مرگ شوهر در آتش خشم همسر

 زنی که متهم است شوهرش را به آتش کشیده و به قتل رسانده است، به قصاص محکوم شد.
رسیدگی به این پرونده از زمانی آغاز شد که مأموران آتش‌نشانی فارس از آتش‌سوزی خانه‌ای مطلع شدند و به آنجا رفتند. آنها بعد از خاموش‌کردن شعله‌ها، پیکر سوخته مردی را مشاهده کردند که در جوی آب مقابل خانه افتاده و معلوم بود سعی داشته از حادثه فرار کند. این مرد نیمه‌جان به‌سرعت به بیمارستان منتقل و تلاش‌ها برای نجات جان او آغاز شد اما کوشش‌های پزشکان ثمری نداشت و مرد مجروح که حمید نام داشت، بعد از چند روز تسلیم مرگ شد.
پس از آن، پرونده‌ای دراین‌باره تشکیل و سازمان آتش‌نشانی موظف شد درباره علت حریق در منزل مسکونی اعلام نظر کند. کارشناسان بعد از اینکه صحنه حادثه را بررسی کردند، به نتایجی دست یافتند که نشان می‌داد این آتش‌سوزی عمدی است. پس از آنکه موضوع به بازپرس پرونده اطلاع داده شد، تیمی از کارآگاهان جنایی وارد عمل شدند تا راز قتل حمید را فاش کنند.
حمید با همسرش به‌شدت اختلاف داشت؛ این نخستین سرنخی بود که پلیس به‌دست آورد و باتوجه به اینکه زمان حادثه فرد غریبه‌ای در آنجا نبود، انگشت اتهام به‌سوی این زن که لیلا نام دارد، نشانه گرفته شد. لیلا وقتی پشت میز بازجویی نشست، اتهام قتل را قبول کرد و اختلاف با شوهرش را به‌عنوان انگیزه خود از این جنایت مطرح کرد.
لیلا کودکی سختی داشت؛ او سه‌ساله بود که پدرش فوت شد و بعد از آن، روزگار با آنها سر ناسازگاری گذاشت. او در بازجویی‌ها گفت: «مادرم برای اینکه هزینه‌های زندگی و خرج تحصیلم را فراهم کند، در خانه‌های مردم کارگری می‌کرد. من در این شرایط درس خواندم و در رشته روان‌شناسی قبول شدم و توانستم لیسانس بگیرم. بعد از آن در اداره‌ای دولتی مشغول به کار شدم. خواستگاران زیادی داشتم تا اینکه با حمید آشنا و به او علاقه‌مند شدم. ما با هم ازدواج کردیم و اکنون دو فرزند داریم، اما از همان ابتدای زندگی مشترک با همسرم اختلاف داشتم چون او خواسته‌های نامعقولی از من داشت. سر این موضوع بارها با هم دعوا کردیم و حتی کار به جایی رسید که به او گفتم می‌تواند زن دیگری بگیرد و برای اینکه مشکلی نداشته باشد، نامه‌ای نوشتم و رضایت خودم را به‌صورت کتبی اعلام کردم اما شوهرم اصلا توجهی به حرف‌های من نداشت و مشکلات ما همچنان ادامه داشت. از این زندگی خسته شده بودم و دنبال راهی می‌گشتم تا خودم را نجات بدهم. دو سال پیش بود که به این نتیجه رسیدم كه او را بکشم اما از این کار می‌ترسیدم. در این دو سال مرتب در فکر انجام قتل بودم تا اینکه روز حادثه زمان را برای اجرای نقشه‌ام مناسب دیدم و او را کشتم». بعد از اعترافات این زن پرونده اتهامی او تکمیل و به دادگاه کیفری استان فارس سپرده شد. در جلسه محاکمه این زن، اولیای‌دم مقتول برای او درخواست قصاص کردند. از سویی متهم وقتی در جایگاه قرار گرفت، با پذیرش اتهامش گفت: «روز حادثه حمید کنار بخاری که شیشه آن شکسته بود، به خواب عمیقی رفت. من سریع دو بچه را به خانه مادرم بردم و وقتی به منزل بازگشتم و دیدم شوهرم هنوز خواب است، بنزینی را که در خانه داشتیم، برداشتم و روی او ریختم و آتشش زدم. درحالی‌که می‌خواستم از خانه فرار کنم صدای حمید را شنیدم که داد می‌زد «سوختم- سوختم» او به‌سرعت بیرون دوید و خودش را در جوی آب پرت کرد». هیئت قضات بعد از شنیدن اظهارات طرفین پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند، اما لیلا به رأی صادره اعتراض و دیوان‌عالی کشور نیز این حکم را نقض کرد. پس از آن، زن جوان بار دیگر پای میز محاکمه رفت و همان اظهارات را تکرار کرد که این‌بار نیز به قصاص محکوم شد.

شرق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *