هراز نیوز :هاشمی رفسنجانی عنوان کرد در نامه ای پنهانی که خودش به امام راحل داده، نوشته است: اینکه با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست! اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود. هاشمی البته به پاسخ امام خمینی(ره) اشاره ای نکرده اما به نظر می رسد سکوت امام، خود گویای پاسخ نامه هاشمی است.

 

جهان، آقای هاشمی رفسنجانی با شماره جدید فصلنامه مطالعات بین المللی گفت وگویی درباره عملکرد دولت سازندگی و مسائل روز در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی داشته که در آن سخنان جدید و در عین حال تامل برانگیزی را مطرح کرده است.

 

او خود را شخصی همواره “معتدل” نامیده و در بخش اعظم این گفت وگو به تعریف و تمجید ویژه از عملکرد دولت سازندگی و انتقاد تند و تیز از وضعیت موجود پرداخته است. هاشمی حتی اساس دستاوردهای امروز حوزه هسته ای را به دولت خودش رسانده است.

 

او برای نخستین بار از نامه ای سخن گفته و مدعی شده که خودش به صورت دستنویس به امام راحل تحویل داده است.

 

هاشمی رفسنجانی می گوید در این نامه نوشته است: اینکه با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست! … اگر شما ما را از این گردنه عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود.

 

اما سخن گفتن از مذاکره با آمریکا و حتی دفاع از آن در شرایطی از سوی هاشمی بیان می شود که کاخ سفید در سال های اخیر بویژه چند ماه گذشته از هیچ توطئه، تهدید و تحریمی علیه ایران گذشت نکرده و با تمام توان در حال تحت فشار گذاشتن ایران و شرکای تجاری آن است.

 

وی البته به پاسخ امام خمینی(ره) به این نامه اشاره ای نکرده اما به نظر می رسد سکوت امام، خود گویای پاسخ به این درخواست هاشمی است.

این متن گزیده گفت و گو هاشمی است:

 

*تقریباً همیشه از نوجوانی و جوانی در روستا و در قم، در بحث‌ها و سخنرانی هایم معتدل حرکت می‌کردم. در مبارزه هم این‌گونه بودم. آن قدر معتدل بودم که اواخر مبارزه، منافقین و کسانی که می‌خواستند خیلی تند باشند، با من درگیر شده بودند. مبارزه مسلحانه را نفی نمی‌کردم. ولی در کنارش موارد زیادی را شرط می‌کردم.

 

 

* من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود… یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.

 

 

*(در پاسخ به این پرسش که آیا تلاش‌هایتان مبنی بر نزدیکی ایران و عربستان و بالطبع کشورهای عربی را به بن بست رسیده می‌دانید؟) بن‌بست نمی‌بینم. البته آنها دوست دارند که راهشان به ایران باز شد. آنها می‌دانند که ایران قدرت بزرگی در منطقه است. فکر می‌کنم آنها می‌توانند و مایل هستند، اگر روابط سنجیده‌ای باشد با ایران همکاری و رابطه داشته باشند… من آن موقع، دنبال احیای میراث فرهنگی شیعه در عربستان بودم. ائمه ما همه در آنجا حضور داشته‌اند و آثار ارزشمندی از آنها در آنجا باقی مانده است. می‌خواستم آنها احیا شود. در عربستان که بودم آیت‌الله صافی نامه‌ای به من نوشتند و گفتند که شما روی این مسئله کار کنید. …خیلی از مسائل را در گفتگوها حل کردیم، ولی وقتی به ایران برگشتم، چون فکر می‌کردند این توافقات می‌خواهد به نام من تمام شود، از کل آن صرف‌نظر کردند. وزیر خارجه عربستان برای پیگیری توافقات به ایران آمد، پیگیری که نکردند حتی برعکس عمل شد. روزی از رادیو شنیدم که آقای متکی در جدّه در مصاحبه‌ای اعلام کرده که به آقای ری‌شهری، در عربستان اهانت کرده‌اند. من تعجب کردم و بعداً از آقای ری‌شهری سؤال کردم که آیا چنین چیزی اتفاق افتاده؟ گفتند که نه، اصلاً چنین مسائلی نبوده. گفتم که تکذیب کن. تکذیب هم کرد. ولی رادیو کار خودش را می‌کند و به تکذیب ایشان اعتنایی نکردند.

 

*در مصر هم همین‌گونه است. بعد از رحلت امام(ره)، در شورای عالی امنیت ملی، تصویب کردیم که روابطمان را با مصر برقرار کنیم. بعضی‌ها خدمت رهبری رفتند و گفتند که چون این رابطه را امام بعد از کمپ دیوید دستور دادند که قطع کنیم، مخالفت با امام می‌شود. آن زمان امام به شورای انقلاب دستور دادند و ما هم رابطه با مصر را قطع کردیم. از این مسئله هفت، هشت سال گذشته بود که ما تصویب کردیم. لذا نشد. در یک سفری که به ترکیه داشتم، نخست وزیر مصر که روی کشتی مهمان رئیس جمهور ترکیه بودیم کنار من بود. ایشان به من گفت که چرا با مصر رابطه برقرار نمی‌کنید؟ گفتم به خاطر صلح کمپ دیوید. گفت «کمپ دیوید دیگر مرده است و چیزی از آن وجود ندارد.» ما می‌توانیم هم با کشورهای عربی به خصوص با همسایه‌های جنوبی و هم با کشورهای آسیای میانه و کشورهای جدا شده از شوروی سابق ارتباطات مفید برقرار کنیم. سران برخی کشورهای مشترک‌المنافع بهترین دوستان من بودند و حامی آنها پس از استقلال، جمهوری اسلامی ایران بود که در زمان دولت من بود.” “آقای نیازوف که کشورش مرکز مهم گاز منطقه است به من می‌گفت که شما بیایید گاز ترکمنستان را معامله کنید و در اختیار شما باشد تا این بحث‌ها پیش نیاید. در حال مذاکره بودیم که عمر دولت من تمام شد و دیگران دنبال نکردند.” “در تاجیکستان، در قزاقستان، با این عظمت، اسرارشان را به ما می‌گفتند. چون آنها مرکز مهم فضایی شوروی سابق بودند. به علاوه مراکز مهم موشک‌های ده کلاهکی که به سمت دنیا نشانه گرفته بودند در آنجا بود و همه اینها را می‌گفتند که چه کار می‌کنند و با ما مشورت می‌کردند. واقعاً در شمال ایران در قفقاز، گرجستان و آذربایجان، صمیمی‌ترین دوست ما بودند.” “در آذربایجان در یک جلسه رسمی که خبرنگاران هم حضور داشته، آقای حیدر علی‌اف به من گفت که هفده شهر ما متعلق به شماست و باید اینها را حفظ کنید. ما با شما هستیم. چون با ارمنستان در حال جنگ بودند. تا این حد با ایران صمیمی بودند و کار می‌کردیم. در جنوب به صورت دیگری بود و بعد از جنگ کم‌کم یخ‌های روابط آب و روابط گرم شده بود. ما اگر فقط با کشورهای منطقه خودمان روابط را گرم کنیم، قدرت واقعی ایران در منطقه حفظ می‌شود. یعنی مرکز اقتدار ایران در منطقه است. اما حیف….”

 

 

*(در دوران ریاست جمهوری) فکر می‌کنم هر جا احساس می‌کردیم که حقوق بشر مراعات نمی‌شود جلویش می‌ایستادیم… مثلاً یک بخش، بخش زن‌ها بود. من از همان اول که آمدم دفتر امور زنان را تأسیس کردم. راه خانم‌ها را به دانشگاه باز کردیم که بعداً تشویق هم کردیم. مسئله ورزش زنان را که به طور کلی فراموش شده بود، این کار را درست کردیم. سعی می‌کردیم کمترین تعداد زندانی را داشته باشیم. البته یک مواردی هم پیش آمد که از اختیار ما خارج بود و افرادی خاص این کار را می‌کردند. اصلاً هیچ موردی تا به حال مخصوصاً آن دوره‌ای که رئیس جمهور بودم، موافق با زندانی سیاسی کردن هیچ کس نبودم. ما زندان را می‌شناختیم که چیست. بستن روزنامه برای من اصلاً یک تابو بود. مگر اینکه از دست من خارج بود. در زمان آقای خاتمی تعدادی روزنامه‌ها بسته شدند. با اینکه رئیس جمهور نمی‌خواست بسته شود. ولی عوامل دیگری بودند. اقلیت‌های دینی یا قومی را سعی می‌کردیم که راضی باشند. همه تلاش می‌کردیم. البته اینها یک مقدار طول می‌کشید. در یک جامعه‌ افرادی هم هستند که به گونه‌ای دیگر رفتار می‌کنند.”

 

 

*یک بار آقای گالین دوپل را فرستادند. این مقدار مشکل اصلاً نداشتیم و به تدریج در حال حل شدن بود. مسئله هسته‌ای که مربوط به حقوق بشر نبود. ما مسئله هسته‌ای را خوب پیش می‌بردیم. به خاطر فضای خوبی که درست کرده بودیم، دیگر از ما نمی‌ترسیدند، تأسیسات و امکاناتی که الان داریم، تقریباً همه از آن زمان شروع شد و خیلی هم پیشرفت کرد. در حالی که از صفر شروع کرده بودیم. البته از زمان قبل از رحلت امام(ره) شروع شده بود و در زمان من تقویت شد… مسائل حقوق بشر هم به تدریج در حال حل شدن بود…

 

*(در دوره هشت ساله ریاست جمهوری) می‌خواستم با مصر رابطه برقرار کنیم که نتوانستیم. می‌خواستم با آمریکا با شروطی که گذاشته بودم، مذاکره را شروع کنم که نتوانستم. نتوانستم غیر از این است که نخواستم. مثلاً کاری که می‌خواستیم با ترکمنستان انجام بدهیم که نگذاشتند و خیلی حیف شد. بنا بود گاز ترکمنستان از طریق ایران به دنیا صادر شود. آقای نیازوف اصرار داشت و به اینجا آمد و اصرار کرد ساخت خط لوله را افتتاح کنیم و حتی در جوش دادن لوله‌ها هم شخصاً شرکت کرد و آن زمان تصاویرش هم پخش شد…. مواردی از این قبیل داریم که نشد. ولی می‌خواستیم که بشود.

One thought on “هاشمی :می‌خواستم مذاکره با آمریکا را شروع کنم اما … !”
  1. همیشه مردان بزرگ حرفهای بزرگ می زنند و راهبرد های حیاتی می نمایانند منجمله جناب آقای هاشمی رفسنجانی که همیشه به عنوان چهره نخبه و موثر و قدرتمند در کشور اینگونه بود ه است و همیشه اورا عماد و ستون انقلاب و ملت و مردم دانسته و می دانیم و چون نقد پذیری رادر ایشان بالا یافته ایم باید گفت حضرتشان در پالایش اطراف !اندکی قصور داشته اند که باید همراه و همگام با مردم منافع ملی رابرمطامع گر وهی رجحان می دادند ولی هر وقت ماهی را از آب به گیرند تازه است !؟ملت و مردم هیچگاه با نخبگان و دانشمنداندر تضاد نیستند و حضور همیشگی انسانهای آگاه و هوشیار و کیس و متعهد و متخصص را مغتنم می شمارند واز آنها استقبال می کنند و عمده چالش های کشور را بدلیل عدم رجوع به متخصصین متعهد و سیطره عناصر بعضا”احساساتی و عجول می دانند که با دمی تصمیم می گیرند و با دمی ابطال می کنند و به عواقب و هزینه های گزاف اقتصادی و اجتماعی عنایتی ندارند از جمله هدفمندی یارانه ها که باید قبول بکنیم اگر تصحیح نشود معلوم نیست چه برسر تولید آورد وچه مقدار تورم را برمردم تحمیل کند و از قدرت پول ملی بکاهد !؟علی الخصوص آنکه همه باید بکو شیم به دشمنی های بی خود ی داخله و خارجه پایان دهیم و به همه ارتباطات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی داشته باشیم وحرفها و استدلالات خویش را از طریق مراجع بین المللی و مستدلّ و قانونمند بیان کنیم و همواره باید زفکر تفرقه باز آییم تا شویم مجموع اسلاف با بصیرتمان می گفتند :هزار دوست کم و یک دشمن زیاد ولی امروز ما به گونه ای رفتار می کنیم که گویا همه مردم دنیا با ما در جنگ و ستیزند و ما یکه وتنها !؟آیا این سیاست مارا به جایی می برد !؟سیاست تنش آفرینی همیشه مردود است وزارت امور خارجه ما گویا دریچه به دشمن دارد و نمایندگان گاها”و بعضا”جامعه را به دشمنی جهانی ترغیب می کنند واین تفکر هر دو مردود است اگر می ترسید که ارتباط منطقی با امریکا با آرای عمومی دمساز نیست کافی است یک رفراندم عمومی بگذارید آنگاه ثابت خواهد شد که صلا وصدای همه مان مودت ومرودت با همه ملل خواهد بود و اشارات جناب هاشمی مفید به فایده آیا نه چنین است !/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *