بی عدالتی در حق معلمان و تاسف برای مسوولین!
لطف الله آجدانی_ تاریخنگار و پژوهشگر
هیچ توهینی به انسان بالاتر از توهین به شعور انسان نیست. به ویژه اگر این انسان یک معلم هم باشد! همه ساله به ویژه در ایام بزرگداشت روز و هفته معلم مکرر و بسیار گفته اند و می گویند و شنیده ایم و می شنویم که معلمی شغل انبیا است و یا یک شغل نیست؛ بلکه عشق و یک هنر است!
امابسیار باید متاسف بود برای مسوولین بی مسوولیتی که در برابر ناحقی بی عدالتی مادی و رفاهی در حق این وارثان شغل انبیا و این عاشقان هنرمند که علم و اندیشه و فرهنگ تولید می کنند؛ سکوت کرده و با این بهانه بی ارزش که « چون خانواده آموزش و پرورش یک خانواده پر جمعیت در نظام و ساختار اداری کشور است؛ نمی توان اعتبارات لازم و شایسته شأن و حق آنان را فراهم و تخصیص داد» برآن می شوند تا بی مسوولیتی و بی عدالتی را توجیه کنند.شگفتا از این بهانه و توجیه و توهین تهوع آور به شعور آدمی!
نمی توان و نباید پنهان کرد که آقای رئیس محترم جمهوری ایران و آقای وزیر محترم آموزش و پرورش و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی باید به مردم و به ویژه معلمان پاسخ و توضیح دهند که آیا بهانه قرار دادن پر جمعیت بودن اعضای خانواده آموزش و پرورش برای توجیه محروم کردن آنان از امکانات و اعتبارات مادی و رفاهی ئی که با درجات متفاوت و به صورت متوالی و متناوب و با عناوین مختلف رفاهی ماهانه و اضافه کار صوری و ماموریت های نشسته و صوری و پاداش ها و فوق العاده های فصلی و سالانه و عیدی های اعیاد و جشن ها در مناسبت های مختلف برای سایر کارکنان دولت تامین و پرداخت می شود؛ یک بی عدالتی آشکار اداری و اجتماعی در حق معلمان و نیز توهین به شعور جامعه نیست؟
خوب است آقای رئیس محترم جمهوری؛ اگر صرف پرجمعیت بودن خانواده اداری آموزش و پرورش را عامل ناتوانی دولت و حاکمیت برای اجرای عدالت اداری و مانع نگاه عادلانه به حقوق مادی و رفاهی معلمان و جامعه آموزش و پرورش در مقایسه با دیگر کارکنان در نظام اداری می دانند ؛حداقل آن قدر شجاعت داشته باشند که بعضی از مواد و بندهای منشور حقوق شهروندی که حداقل در شعار بر برخورداری عادلانه همه آحاد ملت در جامعه و نظام اداری از حقوق اجتماعی و اقتصادی دلالت دارد را حذف تا لااقل با آن منشور و شعار عدالت همگانی در جامعه و نظام اداری و این بی عدالتی اداری در حق معلمان و جامعه فرهنگیان و آموزش و پرورش کشور؛ به شعور معلمان و جامعه آموزش و پرورش توهین نشود!
و شگفتا که روح غالب بر مجلس و نمایندگان مردم که دفاع از ملت و از جمله معلمان وظیفه آنان است چنان در خواب و غفلت آرمیده است که توان و رغبت کارآمد و اثربخش انجام این وظیفه در راه استیفای حقوق معلمان در نظام اداری و جامعه را از دست داده است!
و شگفت تر و تاسف انگیز تر آن که بسیاری از دانه درشت ها که تنها مهارت و هنر هر کدامشان تولید فساد اداری است چه آسان هزارها میلیارد تومان از بیت المال را اختلاس و دزدی می کنند اما غالبا آزادانه در این کشور و آن کشور به تفریح و خوشگذرانی مشغول هستند؛ و در همان حال معلمان کشور که علم و اندیشه و فرهنگ تولید می کنند؛ در تنگدستی و عسرت مادی خود؛ تنها و بی پناه درمانده اند و هیچ مسوولی نیز پاسخگوی این بی عدالتی و قادر به استیفای همه جانبه و کارآمد حقوق معلمان نیست!
به یاد داشته باشیم بی مسوولیتی در برابر حقوق معلمان این کوشندگان و پرچمداران تعلیم و تربیت جامعه؛ نه تنها با تدبیر و امید راست نمی آید ؛ بلکه از بی تدبیری و ناامیدی بزرگ و تاسف انگیز و جای خالی عقلانیت کارآمد در مدیریت و نظام اداری کشور خبر می دهد.!