« روزه ی ناصری»
جناب ناصرالدین شَه، سرِ ناز
نوشته نامه به میرزای شیراز
سلام ای مرجع ذی عِلم و تالیف
ضرورم آمده فتوا و تکلیف
همی دانم که روزه باشدم فرض
ولیکن نکته ای باید کنم عرض
چومیگردم گرسنه،یاکه عطشان
شود خُلقم بسی تنگ و پریشان
در آندم میرود از کف عنانم
نه عقلم اختیار است و زبانم
دهم جلّاد را شاهانه دستور
به قتل بی گنه بنموده مجبور
بدین حالت معافم دار از صوم
که تا ضایع نگردد جان این قوم
نموده با تَشر میرزا، خطابش
ز شرع و فِقه بنوشته جوابش
نشاید امر حق، بنموده تبدیل
نه افزودن روا باشد نه تقلیل
سَزد حاکم، به جای حُکم تغییر
تویی قاصر،دگر رانیست تقصیر
چونَتوانی شوی برخویش غالب
رها از مسندَت گردیده واجب
حبیبِ خلق وخالق آن امیراست
که دیونَفس،چنگالش اسیر است
آمل،نیک نژادنیاکی۱۳۹۶/۵/۵