امر در مواجهه با پدیده کودکان کار و تکدی گری بعنوان یک معضل و آسیب های اجتماعی نمی تواند مقابله کنند و باعث بیشتر شدن و رشد فزاینده آنان در شهرهای کوچک و کلان جامعه می شوند.
کودکان کار و خیابانی در جامعه در امان نیستند و دائم احساس خطر و در معرض تهدید و آسیب قرار دارند.
ریشه تکدی گری یا کودکان کار خیابانی ناشی از عوامل اقتصادی،فرهنگی
و اجتماعی و … است که یکی از مهم ترین علل آن در جامعه فعلی فقر است یعنی فقرمالی واقتصادی و برآوردن نیازهای مالی افراد متکدی مهمترین علت گرایش و روی آوردن به گدایی می شود.
متکدی انواع گوناگون دارد که معمولا چند ویژگی زیر را دارا می شوندکه به آن اشاره می گردد:
اولا- کسی که بر اثر عوامل و حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله و خشکسالی ،قحطی و حریق و .. آواره شدند .
ثانیا- کسی که به رغم توانایی جسمی موفق به یافتنی کار و تامین حداقلی نیازهای اولیه زندگی خود ( پوشاک ، سرپناه و بهداشت و درمان نیستند به آن فقیر گفته می شود .
ثالثا- افرادی که مسکین و بیچاره و درمانده اند . اینها برای تامین معاش شغل دارند ولی درآمد آنها برای تامین حداقل نیاز معیشتی کافی نیست .
رابعا – افرادی که کهنسال و به دلیل ناتوانی و کهولت سن و …در اشتغال قادر به تامین حداقل نیازهای اساسی خود نیستند .
خامسا- اشخاصی که نقص عضو و معلولیت یا هر نوع آسیب جسمی( معلول جسمی) و …از فعالیت های عادی برای تامین نیازهای اولیه خود و خانواده محروم هستند .
بیمار روانی : کسی که به دلیل مشکل روحی و روانی و از دست دادن سلامت روحی قادر به انجام وظایف زندگی عادی مثل سایر شهروندان نیست .
تنبل و بی قید در تامین معاش با کسی که با توجه به زمینه های فرهنگی ، گروهی و فردی تکدی را نوعی شغل تلقی می کند و ولگردی و تکدی گری را پیشه(حرفه و شغل) خود ساخته اند .
تعداد و آمار متکدیان در هرشهری وجود دارد که هم درصبح و هم در بعدازظهر قابل مشاهده است که بیشتر اینگونه مشاغل سازمان یافته هستند و بصورت گروهی کار می کنند. باندهای سازمان یافته به متکدیان حقوق روزانه ، هفتگی و ماهیانه می پردازند و آنان را به شکلی به استخدام خود در می آورند بطوری که آنان را درخیابان پخش و توزیع و درخاتمه کار به جمع آوری آنان می کنند و پول یا کارکرد روزانه آنان را ضبط می کنند.
جامعه شناسان با بررسی تحلیل جامعه شناختی رابطه بین فقر و تکدی گری معتقدند که در بسیاری موارد تنها فرد نیست که دچار مشکل است بلکه کل جامعه با مشکل رو به روست که نتوانسته امکانات موجود خود را بطور مناسب بین اعضاء توزیع کند. توزیع نامناسب امکانات باعث بوجود آمدن فاصله طبقاتی در بین اقشار مختلف جامعه شده کهزمینه ساز بروز بیماری هایی به شکل جرم و آسیب های اجتماعی از جمله تکدی گری در جامعه می شود. همچنین مسئولان مربوطه با این معضل اجتماعی ضعیف عمل می کنند و بصورت قاطع،جدی و کافی برخورد نمی کنند.
تکدی گری درجامعه علل بسیاری داردکه منشاء و بستر آن بسیار متفاوت اند. برای شناخت ، تبیین وضعیت و تعیین سیاست های موجود با این معضل و پدیده به سه دسته تقسیم می شوندکه در ادامه این مقاله به بخش دوم اختصاص داده می شود.