داش علی و دوستان خطاپوشش
مناظره دیشب را دیدیم. کاستیهای آشکار علی کریمی چه بلحاظ عدم تمرکز فکری و چه سوار نبودن بر قواعد مناظره، نه تنها برای منتقدین این چهره فوتبالی- که مطرح شدن بیش از اندازه نام و کلام او را باعث افت فضای کارشناسی و غلبه فضای احساسی در ورزش مملکت میبینند- بلکه حتی برای دوستدارانش هم مشهود بود. اما آیا دوستداران این بازیکن محبوب و همچنین منتقدین تخصص گرای فوتبال نمیتوانند با کمی نگاه خطاپوش، نکات مثبتی در بحث دیشب ببینند؟ بحثی که بدون اصرار و متلکهای روی اعصاب این بازیکن همیشه معترض ، هیچگاه امکان مشاهده اش روی آنتن تلویزیون نبود.
1- در بحث دیشب نکاتی از ضعفهای مدیریتی و حقوقی فدراسیون فوتبال یا برای اولین بار مطرح شد و یا اگر سابقه طرح داشت، اینبار چنان زوم و برجسته شد که دیگر امکان کتمان یا به حاشیه رفتنش نباشد. بحث اساسنامه فدراسیون، لزوم مهار کردن و سرویس گرفتن بهینه از مربی استخدامی خارجی، شفافیت مالی فدراسیون، لباس و پرستیژ تیمهای ملی به پشتوانه محبوبیت و زبان صریح علی کریمی به چنان نقطه غیر قابل بازگشتی از لحاظ پیگیری رسید که حداقل امیدواری از عدم تکرار آنها در آینده نزدیک باشد.
2- علی کریمی منهای سرمایه محبوبیت و صراحت در مقابل حریف کهنه کارش چیزی در چنته نداشت. نداشتن سابقه مدیریتی، روحیه عاطفی، عدم استمرار در حتی یک پست فوتبالی (این نقطه ضعف علی کریمی که اگر دوامش در هریک از پستهای مربیگری به مدت اقلا چندماه بود، در مصافی چون دیشب با اطلاعات قویتری به میدان میرفت) از وی چنان چهره ای ساخت که اگر نبود کارنامه پرخطای حریف (قطعا نمرات ضعیف بیش از دو درس از ده درس بوده!)، رویه سالم مجری برنامه و تیری از غیب که در ادامه به ان می پردازیم، روح لطیف “داش علی” بیش از اینها خدشه دار می شد. اما، نکته مثبت برای علی کریمی و دوستدارانش نفس برگزاری این مناظره و سالم بیرون آمدن است، چرا که کریمی از این پس در فوتبال چه بخواهد که راه قدرت و ریاست را بپیماید و چه انتقاد و پرسشگری، تجربه گرانسنگ مصاف دیشب را اندوخته است. سرمایه ای که اگر در جیبش به خوبی نگه دارد با یک نگاه خطاپوش، از امروز قطعا او آدمی قویتر، خوددارتر و متمرکزتر خواهد بود و این صفات خوب هم در هر جایگاهی به دردش خواهد خورد.
3- تیری از غیب به داد داش علی رسید. کیروش سرمربی کهنه کار تیم ملی، زیر بار فشار انتقادات عنان از کف داد و بدون اینکه دقت کند با یک آدم محبوب طرف است نه یک خبرنگار گمنام، کلماتی به زبان راند که برایش گران تمام خواهد شد. بزدل خطاب کردن فوتبالیستی که هر ایرادی به او وارد باشد این یکی وارد نیست، گل به خودی ای بود که کیروش را در مصاف با کریمی یک به هیچ عقب انداخت و هم کار فدراسیونی را که تمام قد پشت او بود دشوار کرد. احتمالا بعد از برنامه دیشب و پس از مشاهده واکنشها، کیروش با خودش افسوس میخورد که اگر زبان در کام گرفته بود الان خیلی اموراتش بهتر می گذشت. (قانونی نه تنها در فوتبال بلکه در همه جاهایی که هیجانات درونی به سطح می آید: اغلب هیچ نگفتن بهتر از هرگونه سخنی است). واکنش نا بهنگام کیروش همچنین نتیجه حمایت دربست و بدون نظارت فدراسیون از یک مربی خارجی را نشان داد که گویی خودش را فراتر از هرگونه انتقاد می داند. این هم با نگاهی خطاپوش، دستاورد ناخواسته داش علی برای دوستدارانش بود.
سعید طبرسی هرازنیوز